ارتباط ویژگی های جمعیت شناختی با میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط ویژگی های جمعیت شناختی (سن، جنس و وضعیت اقتصادی خانواده) با میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ری بود. بدین منظور 388 نفر (166 پسر و 222 دختر) به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. دامنه سنی این دانش آموزان بین 14 تا 18 سال بود. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه ویژگی های جمعیت شناختی و پرسش نامه افسردگی بک (Beck) جمع آوری شد و به کمک روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی شفه (sheffe) و آزمون t تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که28.8 درصد دانش آموزان فاقد افسردگی، 27.2 درصد دچار افسردگی خفیف، 12.6 درصد افسردگی خفیف ـ متوسط، 19.5 درصد دارای افسردگی متوسط ـ شدید، 11.6 درصد نیز دچار افسردگی شدید هستند. دختران نسبت به پسران به طور معناداری از افسردگی بیش تری برخوردار بودند. تفاوت معناداری بین سنین مختلف از نظر میزان شدت افسردگی یافت نشد، اما در دختران دانش آموز، این تفاوت معنادار بود؛ یعنی دختران 17 و 18 ساله نسبت به دختران 15 ساله از افسردگی بیش تری برخوردار بودند. هم چنین میزان افسردگی در میان خانواده ها (به لحاظ سطوح مختلف اقتصادی آن ها) تفاوت معناداری وجود داشت؛ بدین معنا که دانش آموزان متعلق به خانواده های خیلی ضعیف، ضعیف و متوسط در مقایسه با دانش آموزان متعلق به خانواده های با سطوح خوب و خیلی خوب اقتصادی، از افسردگی بیش تری برخوردار بودند. و نتیجه این که میزان شیوع افسردگی در نوجوانان دانش آموز بسیار بالاست و ویژگی های جمعیت شناختی در این میزان نقش مهمی ایفا می کنند.