نرجس منفرد

نرجس منفرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

گفتمانِ موکبانگ-کوکبانگ در جریان خلق تا هم آفرینی ارزشِ برندهای خوراکِ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موکبانگ کوکبانگ موج کره ای هالیوا بازاریابی شبکه اجتماعی رمزگان فرهنگی خوراک ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۲
گفتمان موکبانک، گونه ای از همگرایی برخط است که نمایانگر آماده سازی خوراک (کوکبانگ) یا خوردن خوراک (موکبانگ) به وسیله تأثیرگذار در جلوی دید کاربران است. این جریان به عنوان ابزاری برای ترویج غذاهای کره ای و بخشی حیاتی از هالیوا یا موج کره ای شناخته شده که در ایران و در جریان تعاملی غیرمستقیم و با واسطه تأثیرگذار با کاربران شبکه اجتماعی به شکل ویژه ای بازبافت سازی شده است. بی گمان، واکاوی ابعاد نهفته معناپردازِ موکبانگ در ایران، به کشف و شناسایی لایه های گفتمانی پنهان جریان هالیوا در پیوند با ارزش برندهای خوراک ایرانی منجر می شود که در این پژوهش برآنیم با رویکردی تفسیری و با ماهیتی چندروشی به آن بپردازیم. پیکره مورد بررسی، مشتمل بر موکبانگ هایی است که به روش هدفمند و با در نظر گرفتن ویژگی های معناپرداز رمزگان خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ انتخاب شده اند. یافته های پژوهش با تحلیل پیکره پژوهش به روش تلفیقی نشان داد که رمزگان فرهنگی خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ ایرانی، شکل ویژه ای در بازنمایی ارزش برندهای خوراک- در زمینه نوع خوراک، شیوه خوردن و آماده سازی خوراک- دارد: در پیوند با نوع خوراک، گفتمان تعاملی موکبانگ بومی ایرانی، خوردن برخی از خوراکی های غیربومی، همچون اختاپوس، هشت پا و کالاماری، را شامل می شود. در جریان بیناکنش مکتوب دنبال کننده ها، برخی با تضعیف سازه های فرهنگی بومی و تقویت عناصر موج جهانی هالیوا، افراد را به سوی پذیرش این جریان در میان کاربران ایرانی ترغیب کرده و برخی با ارجاع به مفهوم سنت از پذیرش آن پرهیز کرده اند. در گفتمان موکبانگ، شیوه خوردن اغلب با صدای تقویت شده به تحریک حسی کاربران پرداخته که با تکیه بر چالش های پرخوری و تندخوری- به صورت تک نفره یا دونفره- انجام می شود. گفتمان کوکبانگ ایرانی، به بازنمایی روش آماده سازی خوراک های روش های گوناگونی همچون آماده سازی خوراک های ملل به ویژه آسیای شرقی با ارجاع به منشأ آن، روش پختن فست فودهای مدرن همسو با جریان های جهانی مک دونالدسازی، بازبافت سازی خوراک های ایرانی سنتی با تکیه بر روایت های تاریخی و موارد مشابه می پردازد.   
۲.

سازوکار معناپردازی رنگ در بیلبوردهای تجاری شهر تهران: مطالعة موردی بیلبوردهای تجاری شرکت بیمة معلم، پودر تاژ و اسنک چی توز

کلید واژه ها: تهران معناپردازی رنگ گفتمان بیلبورد تجاری فرانقش های رنگ مشخصه های کمینة رنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۶۰۳
واکاوی نظام نشانه ای رنگ در گفتمان برخی بیلبوردهای تجاریِ شهر تهران به نمایاندن ابعاد معنایی می انجامد که در این پژوهش برآنیم به شیوه ای نظام مندی بدان بپردازیم. پیکرة پژوهش، دربرگیرندة سه بیلبورد تجاری شرکت های بیمة معلم، پودر تاژ و اسنک چی توز است که در فاصله سال های 1392 تا 1394، به روش میدانی از محدودة شهر تهران عکس برداری شدند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و از رویکرد تلفیقی به عنوان ابزار پژوهش، بهره گرفته شد که دربرگیرندة روش نشانه شناختی کرس و فان لیون (2002)، فان لیوون (2011) و هولتز شوهه (2006) است و بر اساس آن مشخصه های کمینة رنگی همراه با فرانقش های اندیشگانی، بینافردی و متنی رنگ، در تحلیل پیکره پژوهش به کار گرفته شدند. همچنین، بر هماهنگی رنگی علاوه بر ویژگی تضاد مکمل توجه شد. نتایج پژوهش نشان داد در پیکره پژوهش، معناپردازی نظام نشانه ای رنگ با در نظر گرفتن مشخصه های کمینة رنگ و فرانقش های آن، درون بافت اجتماعی- فرهنگی و بافت موقعیتی به شکل تثیبت یافته تری قابل بررسی است. در این راستا، فرانقش متنی رنگ از طریق پیوندهای درون متنی مابین سازه های نظام نشانه ای رنگ و بر پایة پیوندهای برون متنی با سایر نظام های نشانه ای مانند تصویر و کلام نقش تعیین کننده ای در مقایسه با فرانقش اندیشگانی و فرانقش بینافردی در معناپردازی رنگ داشته است.
۴.

بررسی و توصیف چگونگی کار برد و ادراک صورت های اشاری در نابینایان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صورت های اشاری کار برد اشاره ای کار برد نمادین زبان در نابینایان نابینای مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۷ تعداد دانلود : ۸۰۶
در این مقاله، کار برد صورت های اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا، از دیدگاهی صرفاً زبان شناختی بررسی کرده ایم. بدین منظور، نخست، صورت های اشاری و انواع آن را معرفی کرده ایم. صورت-های اشاری به عنوان ابزاری زبانی، کار برد های بسیاری دارند؛ زیرا در تعامل زبانی فرد نابینا و بینا، قطعاً یکی از دو طرف مکالمه، حس بینایی ندارد و مسئله نابینایی، بر ارتباط زبانی بین آنها به ویژه در کار برد صورت های اشاری اثر می گذارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر، برای تفکیک صورت های -اشاری با مصداق عینی از صورت های اشاری با مصداقی غیر عینی، از دسته-بندی لوینسون (1983) درباره انواع صورت های اشاری استفاده کرده ایم و پس از پنج ماه مشاهده و مصاحبه با پنج نابینای تحصیل کرده، صورت های -اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا و نیز مشکلات احتمالی در برقراری ارتباط فرد نابینا با بینا را توصیف کرده ایم. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که ادراک تمام صورت های اشاری مکانی و برخی صورت های اشاری شخصی، اجتماعی و زمانی دارای مصداق های عینی، از جهاتی برای مخاطب نابینا مشکل ساز است و او برای کار برد این صورت-های اشاری، لزوماً باید به وسیله قوه لامسه یا شنوایی، مواردی را که بدانها اشاره می شود، از پیش شناسایی کرده باشد. به دلیل محدودیت هایی که در این زمینه و به ویژه در شناسایی اشیاء جدید وجود دارد، فرد نابینا برای ارجاع به اشیاء پیرامونش، از صورت های اشاری، کمتر استفاده می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان