فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۷۵۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
165-183
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش کاوش فرآیند نخبه ستیزی در یکی از سازمان های دولتی مبتنی بر طرح نگاشت تفسیری نظریه داده بنیاد بود. مشارکت کنندگان 32 نفر از کارکنان این سازمان بودند که با نمونه گیری نظریه برای مصاحبه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها و نگاشت نظریه از نرم افزارهای Maxqda و Decision Explorer استفاده شد. طبق یافته های پژوهش سرآغاز نخبه ستیزی در سازمان موردمطالعه وجود سه عامل حسن عملکرد نخبگان، پیش فرض همگونی در فرهنگ سازمانی و ضعف نظام پایش عملکرد مدیران ارشد سازمان بود. نخبه ستیزان دو دسته حسادت ورز نسبت به نخبگان بودند؛ نخست، رهبر زهرآگین سازمان که به دلیل ضعف پایش عملکرد مدیریت توسط مراجع ذی صلاح، مدیریت ساکن در سایه را پیشه ساخته و نخبگان را رقیب می انگاشت. دوم، کارکنان شرنگ آلودی که برای نیل به منافع متقابل خود با رهبر تبانی و از او حمایت می کردند. نخبگان متأثر از محبوبیت و حسن عملکرد خود و جو کژکارکردی سازمان به مقاومت اعتراضی مصلحانه در برابر تغییرات سازمانی دست می زنند. این موضوع انگاره رقابت را در ذهن نخبه ستیزان تقویت و آنها را به رفتارهای خاموش در قبال نخبگان متمایل می کند. دست آخر با توجه به جو غیراخلاقی حاکم بر سازمان و نیز بی پشتوانگی نخبگان، نخبه ستیزان به اقدامات عملی سلبی علیه نخبگان روی می آورند.
بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری همدان با نقش واسط بازارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بند نخست و دوم سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، بر اهمیت ویژه عملکرد شرکت های دانش بنیان به عنوان بنیانی برای بهره گیری از ظرفیت سرمایه انسانی و توسعه کارآفرینی در کشور اشاره دارد. پژوهش حاضر با هدف ارائه راه کارهایی برای بهبود عملکرد شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری همدان از راه بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر آن و سنجش نقش واسط بازارگرایی انجام شد. پژوهش در پارادایم اثبات گرایی و با رویکرد فرضیه ای- قیاسی بوده و از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی و مقطعی به حساب می آید. جامعه آماری شامل تمام کارکنان شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری همدان به تعداد 390 نفر بود. حجم نمونه با روش تصادفی طبقه ای به تعداد 195 نفر برآورد شد. متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استاندارد سنجش شد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS نشان داد که بازاریابی داخلی به طور مستقیم به میزان 14 درصد عملکرد شرکت ها را تبیین می کند. بازاریابی داخلی به میزان 81 درصد بر بازارگرایی اثرگذار بود و بازارگرایی به میزان 71 درصد متغیر عملکرد شرکت را تبیین کرد. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که بازاریابی داخلی بر عملکرد شرکت به طور غیرمستقیم و با نقش میانجی بازارگرایی به میزان 57 درصد تأثیرگذار است. این نتایج به این معنا است که ارتقای عملکرد شرکت ها در گرو توجهِ همزمان به ظرفیت داخلی سازمان، یعنی سرمایه های انسانی با موفقیت در بازار داخلی و کسب وفاداری و تعهد مشتریان با بهبود بازاریابی داخلی در قالب بازارگرایی شرکت است. سهم یاری و ارزش نظری پژوهش حاضر، تأیید اهمیتِ پیوندِ اقدام های مدیریت منابع انسانی (با موفقیت در بازاریابی داخلی) با بازاریابی خارجی (با تمرکز بر بازارگرایی) در موفقیت شرکت های دانش بنیان (با ارتقای عملکرد) است.
طراحی و تبیین مدل چابکی رهبری منابع انسانی در مؤسسات آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش سرعت تغییرات، چابکی رهبری منابع انسانی موضوع قابل توجهی در هر سازمان می باشد. با توجه به اهمیت آموزش عالی در هر جامعه ای، این پژوهش با استراتژی تحقیق کیفی و با روش نظریه برخاسته از داده ها با رویکرد گلیزر با هدف طراحی و تبیین مدل چابکی رهبری منابع انسانی در دانشگاه ها انجام شده است که تاکنون مدل جامعی برای این موضوع ارائه نشده است. یافته های این تحقیق حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از خبرگان حوزه رهبری منابع انسانی در مؤسسات آموزش عالی می باشد.تجزیه و تحلیل های انجام شده در فرآیند کدگذاری حقیقی و نظری،451 کد، 29 مفهوم و 8 مقوله و 6 کد نظری(خانواده 6 سی ها) را نشان داد که منجر به ظهور مدل نهایی پژوهش شد. یافته های این پژوهش شامل: 1- شناسایی مؤلفه های چابکی رهبری منابع انسانی ،2- یافتن نتایج و پیامدهای حاصل از چابکی رهبری منابع انسانی ، 3- شناسایی روابط بین مؤلفه ها و دست یافتن به مدل جامع می باشد.
الگوی ساختاری روابط بین سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی با نوآوری کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی «رابطه بین سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی با نوآوری کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان» پرداخته است. روش پژوهش همبستگی علّی است. جامعه مورد مطالعه، کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان به تعداد 195 نفر می باشد که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، تعداد 130 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007)، نوآوری دورابجی (1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن با نوآوری و همچنین بین قابلیت یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن با نوآوری، رابطه معنادار وجود دارد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که سرمایه اجتماعی برقابلیت یادگیری سازمانی اثر مستقیم و بر نوآوری اثر غیرمستقیم داشته است.
بررسی تأثیر رابطه رهبر- عضو بر حسادت و رفتارهای کاری انحرافی: نقش تعدیل گر ادراک از عدالت سازمانی، عزت نفس و روان رنجوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حسادت در ارتباط بین تعامل رهبر- عضو با رفتارهای کاری انحرافی انجام شده است. به علاوه، دراین راستا نقش های تعدیل کننده ادراک از عدالت رویه ای و توزیعی و ویژگی های شخصیتی عزت نفس و روان رنجوری نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی است که با به کاربستن طرح پژوهش همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری مشتمل بر کارکنان رسمی شاغل در مجتمع مس سرچشمه رفسنجان در تابستان 1397بود که مطابق با جدول کرجسی و مورگان، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (317 نفر)، تعداد 410 پرسشنامه استاندارد به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی بین کارکنان مذکور توزیع شد. ازاین بین، تنها 325 پرسشنامه قابل استفاده بود که نشان دهنده نرخ پاسخ 79 درصدی است. پس از اطمینان از نیکویی برازش و پایایی و روایی ابزار تحقیق، یافته های حاصل از تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS، حاکی از آن است که کیفیت مبادله رهبر- عضو به طور معنی داری، حسادت در محل کار و متعاقباً رفتارهای کاری انحرافی را پیش بینی می کند. درادامه، آزمون روابط تعدیل گر (آماره کوهن) نشان داد که ادراک کارکنان از عدالت رویه ای و توزیعی، علی رغم کیفیت پایین مبادله رهبر- عضو، حس حسادت کم تری را در آنها ایجاد می نماید. درنهایت، شواهد نشان داد که کارکنان با عزت نفس بالا یا روان رنجوری اندک، با افزایش حسادت مقطعی، رفتارهای انحرافی کم تری را تجربه می کنند.
الگوی فرآیندی تجاری سازی خدمات در شرکت های دانش بنیان صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه علم و فناوری در پیشرفت و تعالی کشورها نقشی تعیین کننده دارد. در اقتصادهای دانایی محور، سهم شرکت های دانش بنیان در توسعه و تجاری سازی فناوری قابل توجه است. بر این اساس، هدف از نگارش این مقاله ارائه الگوی فرآیندی تجاری سازی خدمات در شرکت های دانش بنیان انتخابی بود. بدین منظور، در این پژوهش از روش تحقیق مطالعه چندموردی استفاده شد. ابتدا، با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی (غیرتصادفی) آسان، 3 شرکت ارائه کننده خدمات دانش بنیان در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) مستقر در استان های قم و تهران، به عنوان نمونه، انتخاب شدند و پس از مصاحبه با 7 نفر از مدیران مطلع از فرآیند تجاری سازی خدمات دانش بنیان شرکت ها، داده ها احصا و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. در نهایت، بر اساس نتایج، الگوی فرآیندی تجاری سازی خدمات در شرکت های دانش بنیان صنعت ICT طراحی و ارائه شد. مراحل اصلی الگوی مذکور عبارت اند از: تحقیقات بازاریابی (نیازسنجی)، ایده یابی، تحلیل و تأمین مالی، تأمین و آموزش نیروی انسانی، تدوین و اجرای استراتژی های بازاریابی و تبلیغات، امکان سنجی جامع تولید و تولید و آزمایش و بهبود و ارتقا، کنترل کیفیت، اخذ مجوزها و استانداردها، و تدوین و اجرای استراتژی های قیمت گذاری و فروش و توزیع.
تحلیل مفهوم حرفه ای سازی در حوزه ی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرفه ای سازی به مفهومی کلیدی در حوزه ی مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است ولی با این وجود مبهم بودن معنای حرفه ای سازی در جایگاه مهم ترین مفهوم در مدیریت منابع انسانی همچنان توسط بسیاری از صاحب نظران این عرصه به عنوان یک مسئله ی چالش برانگیز مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر، شفاف سازی مفهوم حرفه ای سازی در حوزه ی مدیریت منابع انسانی است. برای دست یابی به این هدف، از رویکرد تحلیل مفهوم سودابی استفاده شد و با استفاده از این رویکرد، تعاریف، ابعاد و معنای دقیق حرفه ای سازی شناسایی شد. از متون و مقالات نوشته شده در این خصوص به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. در طی این فرآیند با استفاده از بررسی نظرات متخصصین و اساتید دانشگاهی که در این حوزه دارای نوشته بودند نیز استفاده شد. برای این منظور بر روی منابع پراستناد در این حوزه تأکید شد. درنهایت با استفاده از رویکرد موردنظر چارچوب تحلیل مفهومی به عنوان مبنایی جهت تحلیل مفهوم حرفه ای سازی در حوزه ی مدیریت منابع انسانی ارائه شد. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ی اجرایی حرفه ای سازی هم در سطح فردی و هم در سطح سازمانی را فراهم کند. کاربست چشم انداز حرفه ای سازی در خصوص حوزه ی مدیریت منابع انسانی می تواند فهم کنونی را از این مفهوم ارتقا بخشد. در پایان براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهای لازم نیز ارائه شده است.
توسعه چارچوب خط مشی گذاری در بانکداری الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
403 - 423
حوزه های تخصصی:
به دلیل پویایی بالای بانکداری الکترونیک، تغییرات مداوم کسب وکارهای وابسته به بانک، و ظهور فناوری های دگرگون کننده خط مشی گذاری در این حوزه با چالش های متعدد روبه رو شده و بهره گیری از مدل های رایج خط مشی گذاری را دشوار کرده است. از آنجا که خط مشی گذاری به فرهنگ عمومی جامعه و ساختارهای اجرایی کشور و ذی نفعان متعدد داخلی وابستگی فراوان دارد هدف از این پژوهش ارائه چارچوبی برای خط مشی گذاری در بانکداری الکترونیک با لحاظ کردن همه ملاحظات و شرایط یادشده بود. روش تحقیق کیفی و به طور مشخص فراترکیب بود. بدین منظور ابتدا همه مدل های رایج خط مشی گذاری در متون و پیشینه خط مشی گذاری شناسایی شد تا از طریق تجزیه مدل های گذشته به اجزای آن ها و ترکیب آن ها یک چارچوب توسعه یافته جدید خلق شود. بر این اساس از بین بیست و شش مدل بررسی شده پنج مدل آشفته، سیستمی، فرایندی، سیگنال های ضعیف، و نظریه بازی ها با توجه به معیارهایی مانند عدم قطعیت، عدم جامعیت موضوع، عدم یکپارچگی بازیگران، رویکرد خارج به داخل انتخاب شد. سپس، با استفاده از تجزیه اجزای این مدل ها و ترکیب اجزا به روش کدگذاری باز، چارچوب نهایی خط مشی گذاری برای بانکداری الکترونیکی ارائه شد.
تحلیل اثر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری بر تعارض در محیط کار: تبیین نقش میانجی بخشش و تعدیل گر همدلی بین کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
83 - 114
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تحلیل اثر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری بر تعارض در محیط کار با نقش میانجی بخشش و تعدیل گر همدلی پس از وقوع تعارض، انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت های واقع در شهرک صنعتی شماره 2 شهر کرمان بود و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای از 172 خوشه، 28 خوشه و از هر خوشه به روش انتساب متناسب با حجم هر خوشه، نمونه موردنظر به دست آمد که درمجموع 280 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل بررسی مدل های اندازه گیری و برازش مدل ساختاری بود، برای سنجش روابط بین متغیرهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. برازش مناسب هر دو بخش الگوریتم داده ها نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن پرسشنامه ها و ساختار مکنون در سطح شاخص ها و سؤالات مورداستفاده بود. نتایج، حاکی از تأثیر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری بر تعارض در محیط کار به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم ازطریق نقش میانجی بخشش بود. همچنین نتایج مؤید نقش تعدیل گر همدلی بود؛ به نحوی که وجود همدلی میان کارکنان، تأثیر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری را در کاهش تعارضات سازمانی، تقویت می کند.پژوهش فوق با هدف بررسی تاثیر تحلیل اثر عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری با نقش میانجی بخشش و تعدیلگر همدلی پس از وقوع تعارض در محیط کار در شهرک صنعتی شماره 2(خضرا) شهر کرمان انجام گرفت که در این میان به تبیین تعارض در محیط کار پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت های واقع در شهرک صنعتی شماره 2 شهر کرمان بودند و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای از 172 خوشه، 28 خوشه، و از هر خوشه به روش انتساب متناسب با حجم هر خوشه نمونه مورد نظر بدست آمد که کلا 280 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. الگوریتم تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل بررسی مدل های اندازه گیری و برازش مدل ساختاری بود جهت سنجش روابط بین متغیرهای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت که برازش مناسب هر دو بخش الگوریتم داده ها نشان دهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن پرسشنامه ها و ساختار مکنون در سطح شاخص ها و سوالات مورد استفاده بود. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت عذرخواهی خالصانه و تمایل به همکاری و بخشش برکاهش تعارض در محیط کار می باشد و همچنین همدلی نقش تعدیل کنندگی در این رابطه داشته است. در نهایت تایید نقش میانجی بخشش در کاهش تعارض در محل کار، نیاز به توجه هر چه بیشتر مدیران شهرک صنعتی شماره 2(خضرا) شهر کرمان به برنامه ریزی جهت تقویت متغیر فوق را آشکار ساخت.
