چکیده

ژک لکان، ژوئیسانس را در ساحتِ واقع و اختگی را در ساحت نمادین تعریف می کند. رنج، ویژگی مشترک این دو امر است که به طور متفاوتی نمایان می شود. نمایشنامه «هیولاخوانی»، نوشته نغمه ثمینی اثری است با ویژگی های رئالیسم جادویی و در باب سرکوب. از همین روی، بستر مناسبی را برای پژوهش روانکاوانه فراهم می کند. هدف از این پژوهش، خوانش روانکاوانه نمایشنامه «هیولاخوانی» با تکیه بر آرای ژک لکان و تأکید بر چگونگی بازنمایی رنج است. این تحقیق، با استفاده از منابع کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی به نگارش درآمده است. طبق نتیجه پژوهش، هر دو رویِ رنج، در این اثر، بازنمایی شده است. نشانه های اختگی در ظاهرِ خانه، سقط جنین، خواب یونس و ... وجود دارد. ابراهیم نیز به دلیل سرکوب مرضیه و یونس، عامل اختگی است. سعید شهرزاد/ ترانه بامداد به وسیله متونی که می نویسد، امر واقع را بازنمایی کرده و امکان تجربه ژوئیسانس و گذر از اختگی را برای مرضیه فراهم می کند.

تبلیغات