حسن بلخاری قهی

حسن بلخاری قهی

مدرک تحصیلی: استاد گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران
پست الکترونیکی: hasan.bolkhari@ut.ac.ir
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۱ مورد.
۴۱.

خوشنویسی اسلامی، نماد مقاومت در برابر روند غربی شدن (با تکیه بر نظریه مطالعات پسااستعماری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشنویسی مقاومت جهانی شدن اسلامی پسااستعماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۴۱۱
بیان مسئله: تقابل با غرب راه نفوذ استعمار را در جوامع اسلامی فراهم آورد و، با تغییر در بافت گفتمانی ساختار نظام سنتی و اجتماعی، موجب بحران و تحولات عمیقی در تمامی عرصه ها از جمله فرهنگ و هنر اسلامی شد. با غربی شدنِ آموزش هنر و پیشرفت و فناوری در صنایع مختلف، هنرهای کتاب آرایی سنتی از رونق افتاد؛ شیوه های غربیْ جایگزین هنرهای سنتی شد و آن ها را «به حاشیه برد». با شکل گیری مطالعات پسا استعماری، و ارائه خوانش «مقاومت» در برابر قدرت در اشکال استعماری، همچنین نفی آکادمیسم غربی از جانب برخی هنرمندان پیشرو غربی، مشروعیت اصول و زیبایی شناسی غربی به عنوان معیار با چالش مواجه شد. بدین ترتیب، هنرمندان اسلامی برای یافتن هویت خود، رهایی از پیامدهای استعمار، و بازتولید فرهنگ بومی، دوباره به خوشنویسی به عنوان سمبل مقاومت و عنصری زاییده از بطن تمدن اسلامی رجوع کردند. روش پژوهش: پژوهش حاضر، با بهره گیری از مطالعات پسااستعماری و روش توصیفی-تحلیلی، علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن را بررسی مکرده است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بازشناسی عوامل مصون ماندن خوشنویسی اسلامی در برابر استعمار است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، در خصوص علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن، دو عامل عمده و اساسی را مؤثر می داند: نخست، شرایط اجتماعی و جستجوی هویتِ حاصل از نگاه پسااستعماری که با بازگشت به خود و نظریه مقاومتْ سنت خوشنویسی را از اندیشه های استعمار و امپریالیسم فرهنگی مصون نگه داشته است. دیگری، ماهیت و قابلیت های خلاقانه خوشنویسی است؛ خوشنویسی، در «پیوندخوردگی» با کلام الهی، خاصیت تجریدی در ماهیت و عینیت دارد، با گنجینه حکمت، ادبیات و علوم انسانی آمیخته، با سایر هنرهای اسلامی تطبیق پذیر است، و نحوه تعلیم و تعلّم آن عمیقاً ریشه در سنت ها و عرفان اسلامی دارد. خوشنویسی اسلامی در دوران معاصر نیز، تا زمانی که از جنبه های خلاقانه اش بهره برداری شود و در عین حال نسبت خردانگارانه با آموزه های سنت خود داشته باشد، اصالت و هویت خود را حفظ می کند و حیات آن نیز استمرار می یابد.
۴۲.

بررسی زمینه های رویکرد آنتروپومورفیک در نگارگری ایرانی

کلید واژه ها: آنتروپومورفیسم نگارگری ایرانی ادبیات دین اسطوره انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۴۸
نتروپومورفیسم، یا «انسان گونه انگاری» و یا «انساندیسی»، یکی از شاخه های انسان شناسی است، که در خصوص تشخّص  بخشی انسانی به غیر انسان، اعم از دیگر جانداران یا اشیاء بحث می کند. این پژوهش با هدف دست یابی به الگویی ساختارمند در تبیین رویکرد آنتروپومورفیک در نظام زیبایی شناختی نگارگری ایرانی تدوین شده و با بررسی گزیده ای از نسخ مصوّر برجای  مانده از تاریخ نگارگری ایران پس از اسلام، به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی، به گردآوری و تحلیل داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی پرداخته و در مجموع با دسته بندی نمودهای آنتروپومورفیک در قالب های گوناگون، به تبیین سازوکارهای آنتروپومورفیستی در نگارگری ایرانی پرداخته و به طرح پرسش: «آنتروپومورفیسم در آثار نگارگری ایرانی با چه زمینه ها و کیفیاتی نمود می باید؟» پرداخته است. در راستای پاسخ به این پرسش، و با مطالعه نسخه های متعدد نگارگری و آراء اندیشمندان و نیز مطالعه آثار ادبی و نسخه های خطّی مصوّر ایران پس از اسلام، به این نتیجه منتهی شده که نگارگری ایرانی با بهره مندی از پیشینه اساطیری و نیز دیدگاه شرقی مبتنی بر وحدت انسان و طبیعت با تکیه بر مضامین ادبی و حکمی به عنوان تجلی گاه آنتروپومورفیسم شناخته می شود. پژوهش حاضر، از نوع بنیادی بوده و با بررسی پژوهش های پیشین در حیطه روانشناسی، اسطوره  شناسی، جامعه شناسی مذهبی و تاریخ نگارگری تنظیم شده است. 
۴۳.

حقیقت صور خیالیه به روایت قطب الدین شیرازی

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
محمد بن مسعود کازرونی ملقب و مشتهر به قطب الدین شیرازی، شاگرد و همراه خواجه نصیرالدین طوسی و از مفسّران بزرگ حکمت اشراقی و مؤلف برجسته فلسفکه مشایی و نامدار در حوزکه موسیقی و متبحر در طب سینوی است. این حکیم نامدار که آخرین حلقه از حلقات فلاسفکه جامع محسوب می شود و از این رو در فلسفه، حکمت، کلام، هیأت، موسیقی، طب، ریاضیات، هندسه و علوم طبیعی استاد است و متفنن (یعنی دارای فن و مهارت در علوم به تعبیر ابوالفدا صاحب تقویم البلدان) شرحی کامل بر حکمکه الاشراق شیخ اشراق دارد که در نوع خود بی نظیر است و به عبارتی مهم ترین شرح بر حکمکه الاشراق در تمدن اسلامی. این مقاله بر بنیاد این شرح قطب الدین، یکی از مهم ترین مباحث نظری در حوزکه اندیشکه اسلامی یعنی صور خیالیه و حقیقت آنها که شیخ اشراق در فصل هشتمِ مقالت چهارمِ کتاب سترگ خویش مورد بحث و تأمل قرار داده، مورد توجّه و شرح قرار می دهد. شرحی که بر بنیاد آن، نظریکه انطباع در ابصار مردود شمرده شده و قلمرو انطباعِ صور خیالیه، عالمی در میانه عالم حس و عقل یعنی عالم مثال قلمداد می شود.
۴۴.

بازتاب تن کامگی زنانه در عصر صفوی در نقاشی های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره صفوی مکتب اصفهان هنر تن کامه نقاشی زنان نظریه بازتاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۳۰۳
دوره صفویه در اوایل قرن یازدهم ه .ق یکی از نقاط عطف تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران است. در حوزه اجتماعی، شهر اصفهان و دربار محل عرضه باز و عمومی برخی از موقعیت های منافی عفت، مانند لذت جنسی زنانه بود؛ و در حوزه هنر نیز شاهد رواج تصاویر تن کامه از جنس زن با مضامین نامتعارف جنسی و اعمال و رفتار زنانه مرتبط با آن هستیم که تا پیش از آن بدین گستردگی در سنت نقاشی ایران رایج نبود.در این مطالعه سعی بر این است تا براساس نظریه بازتاب، علت رواج چنین تصاویری از زنان در مکتب نقاشی اصفهانِ عصر صفوی شناسایی شود؛و هدف از آن ریشه یابی رواج این پدیده در نقاشی مکتب اصفهان است. فرض این مطالعه این است که شرایط اجتماعی برآمده از سیاست ورزی شاهان صفوی در شهر اصفهان، در رواج این گونه تصاویر دخیل بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مطالعه اسناد تصویری(نقاشی ها)است. نمونه های تحقیق به طور هدفمند از بین نقاشی های این دوره که دربردارنده مضامین و اعمال جنسیِ زنانه هستند،انتخاب شده است.این مطالعه نشان می دهد که شرایط انضمامی و عرفی شده موقعیت جنسی زنانه در بستر اجتماعی اصفهانِ عصر صفوی در رواج چنین تصاویری در هنر آن دوره مؤثر بوده است.رواج هنر تن کامه را باید ناشی از رویکردهای شاه محور حکومت صفوی دانست و دربار به دلیل منفعت طلبی های اقتصادی، سیاسی-نظامی و شخصی شاه، برخی از رفتارهای خلاف عرف را در جامعه ترویج داد.این تن کامگی رایج در جامعه به صورت امری عادی در نقاشی ها بروز یافت و این مؤلفه در ویژگی های مضمونی،تجسمی و نقشی که زنان در نگاره ها دارند، قابل ملاحظه است.
۴۵.

مطالعه تکنیک های ساخت شیشه از دوران هخامنشی تا تیموری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۷
براساس اسناد تاریخی و باستان شناسی، شیشه گری از پیشینه تاریخی و هنری پرمایه ای برخوردار است به طوری که از زمان عیلامیان و پس از آن از دوران هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و از قرون نخستین اسلام تا دوره تیموری، آثار شیشه ای ارزشمندی برجای مانده که مبین ابعاد نوآورانه در زمینه ساخت شیشه و هم چنین تحولات صورت گرفته در این زمینه است. شیشه گران در هر دوره ای از تاریخ، شیوه های مختلفی برای ساخت آثار به کار گرفته اند و بسیاری از این شیوه ها در ادوار بعد ادامه یافته، چنان که تداومی ناگسستنی در شیوه شیشه گری قبل و بعد از اسلام مشهود است. شناخت تاریخ شیشه گری ایران از دوره هخامنشی تا تیموری و بررسی تکنیک های ساخت شیشه، هدف این پژوهش است. بنابراین پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش اصلی است: تکنیک های ساخت شیشه از دوره هخامنشی تا تیموری چگونه بوده و چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟ روش این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قبل از ابداع میله دم، روش های شیشه گری اغلب از شیوه های مورداستفاده در سفالگری و فلزکاری الهام گرفته، ولی ابداع روش دمیدن شیشه در دوره اشکانی، تحولی اساسی در شیشه گری ایران به وجود آورده که باعث جداسازی این هنر از سنت های رایج گذشته شده است. تکنیک های فشردن در قالب، موزاییک شیشه، قالب شنی و میله ای، ریخته گری و موم گمشده ازجمله روش های ساخت آثار شیشه ای قبل از دمش بوده اند. به سبب قابلیت های بسیار این تکنیک هم چون امکان ساخت آثار با فرم های متنوع، ابعاد گوناگون، تعداد بسیار و هم چنین امکان نوآوری در ساخت و تزیین شیشه، دمیدن شیشه در ادوار بعدی موردتوجه واقع شده است. باوجود این که شیوه های شیشه گری به طور ناگهانی مورد تغییر قرار نگرفته اند، اما شیوه های نوینی در طول قرن ها به وقوع پیوسته که باعث رشد و شکوفایی شیشه گری ایران در دوران اسلامی تا حمله مغول شده است.
۴۶.

ابوریحان بیرونی و یوگاسوترا (رساله پاتنجل)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۸۳
یوگاسوترا مجموعه ای از 196 سوترا است که توسط پاتنجلی در سال های قرن سوم پیش از میلاد تألیف و تدوین شده است. پس از بهگودگیتا که بنیادی ترین و مهم ترین منبع و مرجع یوگا (وجه عملی مکتب سامکیها یا سانکهیا) محسوب می شود، یوگاسوترای پاتنجلی مهم ترین و مدون ترین دستورالعمل مکتب یوگا است. این اثر که به احتمال بسیار زیاد در سال های ترجمکه آن توسط ابوریحان بیرونی (یعنی در قرن پنجم هجری) به رسالکه پاتنجل مشهور بوده (و نه یوگاسوترا) توسط ابوریحان به حوزکه فرهنگ و اندیشه اسلامی وارد و به تعبیر خود او تأثیری عمیق بر جریان تصوف در فرهنگ اسلامی نهاد: «از طریق آموزه های پاتنجلی صوفیه به حق و وصول به آن اشتغال ورزیدند». در این مقاله به بررسی تحلیلی ترجمکه عربی این رساله توسط بیرونی پرداخته ایم. اثری که به همراه تحقیق ماللهند مهم ترین دروازه ورود به حوزکه تأملات حکمی حکمای مسلمان در باب حکمت هندی بود.
۴۷.

واکاوی ساختار تصویری و مفهومی نور در فیلم «محمد رسول الله» بر مبنای مؤلفه های زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور سینمای دینی فیلم محمد رسول الله زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۳۹
بیان مسئله : نور همواره به عنوان یکی از مهم ترین واسطه ها و عناصر القای مفاهیم الهی در آثار گوناگون هنر اسلامی کاربرد دارد. فیلم «محمد رسول الله» ساخته مجید مجیدی، از مصادیق شاخص سینمای دینی ایران در استفاده از تجلی نور برای انتقال مفاهیم الهی و قدسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی در چگونگی نشان دادن و بیان تصویری زیبایی شناسانه و تأثیرگذار مفاهیم الهی و دینی با معیارها و مؤلفه های معتبر از مهم ترین مسائل سینمای دینی ایران است. هدف پژوهش : این پژوهش با هدف تبیین و واکاوی مؤلفه های بنیادین زیبایی شناسی عنصر نور همچون وحدت، پیچیدگی و تابندگی در این فیلم است. همچنین تحلیل دو عنصر آشفتگی و یکنواختی در ساختار تصویری و مفهومی این اثر که در تقابل اساسی با تجربه زیبایی شناختی قرار دارد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع کیفی و چارچوب آن توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و مطالعه مستقیم اثر است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد ساختار تصویری و مفهومی فیلم محمد رسول الله تا حدود زیادی با وحدت، هماهنگی و پیچیدگی همراه نیست. آشفتگی تصویری در کاربرد نور برای القای مفاهیم دینی و قدسی در اغلب سکانس ها دیده نمی شود. اما دارای یکنواختی تکرارشونده، بدون منطق روایی (دراماتیک) و با کمترین باورپذیری است که تجربه ای زیبا شناختی را به همراه ندارد. نورافشانی و نورانی کردن فضا با جلوه ای غیرواقع گرایانه و اغلب تصنعی فضایی سمبولیستی و نمادگرایانه به کلیت فیلم داده است. تبیین و تحلیل زیبایی شناسی نور در فیلم محمد رسول الله نشان می دهد که در بازتاب معارف الهی و دینی با موفقیت حداقلی همراه بوده است.
۴۸.

مفهوم زیبایی در اثولوجیای منسوب به ارسطو و شرح ابن سینا بر آن

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
شرح اثولوجیایی که در اصل تقریرات درسی فلوطین بود و توسط شاگرد محبوبش فرفوریوس صوری مبدل به اثولوجیا یا تاسوعات (یا التساعات، Enneades) و به عبارتی انئادها یا نه گانه ها شد، شرحی شگفت انگیز در تاریخ حکمت اسلامی است. شگفت از این رو که ابن ناعمه حمصی کتابی را با عنوان أثولوجیا أرسطاطالیس منسوب به ارسطو در جهان اسلام ترجمه کرد و پس از این ترجمه و با چنین عنوانی بود که از قرن سوم هجری تا به سال های معاصر، اثولوجیا به غلط از آثار ارسطو قلمداد گردید. هدف این مقاله شرح این سرگذشت شگفت انگیز نیست؛ زیرا بسیار بدان پرداخته شده، بلکه بحث در باب شروح، بیان و توضیح میامر آن است که توسط حکمایی چون ابن سینا و قاضی سعید قمی در تمدن اسلامی به رشتکه تحریر در آمده است. شرح قاضی را در مقاله ای دیگر تحت عنوان «الهیات زیبایی» مورد بحث قرار داده ایم. در این جا هدف، تحلیل نوع مواجهه ابن سینا با اثولوجیا به ویژه در شرح میمر چهارم اثر فوق است. این شرح گرچه اندک است؛ اما رد پای عمیق اندیشکه اسلامی را در تفسیر یک متن یونانی در باب زیبایی نشان می دهد.
۴۹.

تبیین و تحلیل تطبیقی مفهوم زیبایی بر بنیاد آراء و اندیشه های فلوطین و غزلیات حافظ شیرازی

کلید واژه ها: فلوطین حافظ زیبایی هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
رویکرد فلوطین، از فیلسوفان قرن سوم میلادی، در باب زیبایی شناسی و هنر، اتفاق مهمی در فلسفه غرب محسوب می شود. به ویژه آن گاه که تآثیر عمیقش بر ظهور ایده های حکمی و فلسفی در فلسفه اسلامی مورد بررسی و تعمق قرار گیرد. این مقاله در صدد تبیین و تحلیل آراء و نظریات فلوطین با اندیشه ها و ایده های حافظ، شاعر و متفکر بزرگ قرن هشتم ه. ق.، در باب زیبایی و تطبیق و مقایسه آن در جهت یافتن شباهت ها و تفاوت های آنهاست. در این نوشتار پژوهشی، ماهیت زیبایی در نظام فکری این دو اندیشمند و صاحب رأی، تبیین شده و آن قسمت از آراء و اندیشه های فلوطین که مشابهت و هم رأیی با اندیشه های حافظ در مورد زیبایی و زیبایی شناسی دارند، مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفته اند. فلوطین و حافظ، هر دو در آسمانی بودن زیبایی و این که زیبایی زمینی سایه ای از زیبایی بالایی است، لزوم پاک سازی و تزکیه روح و نفس برای دریافت و خلق زیبایی، و گرایش فطری انسان- به ویژه انسان عاشق- به زیبایی، متفق القول اند. تزکیه روح هنرمند و مجسمه ساز بر اظهار و آفرینش زیبایی در ایده فلوطین برجسته است. حافظ هم به پاکی قلب و نفس انسان تأکید دارد، ولی نقش )مشّاطه( و زیور را در بروز حُسن خداداد، بی اهمیت می داند. به صورت کلی، در دیدگاه فلوطین و حافظ در باب زیبایی تا حد زیادی نزدیکی و شباهت وجود دارد. می توان گفت حافظ به صورت غیرمستقیم از اندیشه های زیباشناسانه فلوطین پیروی نموده است.
۵۰.

واکاوی معنا و کارکردهای تعاملی هنر در فضاهای عمومی شهر موردپژوهی: دیوارنگاره های کلیسایی سده های میانه، رومانسک و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای کارکردی دیوارنگاره هنر شهری سده های میانه رومانسک گوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
بیان مسئله : دیوارنگاره های سده های میانه همواره تحت گفتمان دینی مسلط بر این دوره بازخوانی می شوند. در این میان، کمتر به بینامتن های ارجاعی آن در معنای هنر و شهر و هویت های بینامتنی آثار در نسبت با تحولات منطقه ای آن اشاره شده است. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش واکاوی معنایی بصری مضامینی است که با حضور در فضاهای عمومی شهر جهت اعتباربخشی گفتمان های اندیشه ای عمل می کنند و با بینامتن های هویتی و بافتارهای بومی، روایت تصویری هدفمند جهت حضور در فضای عمومی شهر می سازند. لذا چیستی معنا و چگونگی دست یابی به آن در هنر شهرهای پیشامدرن در دو سؤال: چیستی معنایی هنر و شهر و کارکردهای تعاملی هنر در شهر، در نسبت با این اندیشه واکاوی می شود. روش پژوهش : روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادین-نظری است و با جستجوی معنایی در متون تاریخی شهر و هنر آغاز و بر محوریت تاریخ و مصادیق تصویری دیوارنگاره های کلیسایی با روش توصیفی و بعدتر تفسیری-تبیینی بنا شده است. نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند معنای هنر در شهر سده میانه بر ساختاری قدرتمند در نسبت شهر با هنر، ذیل نیروی ماورایی، با روابط جانشینی: خدا (پادشاه، پاپ)، شهر (قلعه، شهر خدا) و هنر (فن، راز) تعریف می شود. لذا، کارکردهای تعاملی آن در نسبت میان شهر و هنر با نیروی برتر بنیان گذارده شده و مخاطب که ماهیتی ذیل اندیشه خدای گون دارد، تنها در نسبت خواننده پیام هویت می یابد.
۵۱.

تأملی در نورشناسی با تأکید بر المناظر، شاهکار ابن هیثم

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۹۹
بدون تردید علم نورشناسی با کوشش ها و مجاهدات علمی اندیشمند بزرگی چون ابن هیثم و به ویژه با نگارش کتاب بزرگی چون المناظر به اوج و تعالی بی مانندی رسید. کتابی که نه تنها تاریخ نورشناسی را دگرگون ساخته و تعالیم یونانیان در این باب را با استناد به روش تجربی کاملاً متحول و بالنده ساخت؛ بلکه چیزی در حدود شش قرن مرجع مطلق نورشناسی مدارس و مجامع علمی اروپا گردید. ترجمه های کسانی چون جراردو کرمونایی و دون ویتلو از المناظر در شناساندن این اثر گران بها به غربیان مؤثر بود. در کتابی با عنوان معنا و مفهوم زیبایی در المناظر و تنقیح المناظر به تفصیل در باب شخصیت بی نظیر ابن هیثم و شاهکارش المناظر سخن گفته شده، در این مقاله ضمن تأکید بر اهمیّت ابن هیثم و المناظر به معرفی فصول و ابواب این کتاب خواهیم پرداخت.
۵۲.

عشق و غیرت در سوانح العشاق احمد غزالی

تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
نخستین رساله در باب عشق به زبان فارسی از آنِ شوریده احوالی چون امام احمد غزالی است، گفته اند شیخ فخرالدین عراقی همدانی کتاب لمعات خود را بر پایه سوانح نگاشت و عین القضات و جامی نیز لوایح خود را و سعدی نیز گلستانش را.سوانح العشاق یا رساله ای در باب عشق، تفصیلی ترین متن عرفانی در باب عشق به زبان فارسی است و البته در بیان سخت و مُغلق. گرچه حقایق منطوی در آن بسیار عمیق و فوق العاده گرانسنگ و بی بدیل است؛ اما سخت گویی احمد، بسیاری را از درک باطن (و گاه حتی ظاهر آن) بازداشته و همین، سبب رویکرد اندک مشرّحان و مفسران به شرح و تفسیر آن شده است، اِلا عزالدین محمود کاشانی که کنوزالاسرار و رموزالاحرار را در شرح سوانح نوشت و نیز شیخ حسین ناگوری از عرفای بزرگ هند و دیگر شرحی از نگارنده ای ناشناس. به تعبیری شاید «کلامنا اشاره» احمد غزالی در آغاز رساله سبب رمزگویی و نهایت پیچیدگی متن شده باشد. این مقاله به بررسی دو مفهوم بنیادی سوانح یعنی عشق و مهم تر غیرت خواهد پرداخت و امید اینکه در تبیین و تنویر برخی از متعالی معانی عرفانی مفید باشد.
۵۳.

خوانش عرفانی نگاره «ساختن کاخ خُورنق» اثر کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خمسه نظامی کاخ خورنق مرصادالعباد نجم الدین رازی کمال الدین بهزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
نسخه مصوّر خمسه نظامیِ محفوظ در موزه بریتانیا که در دوره تیموری تدوین شده است، به دلیل ارزش هنری نگاره ها و حضور نگارگرانی چون میرک، بهزاد و محتملاً قاسمعلی و عبدالرزاق شهرت جهانی دارد. همچنین متن آن، یادگار ارزشمند حکیم نظامی است که در زمره آثار پُراستناد پژوهشی قرار می گیرد. این مجموعه فخیم 22 نگاره را شامل می شود که از نظر نمایش نحوه زندگی مردم در دوره تیموری و انعکاس آن در نگاره ها حائز اهمیت است. ازسویی بهزاد هنرمندی شاخص است که علاوه بر ثبت دقیق زندگی روزانه مردم، به دغدغه های اجتماعی زمانه خویش عمیقاً پایبند بوده و از اشارات عرفانی در لابه لای آثارش سود جُسته که ارتباط وثیق و عمیق وی با عُرفا و شُعرای مطرح زمانه خویش و حلقه های عرفانی آنان گواه این مدعاست. لذا نگاره «ساختن کاخ خورنق» به دلیل پارادوکس خاصِ مُستتر در آن انتخاب گردید که در کارنامه هنری بهزاد مسبوق به سابقه نیست، تا بتوان با کشف منابع عرفانی احتمالی اثر، خوانش عمیق تری ارائه کرد. در این راستا، مرصادالعباد اثر گرانمایه نجم الدین رازی یکی از منابع مهم عرفان اسلامی بوده که مبانی آن در تأویل عرفانی نگاره مفید است و هماهنگی و همخوانی زایدالوصفی با نگاره حاضر دارد. پژوهش پیشِ رو از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری بوده و از منابع کتابخانه ای (واقعی و مجازی) سود جُسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بنای کاخ خورنق نمادی سترگ از قالبِ انسانیِ سرگرم شده با تعلقات دنیویِ سیری ناپذیر در جهت فراموشی قربت حق و عالم غیب، و پیوستن به عالم حس است و سنمار نیز نمودی از این دلبستگی است که در خاتمه انوار محرق جلال و قهر خداوندی دامنگیرش شد. عاقبتی تکرارپذیر برای کسانی که دل به دنیای مادی بسته و گرفتار قهر آن شدند.
۵۴.

بازنمایی رنج از منظر روانکاوانه، در نمایشنامه «هیولاخوانی» نوشته نغمه ثمینی

کلید واژه ها: هیولاخوانی رنج ژوئیسانس اختگی ژک لکان نغمه ثمینی خوانش روانکاوانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۲
ژک لکان، ژوئیسانس را در ساحتِ واقع و اختگی را در ساحت نمادین تعریف می کند. رنج، ویژگی مشترک این دو امر است که به طور متفاوتی نمایان می شود. نمایشنامه «هیولاخوانی»، نوشته نغمه ثمینی اثری است با ویژگی های رئالیسم جادویی و در باب سرکوب. از همین روی، بستر مناسبی را برای پژوهش روانکاوانه فراهم می کند. هدف از این پژوهش، خوانش روانکاوانه نمایشنامه «هیولاخوانی» با تکیه بر آرای ژک لکان و تأکید بر چگونگی بازنمایی رنج است. این تحقیق، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی به نگارش درآمده است. طبق نتیجه پژوهش، هر دو رویِ رنج، در این اثر، بازنمایی شده است. نشانه های اختگی در ظاهرِ خانه، سقط جنین، خواب یونس و ... وجود دارد. ابراهیم نیز به دلیل سرکوب مرضیه و یونس، عامل اختگی است. سعید شهرزاد/ ترانه بامداد به وسیله متونی که می نویسد، امر واقع را بازنمایی کرده و امکان تجربه ژوئیسانس و گذر از اختگی را برای مرضیه فراهم می کند.
۵۵.

تحلیل گفتمان قدرت از منظر نشانه شناسی اجتماعی در شاهنامه ی بایسنقری (مطالعه موردی دو نگاره پادشاهی جمشید و بر تخت نشستن لهراسب)

کلید واژه ها: شاهنامه ی بایسنقری تیمور دوران تیموری مشروعیت گفتمان قدرت نشانه شناسی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
در سنت طولانی کتاب آرایی ایران، شاید هیچ اثری به اندازه ی شاهنامه ی فردوسی مصور نگردیده باشد. نوشتار پیش رو، تلاش دارد تا با مطالعه ی دو نگاره از شاهنامه ی بایسنقری، مشخص کند این اثر ادبی تا چه اندازه ابزار مناسبی جهت مشروعیت بخشیدن به گفتمان مسلط دربار بوده است. بنابراین، تلاش شده با اتکاء به آرای میشل فوکو در نظریه ی گفتمان و با مطالعه ی بافتار و بستر سیاسی و اجتماعی دوره ی تیموری، مشخص شود چگونه از میان صدها داستان در شاهنامه، گزینش داستانی مشخص، می توانسته در جهت همراهی با گفتمان قدرت، کارکردی اساسی ایفا کند. نتایج این تحقیق که به روش تاریخی- تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که نگارگر درباری، با یافتن مشابهت هایی در تاریخچه ی تیموریان با داستان های شاهنامه، تیمور -پادشاه غیرایرانی- را به صورت استعاری، جایگزین پادشاهان اسطوره ای ایرانی کرده است. این مطالعه، با بهره گرفتن از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون، نشان می دهد انتخاب صحنه ها و چینش عناصر، گزینشی جهت دار بوده است و عناصر بصری به نوعی سازمان دهی شده اند که مخاطب، پادشاه را به عنوان دال مرکزی و بقیه ی عناصر تصویر را با توجه به موقعیت شان نسبت به این دال، حائز معنا و اهمیت می یابد. این تحقیق نشان می دهد گزینش صحنه و ساختار فرمی اثر، می توانند در تعاملات میان مخاطب و تصویر و معنای دریافتی حاصل از آن نزد بیننده بسیار تأثیرگذار باشند.
۵۶.

