فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۴٬۹۳۸ مورد.
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
161 - 176
حوزه های تخصصی:
رسانه اجتماعی جزء لاینفک سازمان ها محسوب شده و یکی از مهم ترین ابعاد در راستای کمک به فعالیت های روابط عمومی بوده و منجر به توسعه فعالیت های سازمانی می گردد. اما نحوه استفاده صحیح از این رسانه ها حائز اهمیت بوده، در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی روابط عمومی متروی شهر تهران با تأکید بر رسانه های اجتماعی صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است، همچنین با رویکرد پژوهش آمیخته متوالی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق را خبرگان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه روابط عمومی و رسانه و متخصصان فعال در شرکت متروی تهران تشکیل می دهند. در این پژوهش از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده و ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. ابتدا در بخش کیفی جهت شناسایی مؤلفه های مدل، مصاحبه هایی تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت و به وسیله نرم افزار مکس کیو دی. ای کدگذاری و تجزیه و تحلیل شد، سپس اهمیت و میزان تأثیر مؤلفه های استخراج شده از بخش کیفی، از طریق روش دیتمیل فازی، تعیین شدند. نتایج نشان داد که برای رسانه اجتماعی مؤلفه های اصلی ارتباطات رسانه ای و سهولت کاربری رسانه اجتماعی به عنوان عوامل اثرگذار الگوی مربوطه و اطلاع رسانی رسانه های اجتماعی به عنوان عامل اثرپذیر شناسایی شده اند و برای روابط عمومی متروی شهر تهران مؤلفه توسعه ارتباطات در روابط عمومی به عنوان عامل اثرپذیر و توسعه روابط عمومی به عنوان عامل اثرگذار شناسایی گردید و هریک از این مؤلفه ها دارای شاخص های اثرگذار و اثرپذیری است که در نتیجه گیری ارائه شده است.
مزیت همرقابتی (همکاری و رقابت) در سازمان های دولتی: هم افزائی انسان و فرآیند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
15 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، چگونگی نیل به مزیت رقابتی در سازمان های دولتی است. مفهوم جدیدی با عنوان«مزیت هم رقابتی به صورت همکاری و رقابت» با توجه به هدف منفعت عامه و خلق ارزش مشترک در این سازمان ها جهت تمایز با مفهوم رقابت و سودآوری در شرکت های خصوصی مطرح شده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: در این پژوهش از روش هرمنوتیک انتقادی استفاده شده است. ابتدا محورهای اصلی تفکر سیستمی بررسی شده و تفسیر و همفکری بین نظریه ها ارائه شده اند؛ سپس به بررسی ابعاد در پارادایم تفسیری پرداخته شده و گزاره ها و امتزاج مفاهیم کلیدی بیان می شود. یافته های پژوهش: می توان مزیت هم رقابتی را با تأکید بر همکاری جهت رقابت برای تبدیل شدن به خدمت رسان برتر بین سازمان های دولتی تعریف کرد. سه بُعد ساختار سازمان، فرایندهای مدیریت منابع انسانی و کارکردهای سرمایه انسانی به مثابه یک کلیت در نظر گرفته می شوند. تکرار این اجزا، مزیت هم رقابتی را در رابطه با کل می سنجد که در تکرارهای بعدی منسجم تر می شود. محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های اصلی این تحقیق می توان به زمانبر بودن روش هرمنوتیک انتقادی اشاره کرد که محقق با توجه به بنیادی بودن موضوع و لزوم فرانظریه پردازی، ناگزیر از انتخاب این راهبرد جهت نیل به پیامدهای مطلوب می باشد. پیامدهای عملی: با معرفی انسان و فرایند به عنوان ارکان اصلی کسب مزیت هم رقابتی در سازمان های دولتی، از برنامه های راهبردی حکومت نیز حمایت می شود. مزیت هم رقابتی در ساختار این سازمان ها با هم افزایی کارکردها و فرایندها به صورت سیستمی حاصل خواهد شد که اجزای آن در محیط ارزشی کل نگر و چرخه ای در ارتباط هستند. ابتکار یا ارزش مقاله: این مقاله برای اولین بار با طرح مفهوم بدیع مزیت هم رقابتی در سازمان های دولتی، ماتریس و رابطه انسان و فرآیند را به عنوان مبنای تحقیقات آینده ارائه می دهد.
بررسی رابطه تناسب ضعیف داوطلب با سازمان و نیت ترک سازمان با تأکید بر نقش فرسودگی شغلی، معنویت و خودشیفتگی (مورد مطالعه: داوطلبان جمعیت هلال احمر استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
149 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه داوطلبان یکی از دارایی های مهم سازمان های غیرانتفاعی، دولت و سازمان های بشردوستانه هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تناسب ضعیف داوطلب با سازمان و نیت ترک سازمان با تأکید بر نقش معنویت، فرسودگی شغلی و خودشیفتگی است. این مطالعه بر اساس نظریه حفظ منابع و نظریه تناسب فرد سازمان است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی پیمایشی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل عاملی تأییدی، آزمون ضریب همبستگی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته هایپژوهش: یافته های پژوهش نشان می دهد که تناسب ضعیف داوطلب سازمان با نیت ترک سازمان و فرسودگی شغلی، رابطه مثبت معناداری دارد و معنویت، رابطه مثبت بین تناسب کم داوطلب سازمان، فرسودگی شغلی و نیت ترک را تعدیل می کند. محدودیت هاوپیامدها: نیت ترک سازمان به عنوان یکی از پیش بینی کننده های قوی ترک سازمان توسط داوطلبان جمعیت هلال احمر رصد شد. این پژوهش به لحاظ تعمیم نتایج آن برای داوطلبان سایر سازمان ها محدودیت دارد. پیامدهایعملی: خروجی این پژوهش می تواند گامی مؤثر در جهت حفظ و نگهداشت داوطلبان سازمان های غیرانتفاعی، دولت، کسب وکار و سازمان های بشردوستانه باشد. ابتکاریاارزشمقاله: این پژوهش با درنظرداشتن نیت ترک سازمان توسط داوطلب بر پایه تناسب فرد سازمان و نظریه COR (حفظ منابع) به پژوهش های مدیریتی در حوزه داوطلب و نیت ترک سازمان می افزاید.
اعتبارسنجی مدل تدوین شده رصدخانه صنایع پتروشیمی در سطح کلان (مورد مطالعه: شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
177 - 204
حوزه های تخصصی:
هدف: مدیران همواره در جست وجوی این بوده اند که بتوانند آینده شرکت را پیش بینی کنند تا شاید از این مجرا گامی مؤثر در ساختن و یا تغییر آینده بردارند. این موضوع سبب شده است که اندیشمندان و صاحب نظران در حوزه های مختلف در جست وجوی راهکارهایی برای غلبه بر پدیده رو به رشد عدم اطمینان و توجه ویژه به آینده پژوهی، آینده نگاری و مطالعات آینده باشند. هدف پژوهش حاضر، افزایش توانمدی شرکت ها به منظور پیش بینی آینده صنعت پتروشیمی و اعتبارسنجی ابعاد مختلف مدل رصدخانه تدوین شده در سطح کلان است. روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته است که در بخش کیفی با مدیران دارای تجربه بیش از 10 سال در صنعت پتروشیمی مصاحبه شد و مصلحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری که 20 مصاحبه را دربرگرفت، ادامه یافت. گزاره های پژوهش به کمک روش داده بنیاد با رویکرد چارمز استخراج و توسط نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. جامعه آماری بخش کمّی، 462 نفر از مدیران شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس را شامل می شود که تعداد نمونه به کمک فرمول کوکران در سطح خطای 10 درصد 80 نفر مشخص شد. در بخش کمّی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته در میان 90 نفر از مدیران شرکت های زیرمجموعه در سطوح مختلف توزیع و درنهایت 82 پرسشنامه برای تحلیل مناسب تشخیص داده شد. به منظور بررسی داده های بخش کمّی از روش تحلیل عاملی به کمک نرم افزار های SPSS و WarpPLS استفاده شد. یافته ها و نتایج پژوهش: مدل رصدخانه صنایع پتروشیمی پژوهش در قالب 7 مفهوم اصلی، 21 مفهوم محوری و 127 گزاره ارائه شد. اعتبار مدل تدوین شده مورد سنجش قرار گرفت که از این نظر ابعاد و مؤلفه های مدل رصدخانه مورد تأیید است. ابعاد استخراج شده و ضریب اهمیت هر یک از آن ها شامل مسائل سیاسی (791/0)، مسائل اقتصادی (952/0)، مسائل زیست محیطی (596/0)، مسائل اجتماعی (402/0)، مسائل فناوری (720/0)، مسائل قانونی(842/0) و مسائل بین المللی (682/0) مشخص شد. بر این اساس رصد ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده مرتبط، به عنوان داده و اطلاعات ورودی، به کسب و انتشار دانش و خُرد بیشتر در این حوزه منجر می شود و مدیران شرکت را در تصمیم گیری بهتر و آینده نگری یاری می کند.
بررسی رابطه بین راهبردهای نیروی کار احساسی و رفتارهای غیروظیفه ای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
99 - 118
حوزه های تخصصی:
تأثیر کار احساسی که به طور عمده در رابطه با رفتار وظیفه ای و رسمی کارکنان درگیر در بخش خدمات مورد بررسی قرار گرفته است، می تواند در رفتارهای غیر وظیفه ای اعضای سازمان نیز گسترش یابد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نیروی کار احساسی بر رفتارهای غیر وظیفه ای کارکنان که شامل رفتار شهروندی سازمانی و رفتار انحرافی کاری است، انجام شده است.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کارکنان نیروی انتظامی یکی از مراکز فرماندهی در شهر اراک تشکیل می دهد. با توجه به محدود بودن حجم جامعه، نمونه گیری انجام نشد و تمامی افراد به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد نیروی کار احساسی دیفندورف و همکاران (2005) و رفتار شهروندی سازمانی لی و آلن (2002) و رفتار انحرافی کاری رابینسون و بنت (2000) بود. به منظور سنجش روایی از روایی صوری و به منظور سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون ضریب همبستگی تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین راهبرد بازیگری عمیق با رفتار انحرافی سازمانی رابطه منفی و بین راهبرد بازیگری عمیق با رفتار شهروندی فردی رابطه مثبت وجود دارد.
تبیین عواملِ علمی و فناوریِ کلیدی تأثیرگذار بر قدرتِ دفاعی ایران در افقِ زمانی 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۹
35 - 62
حوزه های تخصصی:
رشد چشم گیر علم و فناوری در چند دهه اخیر موجب بروز تحول در عرصه های مختلف گردیده است که در این میان صنایع نظامی و نیروهای نظامی نیز بی تأثیر از این رشد نبوده اند و امروزه شاهد تحول عظیم در تکنولوژی های نظامی هستیم و ارتش هایی که قادر به حرکت همگام و هم زمان با رشد علم و فناوری نباشند، در عرصه عمل و نبرد مجبور به تحمل شکست از ارتش های مجهز به تکنولوژی به روز خواهند بود. در کشور ایران نیز با توجه به تهدیدهای بی شمار و اهمیت و نقش قدرت دفاعی در کاهش تهدیدهای پیش رو، لزوم شناسایی و کاربست عوامل و مؤلفه های تأثیرگذار علمی و فناوری بر قدرت دفاعی کشور بیش از پیش نمایان خواهد شد. در همین راستا در مقاله پیش رو به منظور تبیین عوامل علمی و فناوری کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران در افق زمانی 1410 با مطالعه اسناد و سوابق علمی پیشین صورت پذیرفته مرتبط و استفاده از نظرات 50 نفر از خبرگان، تعداد 93 پیشران علمی و فناوری احصاء و در گام دوم با تشکیل پانل خبرگی پیشران های مشابه با یکدیگر ادغام و تعداد 38 عامل مشخص گردید. در ادامه بر اساس نظر خبرگان اقدام به رتبه بندی و تعیین ارزش عوامل نموده و تعداد 25 عامل مهم و اثرگذار تعیین و در انتها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع، تعداد 11 عامل مهم و دارای نقش تأثیرگذار و تعداد پنج عامل به عنوان عوامل علمی و فناوری کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران مشخص گردیدند.
طراحی مدل شایستگی مدیران صنایع خلاق (مورد مطالعه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در همه سازمانها، مهمترین رکنی که در رسیدن به اهداف سازمان تأثیر میگذارد، مدیریت است. مدیر در سازمان بهعنوان نماینده رسمی، بهمنظور برقراری هماهنگی و افزایش اثربخشی در رأس امور قرار میگیرد. لذا، یکی از عواملی که برای مدیران بسیار ضروری و حیاتی است، وجود شایستگیهای مدیریتی است و یکی از حوزههای که نیازمند مدیران شایسته است، صنایع خلاق است. هدف پژوهش حاضر ارائه طراحی مدل شایستگی مدیران صنایع خلاق در خبر تلویزیون است. روش پژوهش مورد استفاده کیفی و از نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و خبرگان فعال در حوزه صنایع خلاق و مخصوصاً بخش خبر تلویزیون بود. نمونهگیری در پژوهش حاضر به صورت نظری انجام گرفت که تعداد 11 نفر از مدیران و خبرگان با استفاده از این روش انتخاب گردیدند. در این تحقیق از ابزار مصاحبه برای جمعآوری دیدگاههای مدیران و متخصصان حوزه صنایع خلاق استفاده شده است. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بدون ساختار و باز بود. نتایج به دست آمده به صورت کلی نشان داد که شایستگیهای موردنیاز مدیران صنایع خلاق در خبر تلویزیون شامل چهار مقوله کلی شایستگیهای مدیریتی، شایستگیهای کاربردی، شایستگیهای فردی و شایستگیهای تخصصی میشود که شایستگیهای کاربردی خود شامل چهار زیر مقوله (آگاهی به عوامل محیط دور و نزدیک، دانش تخصصی و حرفهای، دانش مکمل، تجربه و حسن شهرت) است. شایستگیهای فردی شامل چهار زیر مقوله (شجاعت و جسارت، هوش هیجانی بالا، رفتار سازمانی مثبتگرا، خویشتنشناسی) است. شایستگیهای مدیریتی شامل سه زیر مقوله (مهارتهای فنی و اجرایی، مهارتهای انسانی و ارتباطی، مهارتهای ذهنی و فکری) است و شایستگیهای تخصصی نیز شامل دو زیر مقوله (خبرشناسی و مخاطبشناسی) است.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای اثرگذار بر مسیر شغلی کارکنان دانشی با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین فرآیندهایی که در مدیریت منابع انسانی توجه چندانی به آن نشده است؛ موضوع مدیریت مسیر شغلی است. همچنین، با توجه به عصر کنونی که عصر اقتصاد دانشی خوانده میشود؛ دانش و کارکنان دانشی اهمیتی دوچندان یافتهاند. بنابراین، مسئله مورد بررسی در این پژوهش، تعیین اهمیت معیارهای مؤثر بر مسیر شغلی کارکنان دانشی در دو گروه پژوهشگری و مدیریتی است؛ ازاینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر، اولویتبندی عوامل مؤثر بر مسیر شغلی کارکنان دانشی پژوهشگاه صنعت نفت است. برای اولویتبندی عوامل مؤثر بر مسیر شغلی در این پژوهش از مدل تحلیل شبکهای فازی با رویکرد برنامهریزی غیرخطی استفاده شده است. استفاده از این روش در مقایسه با سایر روشهای اولویتبندی، به دلیل داشتن مفروضاتی است که با شرایط واقعی تصمیمگیری همخوانی بیشتری دارد. در این پژوهش، 6 عامل بهعنوان عوامل مؤثر بر مدیریت مسیر شغلی کارکنان دانشی شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که در میان 6 معیار اصلی مورد بررسی در دو گروه کارکنان دانشی ترتیب تأثیرگذاری معیارها بر مسیر شغلی همانند بوده است. شایستگیهای اختصاصی دارای بیشترین اهمیت در مسیر شغلی کارکنان دانشی هر دو گروه بوده است و پس از آن به ترتیب؛ معیار ارزیابی عملکرد، ویژگیهای مزیتساز، دورههای آموزشی، سابقه کاری و تحصیلات قرار دارند.
مفهوم پردازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازی وارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
110 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مفهومپردازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازیوارسازی است . در "بازیوارسازی"، بهمنظور بسط دادن دلبستگی شغلی کارکنان از مدل چوی (2015) بر اساس نگاشت شناختی بهره گرفته شد . همچنین مدل بهطور کامل مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. در این پژوهش، از مولفههای "سرزندگی"، "فدایی شدن"، "مجذوب شدن" و "شناخته شدن/مطرح شدن" بهعنوان دلبستگی شغلی کارکنان استفاده شد. در ادامه نیز به کمک 8 رانه "معنای حماسی و ندای درون"، "پیشرفت و دستاورد"، "توانایی بروز خلاقیت و بازخورد"، "مالکیت و تصاحب"، "نفوذ اجتماعی و وابستگی"، "کمیابی و بیصبری"، "پیشبینیناپذیری و کنجکاوی" و "ضرر و پیشگیری" که در قالب 4 وجه طراحی "زﯾﺒﺎییشناسی"، "زﻣﯿﻨه داﺳﺘﺎﻧﻰ"، "فناوری" و "ﻋﻨﺎﺻﺮ" ایجاد شده بود، به پیادهسازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازیوارسازی پرداخته شد و مشخص شد که برای هر مولفه از دلبستگی شغلی کارکنان میتوان شرایطی را از بازی به وجود آورد که بتوان آن را افزایش داد، همچنین بر اساس یافتههای پژوهش روند بازی را میتوان با توجه به موقعیتهای کاری کارکنان بهروزرسانی کرد. نتایج نشان میدهد، رویکرد انگیزشی بازیوارسازی میتواند، کارکنان را در شرایطی قرار دهد که انگیزه (درونی و بیرونی) آنان را افزایش دهد.