مدیریت منابع انسانی در عصر جهانی سازی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۲ شماره ۱۳۹
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی نظام آموزش منابع انسانی در آموزش عالی: تدوین و اعتباریابی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوین و اعتباریابی الگویی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکیبی اکتشافی متوالی و از نوع الگوسازی بوده که با استفاده از روش همسوسازی دادههای چندگانه در دو مرحله، چارچوب نظری اولیه تدوین و در قالب یک الگو اعتباریابی شد. برای شناسایی آسیبها، در مرحله اول با بهرهگیری از مطالعه موردی کیفی، دیدگاهها و تجارب 11 نفر از خبرگان با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه-ساختمند مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، دادهها تحلیل شدند. در مرحله دوم با استفاده از روش پیمایشی، ابعاد و مؤلفههای استخراج شده از طریق پرسشنامه محققساخته از دیدگاه 98 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی دانشگاههای دولتی تهران بر اساس روش نمونهگیری تصادفی نسبتی بررسی شد. جهت تحلیل دادهها، برای اعتباریابی چهارچوب تدوین شده از تحلیل حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار اسمارت. پی. ال. اس استفاده شد. در نتیجه کدگذاری دادههای حاصل از تحلیل مصاحبه 215 کد استخراج شد که که در قالب 34 مؤلفه و 14 بعد؛ تجزیه و تحلیل مشاغل و شایستگی، نیازسنجی، طراحی و برنامهریزی، اجرای آموزش، ارزشیابی و پایش، انتقال آموزش، سیستمی، مدیریت دانش و تجارب، فرهنگ دانشگاهی و منابع انسانی، قوانین و اسناد بالادستی، مالی و بودجه، آشناسازی و آگاهی بخشی، ساختار سازمانی و منابع انسانی، و فنآوری دستهبندی و الگوی آسیبشناسی آموزش منابع انسانی دانشگاهها تدوین و اعتبارسنجی شد. متغیرهای ارزشیابی و پایش، طراحی و برنامهریزی و انتقال آموزش(با ضریب تعیین 74/0، 73/0، 71/0) بیشترین تبیین و متغیرهای مدیریت دانش و تجارب، قوانین و اسناد بالادستی و مالی و بودجه(با ضریب تعیین، 50/0، 40/0، 31/0) کمترین تبیین را از الگوی تدوین شده نشان دادند.
ارائه مدل بازاریابی و تبلیغات مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش، یادگیری و توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
257-282
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
شناسایی و رتبه بندی کارکردهای بهره وری کارکنان با استفاده از تلفیق BSCو متدولوژی مهندسی ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره وری منابع انسانی یکی از رکن های مهم هر سازمان در ﺻﻮرﺗﯽ امکان پذیر ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد که به صورت اصولی به چالش ها و موانع موجود بر سر راه بهره وری نیروی انسانی پرداخته شود. این ﭘﮋوﻫﺶ ﺍﺯ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪ ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﺍﺭﺯﺵ در ﺟﻬﺖ زمینه یابی و ﮐﺸﻒ ﻋﻮاﻣل ارتقاء بهره وری نیروی انسانی در ﺳﻄﺢ یک سازمان تحقیقاتی نظامی بکارگیری شده و کارکردهای شناسایی شده در قالب 4 منظر کارت امتیازی متوازن جانمایی شده است. اجزاء بهره وری دارای 4 بعد مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی، یادگیری و رشد بوده و در مجموع دارای 25 کارکرد می باشد. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط 14 نفر از خبرگان بررسی و 3 سؤال حذف گردید. در بررسی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.86 به دست آمده است. کلیه فرضیه های تحقیق مورد تأیید و رتبه بندی کارکردها در هر بعد مشخص شد. کارکرد رسیدن به رفاه نسبی در بعد مالی، رضایت داشتن شغلی کارکنان در بعد مشتری، ایجاد نمودن انگیزه در بعد فرآیندهای داخلی و فراهم بودن آموزش های لازم در بعد یادگیری و رشد از بالاترین امتیاز برخوردار می باشد که نشان دهنده کارکرد تأثیرگذار در بهره وری کارکنان می باشند.
الگوبرداری
منبع:
تدبیر ۱۳۸۰ شماره ۱۲۰
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت مربی گری در سازمان ها با رویکرد فراترکیب: ارائه یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربی گری ارائه می کند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحله ای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه مربی گری در بین سال های 2000 تا 2020 می باشد. در این راستا، کلیدواژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد به دست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش موردبررسی قرار گرفتند که درنهایت 25 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) تجزیه وتحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرم افزار SPSS و با مقدار 0.75 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش نیز یافته ها در اختیار 2 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحلیل داده ها 129 کدباز شناسایی شد که در 6 مقوله و 23 زیر مقوله دسته بندی شد که عبارت اند از صلاحیت های حرفه ای مربی (مهارت های ادراکی، مهارت های ارتباطی، مهارت های فنی، دانش و تجربه، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی، اعتبار حرفه ای)، شرایط و ویژگی های متربی (تمایل و انگیزه، ویژگی-های شخصی، تعهد و مسئولیت پذیری، مهارت های شناختی، دانش و صلاحیت، جایگاه سازمانی)، فرایند مربی گری (برنامه ریزی و سازماندهی، شیوه های ارزیابی)، کیفیت رابطه (سطح رابطه، همکاری و توافق، احترام و اعتماد متقابل، یادگیری حرفه ای)، زمینه سازمانی (حمایت مدیران ارشد، فرهنگ سازمانی، عوامل ساختاری و استراتژیک) و زمینه بیرونی (عوامل فرهنگی، عوامل محیطی).
طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دست اندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 21 نفر که شامل 14 عضو هیأت علمی دانشگاه و 7 متخصص و دست اندرکار حوزه بهسازی معلمان بود، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله رمزگذاری باز، انتخابی و نظری تحلیل و مقوله سازی شد که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: علل و ضرورت (تحقق اهداف نظام آموزشی، به روزرسانی قابلیت های معلم، پیچیده و منعطف بودن نقش معلم، اصلاح گری، بالندگی معلمان و بهبود یادگیری دانش آموزان)، اصول و شرایط (معلم محوری، تداوم و پایداری، مدرسه محوری و شغل محوری، محتوامحوری و ابتنا بر نیازهای دانش آموزان)، مولفه ها (محتوا، زمینه و فرایند)، عوامل همبسته (شخصی، محیطی، اهمیت و اولویت، کمیت و کیفیت و زمان) و نتایج یا پیامدها (معلمان، برنامه ها و دانش آموزان). برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: قابل قبول بودن، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در پایان نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
طراحی الگوی بازآفرینی دولت با تأکید بر نقش جامعه مدنی
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
61 - 85
حوزه های تخصصی:
گفتمان درباره احیای دولت عمدتاً بر مفهوم سازی مجدد دولت متمرکز شده است تا حکومت علاوه بر اثربخشی بیشتر، بتواند از فناوری برای اداره بهتر با هزینه ای کمتر استفاده نماید. کمبود چارچوب نظری در این حوزه محققان را بر آن داشت تا در این مقاله دست به شناسایی عوامل مؤثر در بازآفرینی دولت به روش تحلیل تم بزنند. مقاله حاضر بخشی از یک تحقیق کیفی است. ابتدا، با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از خبرگان حوزه دانشگاهی و اجرایی دولت، عوامل مؤثر در بازآفرینی دولت شناسایی و کدگذاری شد و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل تم، 4 تم اصلی مشخص گردید و درنهایت به طراحی الگویی جهت بازآفرینی دولت پرداخته شد. نتایج نشان داد که اولاً تأکید بر کارایی و کاهش هزینه، همچنان که بسیار مطلوب است، بدون ضمانت های مناسب برای پاسخگویی دموکراتیک و عدالت اجتماعی در اهداف خود شکست خواهد خورد. دوم اینکه، ارتباط و قابلیت اجرایی دولت بازآفرینی شده در کشورهای درحال توسعه محدود است؛ زیرا موجودیت نهادهای دموکراتیک مؤثر و حاکمیت قانون این امکان را از بانیان و طرفداران بازآفرینی دولت می گیرد. سوم و شاید مهم تر از همه اینکه، اشتیاق واضح و اغلب غیرانتقادی اصلاح نظام مبتنی بر بازار حکومت، مسئولیت پذیری دموکراتیک را تضعیف کرده و ممکن است نگرانی برای دولت به عنوان ضامن عدالت اجتماعی به وجود آورد. درنهایت نیز با خالی شدن تدریجی دولت، جامعه مدنی می تواند نقش بیشتری را بر عهده گرفته و به عنوان یک شریک، همراه با دولت و بازار، در اداره کشور قرار گیرد.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی اثربخش مبتنی بر فرهنگ سازمانی در بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک نظریه های مدیریت به ویژه در حوزه مدیریت منابع انسانی بدون توجه به بسترهای فرهنگی که در شکل گیری آن ها نقش داشته اند میسر نیست. از آنجا که اثربخش کردن نظام مدیریت منابع انسانی از طریق ایجاد و توسعه فرهنگ سازمانی مطلوب (فرهنگی که نشئت گرفته از شرایط محیط و مأموریت های سازمان باشد) فراهم می شود، جهت رسیدن به کارکردهای اثربخش منابع انسانی نیاز به استراتژی هایی داریم که پلی بین فرهنگ سازمانی و کارکردهای منابع انسانی باشد. ازین رو، از مدل فرهنگ سازمانی دنیسون و مدل استراتژی های منابع انسانی بامبرگر و مشولم، که هر دو به دنبال اثربخشی سازمانی هستند، استفاده می شود. بر همین اساس، در این پژوهش نظام های ورود و نگهداری و خروج منابع انسانی متناسب با فرهنگ سازمانی خاص با در نظر گرفتن سیاست ها و قوانین موجود در نظام اداری کشور منطبق شده است. داده های جمع آوری شده و نظر خبرگان از طریق دو ابزار پرسشنامه و مصاحبه تحلیل شد و پس از شناسایی بسترهای قانونی موجود نسخه اجرایی مدیریت منابع انسانی اثربخش مبتنی بر فرهنگ سازمانی در بخش دولتی ایران تهیه و موانع اجرایی آن احصا شد. نیز، برای تقویت اثربخشی سازمانی در حیطه لایه های سه گانه فرهنگ های مختلف سازمانی، مدل دنیسون در حوزه استراتژی های متفاوت مدیریت منابع انسانی بررسی و چالش های آن در بخش دولتی ارائه شد.
بررسی نقش تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفه ای: یک مطالعه موردی از صنعت تلکام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکت هاست. فناوری های نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصت های آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکت ها به وجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دوره ها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفه ای کارکنان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 924 نفر از کارکنان شرکت خدمات ارتباطی است که 272 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و 260 نفر پرسشنامه استاندارد الکترونیکی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد وضعیت شرکت از نظر یادگیری الکترونیکی و توسعه حرفه ای مثبت و در شرایط قابل قبولی است. قابلیت کاربرد و صمیمت ادراک شده، بالاترین نمره و شایستگی ادراک شده پایین نمره را داراست. یادگیری الکترونیکی در سه خرده مقیاس رضایت کاربر، صمیمیت ارتباط ادراک شده و علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی بر افزایش توسعه حرفه ای کارکنان بیشترین تأثیر را داشته است. تداوم یادگیری الکترونیکی در شرکت خدمات ارتباطی از اثربخشی نسبتاً بالایی برخوردار است و به ترتیب مولفه ارتباط ادراک شده، قابلیت کاربرد، انگیزه درونی، علاقه به یادگیری الکترونیکی، خودمختاری ادراک شده، رضایت کاربر،کیفیت اطلاعات و شایستگی ادراک شده دارای بیشترین میانگین بوده اند.
سخن سردبیر:رهبری و امامت
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ اسلامی، «رهبری و امامت»، سیاستی است که اساس آن بر وحی متکی است و شامل همه روابط انسانی می شود و بنیادها، نهادها، روابط اجتماعی، آرا، عقاید، فرهنگ، اخلاق، بینش ها، سنت ها، خواسته ها و به طور کلی روابط فرد با فرد، فرد با خدا، فرد با خود و فرد با طبیعت را سمت و سوی الهی می دهد.