تحلیلی بر صُور تحول در هنر فلزکاری دوره صفوی (با تأکید بر کاسه ها و جام ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۲۵۸
 هنر فلزکاری یکی از شاخه های مهم در هنرهای صناعی محسوب می شود که با توجه به پیشینه طولانی آن در ساخت و تولید در بازه های تاریخی مختلف، تغییرات متعدد و قابل توجهی داشته است. این تغییرات در دوره صفوی به صورت مشخص و تحت تأثیر عوامل مؤثر بر ساختار حکومت و اجتماع، قالب منسجم و متفاوتی به خود گرفت. آنچه در پژوهش پیش رو مورد تحلیل قرارگرفته، واکاوی تأثیر مؤلفه های تحول بر اشیای فلزی با تأکید بر کاسه ها و جام ها است. هدف از این تحقیق مشخص نمودن ارکان تغییر و تحول در ساختار فرم و کارکرد هنر فلزکاری در بستر دو رویکرد مهم دوره صفوی یعنی مذهبی و اجتماعی؛ همچنین راستی آزمایی محتوای معنادار و یکپارچه در هنر فلزکاری این دوره در کاسه ها و جام های فلزی است. سؤالات طرح شده بدین شرح است: 1. تأثیرات رویکردهای مذهبی و اجتماعی بر فلزکاری دوره صفویه چگونه تبیین می گردد؟ 2. شکل تحول در قالب فرم و عملکرد اشیای فلزی دوره صفویه حاوی چه مضامینی است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه انتخاب نمونه و تحلیل داده ها منتج از داده های کتابخانه ای و نمونه های موزه ای است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تبیین تحول تحت تأثیر شاخص مذهبی در دوره صفوی به شکل مضامین شیعی در کتیبه ها و نقوش، آشکار می گردد. درعین حال، شاخص اجتماعی نشان داد مضامین ایران باستان در نزد اصناف و صنعتگران در فرم و معنا بروز نموده است؛ اما آنچه این نتایج را به سمت شکل متفاوتی در اشیای فلزی این دوره سوق می دهد، عملکرد معنایی مشابه در اشیایی است که به ظاهر در فرم و کارکرد متفاوت هستند. لایه های عمیق تر محتوای معنادار در مقاطع مختلف تاریخی به ویژه دوره صفوی قابل واکاوی است.
۵۷.

تاثیر تأویل نوری غزالی در مشکوه الانوار بر مراتب نور در اندیشه شیخ اشراق

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۵۹
در نگاه اول سخت می نماید میان فلسفه ستیزی چون محمد غزالی با حکیم فیلسوف چون شیخ اشراق رابطه ایجاد نمودن و به ویژه از تأثیر و تأثر این دو سخن گفتن. اما می دانیم غزالی در المنقذ، راه و طریقت خود را که همانا بر حق دانستن عرفان و تصوف است، بیان نموده و شیخ اشراق نیز حکمت را در پناه اشراق و تاله جستجو می کرده؛ پس امکان ارتباط می تواند موجود باشد، هر چند شیخ در آثار خود بر این ارتباط یا در اصل تأثیرپذیری اشاره نکرده باشد. این مقاله شرح تأثیر آرای غزالی بر شیخ اشراق در مسئله مراتب انوار است.
۵۸.

از تحریم صورتگری تا صورت نگاری عریان: نگاهی به سیر تحول نمایش پیکره انسان در تاریخ هنر و به ویژه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریم صورتگری هنر در ادیان هنر پیکرنما صورت نگاری عریان هنر قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
مرزهای تلقی ادیان از پیکره انسانی ،گاه مقدس به عنوان تمثیلی از صورت الهی و گاه مذموم به سبب نمایش حالات گناه آلود و خودنمایانه بشر، بحث درباره هنر انسان نما را مورد توجه قرار می دهد. از هنر پیشاتاریخی تا هنر معاصر، موضوع تصویر انسان در کانون اهمیت قرار دارد؛ در پاره ای مواقع، همچون هنر انسان غارنشین، تصویرسازی عصر آخناتون در مصر، آیین بودا، دین یهود، دین اسلام و جنبش شمایل شکنی بیزانس، تمثال سازی انسان دارای حرمت و گاه ممنوعیت است؛ و در پاره ای دیگر چون یونان باستان، هند باستان، آیین ویشنوپرستی و عصر رنسانس، نمایش پیکره برهنه انسانی، آزادانه موضوع هنر قرار می گیرد. در این مقاله، پس از مطالعه رویکرد ادیان مختلف در باب تمثال سازی انسان، تضاد و تناقض در معنای برهنگی و دوگانگی دلالت این مفهوم از لحاظ واژه شناختی بررسی می شود، سپس با نگاهی دقیق تر به هنر ایران، پس از مطالعه تاریخچه تصاویر عریان، به تغییر نگرش هنرمند عصر قاجار در باب تصاویر انسانی پرداخته می شود. خوانش ایرانی از اومانیسم غربی، جایگاه انسان را تغییر داد و ضمن آرمان زدایی از آن، وجوه مادی زندگی بشر را در مرکز توجه قرار داد؛ مفاهیم معنوی جای خود را به گرایشات مادی و انسان محور جدید بخشید؛ این روند موضوعات بدیعی چون برهنه نگاری را به عرصه نقاشی قاجاری وارد نمود.
۵۹.