شناسایی عوامل سازمانی جلب مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی بخش عمومی کشور با رویکرد پدیدارشناسی و دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
167 - 180
حوزه های تخصصی:
جلب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای مشارکتی بخش عمومی کشور، نیازمند یک الگوی سازمانی متناسب با انتظارات بخش خصوصی است و هدف این مطالعه بهعنوان یک پژوهش کاربردی، توصیفی، اکتشافی و آمیخته، ارائه الگوی سازمانی بخش عمومی بهمنظور جذب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای عمومی است که در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله کیفی عوامل مؤثر بر تصمیم سرمایهگذار بخش خصوصی در قالب کدها، مفاهیم، تمهای فرعی و تمهای اصلی با رویکرد پدیدارشناسی تعیین و در ادامه این عوامل سازمانی با روش دیمتل به عوامل اثرگذار و اثرپذیر دستهبندی شدهاند. جامعه آماری پژوهش شامل سرمایهگذاران پروژههای بخش عمومی و خبرگان این حوزه بودهاند که 13 نفر سرمایهگذار و 9 نفر خبره به صورت قضاوتی و هدفمند انتخاب شده و مشارکت کردهاند. روش گردآوری دادهها به صورت میدانی بوده که در بخش کیفی فرم مصاحبه باز و ضبط مصاحبهها و در بخش کمّی فرمهای جمعآوری نظر خبرگان بهعنوان ابزار استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد یازده تم اصلی در بخش عمومی شامل سامانهها، تبلیغات، فرآیندهای کاری، حاکمیت سازمانی، منابع انسانی، ارتباطات، اعتمادسازی، برندسازی، شواهد فیزیکی سازمان، جذابیت شاخصهای اقتصادی و اجتماعی و واقعی بودن شرایط پروژههای پیشنهادی در تصمیم بخش خصوصی به مشارکت با بخش عمومی مؤثر هستند که از بین آنها، فرآیندهای سازمانی، منابع انسانی درگیر در فرآیند جلب مشارکتها و حاکمیت سازمانی بخش عمومی تأثیرگذارترین عوامل و اعتمادسازی، برندسازی و ارتباطات به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل مرتبط با بخش عمومی هستند.
شناسایی عناصر سازمان جهادی و بررسی تاثیر آنها بر اثربخشی سازمانی(مورد مطالعه: نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۷
1 - 50
حوزه های تخصصی:
تاکنون در خصوص عناصر سازمان جهادی، تحقیق منسجمی صورت نگرفته است و تبیین و تئوریزه کردن اجزا و عناصر این نوع سازمان در سطوح کلان، میانی، و خرد شایان توجه است. بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی عناصر سازمان جهادی از یک طرف و تعیین ارتباط این عناصر با اثربخشی سازمانی از طرف دیگر است. در همین راستا، ابتدا از طریق تحلیل محتوای کیفی و بر محوریت اندیشه مقام معظم فرماندهی کل قوا، و منابع علمی و اسلامی، عناصر سازمان جهادی در سه مقوله انسانشناختی، ساختاری، و سیاستگذاری شناسایی شد و سپس اجزای این 3 مقوله از طریق اجرای پنل دلفی در بین 8 متخصص علوم اجتماعی و در دو مرحله شناسایی شد. در خصوص اعتبار یافتههای تحقیق باید گفت که در کل فرآیند اجرای مرحله دلفی سعی شد علاوه بر پنل، از تعدادی خبره حوزه مدیریت جهادی در کنترل سؤالات اولیه استفاده بهعمل آید. روایی و پایایی مرحله کمی تحقیق هم به ترتیب با اتکا به خبرگان و ضریب الفای کرانباخ بوده است. مساعدت نظری تحقیق، شناسایی و دستهبندی ابعاد انسانشناختی، ساختاری، و سیاستی سازمانهای جهادی و تعیین ارتباط آنها با اثربخشی سازمانی است. بر اساس یافتههای تحقیق، 16 مفهوم /مضمون مرتبط با انسانشناسی،13 مفهوم /مضمون مرتبط با ساختارها و 11 مفهوم /مضمون مرتبط با سیاستگذاری، شناسایی و دستهبندی شد. در مرحله دوم تحقیق از طریق مدلسازی معادلات ساختاری و نمونهگیری تصادفی از یکی از مراکز نزاجا میزان تأثیر عناصر سازمان جهادی بر اثربخشی سازمان مورد آزمون قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق، تأثیر سازمان جهادی بر اثربخشی سازمانی مثبت و معناداری میباشد. همچنین تأثیر ساختار سازمان جهادی و انسانشناسی سازمان جهادی بر اثربخشی مثبت میباشد و بالأخره، در این تحقیق تأثیر سیاستگذاری بر اثربخشی معنادار نبود. نتیجه نهایی این است که انسانِ جهادی با سیاستگذاریهای خوب در بستر ساختارهای پویا میتواند اثربخشی سازمانی را ارتقاء دهد.
نقش آیین نامه ها در راهبرد اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلّح برای مقابله با تهدیدهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۱
65 - 86
حوزه های تخصصی:
در راهبرد اِعمال قدرت نظامی علاوه بر تسلیحات، تجهیزات و فناوری، وجود آییننامههای مختلف بهویژه آییننامه عملیاتی و رزمی ضروری است. ازاینرو این پژوهش که با رویکرد تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، تلاش دارد کاربرد آییننامههای عملیاتی و رزمی را در اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران بهطور مشروح بیان نماید. جامعه آماری پژوهش شامل فرماندهان و جانشینان قرارگاه منطقهای و معاونین ستاد نیروهای آجا و سپاه پاسداران است. بهمنظور جمعآوری دادهها، از دو پرسشنامه تحت عناوین "کاربرد آییننامههای رزمی و عملیاتی" و "راهبرد اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلّح" و جهت بررسی رابطه میان متغیر مستقل و متغیر تابع از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در سطح معنیداری پنج درصد (5%) صحت فرضیههای پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه طراحی عملیات نظامی، بیشترین تأثیر را بر اِعمال قدرت نظامی نیروهای مسلح دارد. در این میان تهیه برآوردهای ستادی، تصمیمگیری فرماندهان و تهیه دستور عملیاتی برای ورود به صحنه عملیات و ناحیه رزم بسیار مهم و تعیینکننده هستند.
طراحی الگوی مدیریت عملکرد صنعت بیمه ایران با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
169 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف: بهبود مستمر عملکرد سازمان ها، نیروی عظیم هم افزایی ایجاد می کند که این نیروها می تواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصت های تعالی سازمانی شود. لذا، هدف اصلی این پژوهش «طراحی الگوی مدیریت عملکرد صنعت بیمه ایران با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد (GT)» می باشد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و به لحاظ نوع داده رویکردی آمیخته دارد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان، اساتید و متخصصان حوزه مورد پژوهش می باشد که برای انتخاب حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد که با 17 نفر مصاحبه شده است که 7 نفر از خبرگان دانشگاهی و 9 نفر از متخصصان صنعت بیمه بودند. جامعه آماری بخش کمی کلیه کارکنان، کارشناس و مدیران در صنعت بیمه ایران می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 385 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. با توجه به گردآوری داده ها از دو نوع ابزار بررسی اسناد و مدارک و پرسش نامه 74 گویه ای محقق ساخته استفاده شد. لازم به ذکر است روایی با استفاده از روایی محتوایی و پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفته و تأیید گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش کیفی (کدگذاری نظری) و کمی (مدلسازی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزار Smart-Pls انجام شد. یافته های پژوهش: یافته ها حاکی از این است که تمامی متغیرهای احصاء شده در قالب سطوح مذکور، به عنوان متغیرهایی که باید در طراحی مدل مطلوب مورد توجه قرار گیرند، مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، با توجه به این که قدر مطلق مقدار آماره t برای تمامی روابط بین متغیرها بزرگ تر از مقدار بحرانی 1.96 و نیز تمامی بارهای عاملی در حالت استاندارد بزرگ تر از 0.3 به دست آمد، لذا هیچ کدام از روابط رد نشده و تمامی متغیرها و روابط تأیید شد. محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های پژوهش علاوه بر محدودیت زمانی محدودیت مکانی است و در تعمیم نتایج و یافته های پژوهش به دیگر بیمه ها و سازمان ها به دلیل تفاوت های فرهنگی و مدیریتی هریک از بیمه ها باید جانب احتیاط را رعایت کرد. پیامدهای عملی: مقوله های مدیریت عملکرد، نظام مدیریت عملکرد کارآمد، ارزیابی عملکرد، بهبود مستمر عملکرد، راهکارها و شیوه های مختلف توسعه عملکرد در اولویت دوره های آموزشی قرار گیرد و علاوه بر آموزش این مفاهیم به صورت تئوریک پیشنهاد می گردد که در مقام عمل نیز موقعیت و شرایط لازم را برای افراد مستعد فراهم آورند تا دانسته های خود را به منصه ظهور گذاشته و قابلیت های بالقوه خود را به شایستگی های بالفعل مبدل نمایند تا بدین ترتیب عملکرد فردی و گروهی و متعاقباً عملکرد سازمانی بهبود یابد. از طرف دیگر، مدیران به عنوان یکی از کلیدی ترین عضو سازمان ها نقش بسیار اثرگذاری در استقرار و پیاده سازی موفق نظام مدیریت عملکرد دارند. ابتکار یا ارزش مقاله: طراحی و شناخت مجموعه ای از شاخص ها و مؤلفه ها که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای مدیریت عملکرد صنعت بیمه بهره برد، یک نیاز اساسی محسوب می شود. با مطالعه پژوهش هایی که تاکنون در حوزه مورد مطالعه انجام شده است، یک خلأ تئوریکی مشاهده می شود که توجه بدان ضروریست و آن این است که بیشتر این پژوهش ها در داخل کشور در صنعت بانکداری، نفت، پالایش و پخش و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی انجام شده است. اما متأسفانه بر اساس تحقیقات صورت گرفته تاکنون کمتر در صنعت بیمه، آن هم با توجه به رویکرد نظریه داده بنیاد، پژوهشی صورت پذیرفته است، بنابراین می توان ادعا نمود که از نظر ادبیات و مبانی نظری نیز شکاف مورد نظر وجود دارد که می بایست بدان توجه بیشتری گردد.
شناسایی ابعاد سلامت روحی-روانی کارکنان در ایران؛ مورد مطالعه: صنعت بانکداری و پرداخت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
15 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی ابعاد تشکیل دهنده سلامت روحی روانی کارکنان در ایران است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: در این راستا شرکت های ارائه کننده خدمات پرداخت الکترونیک به عنوان جامعه هدف انتخاب شدند. به این ترتیب که با 50 نفر از رده های گوناگون (مدیر، سرپرست و کارشناس) از سه شرکت بزرگ در این صنعت مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته صورت گرفت؛ با استفاده از روش تحلیل تم، مقوله ها و محورهای اصلی استخراج و پالایش شد.یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که سازه سلامت روحی روانی کارکنان در ایران چهار محور اصلی دارد که عبارت اند از: سلامت روحی روانی مبتنی بر زندگی شخصی؛ سلامت روحی روانی فردی؛ سلامت روحی روانی اجتماعی و سلامت روحی روانی شغلی.محدودیت ها و پیامدها: از جمله محدودیت های این پژوهش عدم امکان مصاحبه با کارکنان سایر صنایع مشابه به منظور غنای بیشتر نتایج است.پیامدهای عملی: چارچوب ارائه شده در این پژوهش به مدیران کمک می کند تا تصویر بهتری از سلامت روحی روانی کارکنان داشته باشند و درنتیجه برنامه های عملیاتی هدفمند برای افزایش سلامت روحی روانی کارکنان ارائه کنند.ابتکار یا ارزش مقاله: در این پژوهش یک چارچوب مفهومی اولیه و بومی به پژوهشگران و کاربران ارائه می شود که بر اساس آن قادر هستند پژوهش های خود درباره مفهوم و ابعاد سلامت روحی روانی کارکنان را تکمیل کنند.
تأملی بر حمایت های تقنینی نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا از زنان کارگر در حیطه دستمزد برابر و تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
93 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف : زن به عنوان انسانی کامل، با قدمت وجودی همسان با مرد و ارزش مساوی با او و به عنوان تشکیل دهنده نیمی از جمعیت بشری حاضر در کره خاکی متأسفانه در طول تاریخ و جوامع مختلف، در معرض آسیب، بی عدالتی، تبعیض و ناملایمت هایی بوده و هست. یکی از زمینه های تبعیضات مذکور که با گذشت زمان، مهم تر جلوه می کند، حقوق شغلی و کاری زنان به خصوص در مورد زنان کارگر است. آسیب شناسی حوزه کاری و تأمین اجتماعی بانوان کمک شایانی به ارتقاء حقوق حمایتی از ایشان می کند. در این میان دو حیطه پراهمیت دستمزد برابر و تأمین اجتماعی از جمله موضوعاتی اند که از گستردگی لازم و جزئیات فراوان برخوردار هستند، مورد مناقشه و چالش اند و جهت کار تطبیقی مناسب به نظر می رسند. با مطالعه تطبیقی قوانین موجود این دو کشور، عملکرد ایالات متحده در شناسایی برخی حقوق کار بانوان ارزیابی و عملکرد کشورمان تا حدی روشن می شود. این واکاوی وضعیت فعلی مان را نشان خواهد داد و کمک خواهد کرد تا با نگاهی آسیب شناسانه برای بهبود وضع موجود اقداماتی پیشنهاد گردد.
روش : پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیل اسناد معتبر کتابخانه ای و وارسی قوانین موجود در پی مقایسه این دو حق در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا است.
نتیجه : حق دریافت دستمزد برابر در مقابل کار برابر، هم در نظام حقوقی جمهوری اسلامی و هم در ایالات متحده آمریکا به رسمیت شناخته شده و با شباهت های زیادی در قوانین تجلی پیدا کرده است؛ اما مسئله تأمین اجتماعی، به ویژه بازنشستگی بانوان کارگر در این دو کشور با قدری تفاوت دیده می شود؛ چراکه سن بازنشستگی بانوان در ایران با مردان متفاوت است. درصورتی که در آمریکا ازاین حیث تفاوتی میان مردان و زنان وجود ندارد. در واقع، خدمات حمایتی از بانوان بازنشسته در ایران قابل توجه تر ارزیابی گردید.
تأثیر اقدامات توسعه رهبری بر عملکرد سازمان با میانجیگری سرمایه انسانی و اجتماعی در سازمان تأمین اجتماعی (موردمطالعه: استان گلستان)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
145 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف : این مقاله تأثیر اقدامات توسعه رهبری بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش میانجی سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی در سازمان تأمین اجتماعی استان گلستان را بررسی می کند. روش : این مطالعه از نظر هدف کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع توصیفی - پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شعب تأمین اجتماعی استان گلستان در سال 1398 به تعداد 700 نفر که با نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان 248 نفر تعیین گردید. ابزار پرسش نامه استاندارد بوده و آنالیز داده ها با آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفته است. با توجه به متغیر میانجی از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزار Lisrel بهره گرفته شد. یافته ها : اقدامات توسعه رهبری متمایز بر سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی تأثیر مثبت و معنی داری نداشته است، اما اقدامات توسعه رهبری یکپارچه بر سرمایه انسانی و اجتماعی تأثیر مثبت و معنی دار داشته است. رابطه بین سرمایه اجتماعی و عملکرد سازمان تأیید نشد؛ اما این رابطه بین سرمایه انسانی و عملکرد سازمان تأیید شد. در نهایت، سرمایه اجتماعی و انسانی در رابطه میان اقدامات توسعه رهبری و عملکرد سازمان نقش میانجی نداشت.
نتیجه : فرایند توسعه رهبری به ارتقاء و بهبود کیفیت رهبری و قابلیت های آن در بعد فردی و جمعی (پرورش رهبر) منجر می شود، درواقع، برنامه توسعه رهبری زمینه را برای تعالی و بهره وری سازمان فراهم می کند. با وجود این، رهبری و توسعه رهبری یک پروسه بلندمدت است که با روش های مختلف آموزشی و پرورشی نظیر برنامه های جانشین پروری، آموزش تعاملی گروهی، کانون های توسعه ای و کارگاه های آموزشی صورت می پذیرد.
تحلیل چالشهای نماهای شهری تهران در سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
۱۱۱-۹۱
حوزه های تخصصی:
الگویی برای نظارت عملکردی در شهرداری های کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۵۹-۴۰
حوزه های تخصصی:
طراحی و تدوین الگوی مدیریت بر آموزش شهروندی با رویکرد توسعه پایدار شهری (شهر هم افزا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۳۴-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
الگویی برای شناسایی پیش ران های کاربست مدل حکومت باز در دستگاه های اجرایی ایران (مورد مطالعه: وزارت کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
145 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف: اصلاحات فناوری محور با تأکید بر جامعه دیجیتالی، به ویژه در بخش دولتی، در دستور کار اغلب کشورها قرار گرفته و به موضوع جدیدی برای بحث دولت های امروزی بدل شده است. مدل حکومت باز با تکیه بر داده باز، از جمله مدل های نوین برای پیاده سازی اصلاحات فناوری محور است. داده ها به مثابه نیروی محرک برای دولت ارزش ایجاد می کنند؛ اما این ارزش افزوده بدون مشارکت، همکاری و در اختیار قرار دادن اطلاعات به مردم، محقق نمی شود و این همان تحول از سیستم بسته به سمت سیستم باز است. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی الگوی عوامل پیش ران برای کاربست مدل حکومت باز است. روش: این پژوهش بنیادی محسوب می شود و روش اجرای پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات، روش کتابخانه ای بوده و با ابزار فیش برداری اجرا شده است. همچنین ضمن مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و اجرایی صاحب نظر در زمینه موضوع مطالعه، تلاش شده است که داده های مکمل، جمع آوری و تحلیل شوند. این مصاحبه ها به صورت هدفمند با 16 خبره دانشگاهی و اجرایی متخصص در زمینه موضوع انجام شدند. یافته ها: در بخش کیفی پژوهش با کدگذاری باز و محوری داده های به دست آمده از مصاحبه، عوامل پیش ران کاربست حکومت باز شناسایی و اولویت بندی شدند. در بخش کمّی نیز، استادان خبره دانشگاهی مدل کیفی پژوهش را با استفاده از ابزار پرسش نامه و به کمک روش های CVR و CVI تأیید کردند. نتیجه گیری: در کدگذاری باز، 88 کد اولیه از مصاحبه با خبرگان استخراج شدند که در نهایت این شبکه مضامین در پنج مضمون اصلی دسته بندی شدند. اولویت این مضامین از دیدگاه خبرگان (در بخش کیفی پژوهش) برای کاربست حکومت باز به ترتیب عبارت اند از اجرایی شدن قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، داده حاکمیتی باز، استفاده از فناوری، بهره گیری از داده های حکومتی و فناوری برای اجرایی کردن برنامه های دولت به مثابه پلتفرم و در نهایت، دسترسی به شفافیت واقعی.