تبیین جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان زن دوره مدرنیسم (مطالعه موردی نمونه هایی از آثار هریت بِکر و لورا نایت)

کلید واژه ها: هنر مدرنیسم هنرمند زن مخاطب جنگ جهانی فمنیسم هریت بِکر لورا نایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
مخاطـب همچـون اثـر هنـری و هنرمنـد، یکی از حوزه‌هـای مهم در شـناخت هنر هـر دوره به حسـاب می‌آید که در طـول تاریـخ هنـر، کمتر به آن پرداخته شـده اسـت. هم‌چنین دوره مدرنیسـم بـه دلیل تحـولات بنیادینش، از هرآنچـه در گذشـته خـود داشـت، گسسـت و از یک‌سـو پارادایم نوینـی به نام «هنر مدرنیسـم» را بـه وجود آورد و از دیگرسـو، همزمـان بـا تغییـر در نقـش اجتماعـی زنان، «هنرمند» زن را به رسـمیت شـناخت. هـدف پژوهش حاضـر ایـن اسـت کـه در راسـتای پرداختـن به نقـش مخاطب، در شـناخت هنـر دوره مدرنیسـم، پاسـخگوی این پرسـش باشـد کـه بـا ظهـور هنرمنـدان زن، مخاطبـان آثارشـان، چـه تأثیـری در تغییر عمـل آنها در طـول این دوره داشـته‌اند؟ ایـن پژوهـش، بـه روش توصیفـی- تحلیلـی، پارادایم مدرنیسـم را در محدوده سـال‌های 1870 تا 1945 میلادی در قالـب دو دوره مجـزا، قبـل و بعـد از جنـگ جهانـی اول، مـورد مطالعه تطبیقی قـرار می‌دهد و آثـار دو هنرمنـد زن نقـاش، هریـت بِکر و لـورا نایـت، از دو دوره مذکور را به‌عنوان شـاهدی بر یافته‌هـای تاریخی، مـورد تطبیـق و تحلیـل قـرار می‌دهـد. طبـق یافته‌هـای پژوهـش می‌تـوان گفـت کـه در دوره نخسـت (1870 تا 1914)، هنرمنـد زن و مخاطـب آثـارش هـر دو نقشـی منفعلانـه در برابـر یکدیگر دارنـد امـا در دوره دوم (1914 تا 1945) بـه واسـطه رویدادهـای اجتماعـی در تغییر جایـگاه زن در جامعه، هنرمنـد زن، نقشـی فعالانه به خود ‌‌می‌گیـرد و مخاطـب آثـارش نیـز از جایـگاه اُ‌‌بژگـی به سـوبژه تبدیل می‌شـود، تا جایی کـه عمل آنها بـر یکدیگر تأثیـر می‌گذارد.  
۶۰.

مقایسه تطبیقی ویژگی ها و زمینه های پیدایش حماسه و رمان از منظر لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صورت های ادبی ساختارهای اجتماعی انسان مسأله دار بی خانمانی استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
لوکاچ فیلسوف، نظریه پرداز و منتقد ادبی برجسته دوران معاصر در آثار خود به تفصیل به صورت های گوناگون ادبی پرداخته و ویژگی ها و ساز و کارهای آن ها را بیان نموده است؛ به همین جهت لوکاچ را می توان فیلسوف و نظریه پرداز صورت های ادبی دانست. حماسه و رمان دو صورت ادبی مورد مطالعه وی است که در آثار خود از آن ها بحث نموده و ویژگی ها و بنیان های شکل گیری آن ها را بیان کرده است. یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه لوکاچ ارتباط ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی می باشد و طبق این دیدگاه هر جامعه ای صورت ادبی خاص خود را خلق می کند. لوکاچ حماسه را صورت ادبی دوران باستان و رمان را صورت ادبی دوران معاصر می داند و بر این مبنا ویژگی ها و تفاوت های آن ها را بیان می کند. در این راستا تأکید پژوهش حاضر و نقطه عزیمت آن بازخوانی آراء لوکاچ در خصوص حماسه و رمان و مطالعه تطبیقی و بررسی وجوه اشتراک و تمایز این دو صورت ادبی و ویژگی های آن ها می باشد. بنابراین برای نیل به این اهداف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و اطلاعات این جستار به شیوه کتابخانه ای اسنادی گردآوری شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان