هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی فرم E پرسشنامه 16 عاملی کتل و سنجش پایانی و روایی آن میباشد. به همین منظور، پرسشنامه 16PF-E روی 513 آزمودنی از کارکنان مؤسسات دولتی اهواز، اجرا شد. براساس تحلیل عوامل پاسخنامههای آزمودنیها، 69 ماده از 128 ماده پرسشنامه حذف شد و یک ساختار چهار عاملی به دست آمد. روایی عوامل استخراج شده از طریق ضریب روایی عاملی و پایایی آنها از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. در کل، ضرایب روایی و پایایی بسیار رضایتبخش بود. براساس یافتهای این پژوهش، ساختار اصلی پرسشنامه 16PF-E (یعنی 16 عامل) در جامعه پژوهش مناسب نیست ولی چهار عامل استخراجی که از طریق تحلیل عوامل به دست آمده است. از ساختار عاملی مناسبی برخوردارند و واجد شرایط لازم برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و فعالیتهای کلینیکی و تشخیصی میباشند.
پژوهش حاضر از دو بخش همه گیرشناسی و ترک سیگار تشکیل شده است. ابتدا میزان شیوع استعمال سیگار در کارکنان ادارات دولتی بررسی شد و سپس اثربخشی چند روش ترک سیگار مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. روش تحقیق مرحله اول، میدانی و مرحله دوم، آزمایشی میدانی بود. جمعیت پژوهشی، کارکنان ادارات و سازمانهای غیر صنعتی دولتی شهر اهواز بود. در این پژوهش از دو نمونه همه گیرشناسی و نمونه ترک استفاده شده است. نمونه همه گیر شناسی شامل 1334 نفر(1089 مرد و 245 زن) بود که بین 26 اداره دولتی به طور تصادفی انتخاب شدند. نمونه دوم شامل135 آزمودنی بود که از بین داوطلبان ترک سیگار، انتخاب و به طور تصادفی در یکی از 5 گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. این گروهها عبارتند از: 1) رفتاری 2) رفتاری - آموزشی 3) رفتاری - دارویی 4) دارونما و 5) فهرست انتظار. در این تحقیق سه متغیر سن - سالهای مصرف سیگار و هیجان خواهی کنترل شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل یک پرسشنامه حاوی سوالات همه گیرشناسی و مقیاس هیجان خواهی آرنت (1994) بودند. آزمودنیها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یکماهه، ازلحاظ تعداد مصرف روزانه سیگار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مرحله همه گیرشناسی نشان داد که 23% کارکنان مرد و 2/1% کارکنان زن به طور متوسط روزی 9 نخ سیگار مصرف می کنند و میانگین سن شروع مصرف سیگار 9/20 سالگی است. نتایج مرحله ترک نشان داد که روش رفتاری تاثیر معنی داری در ترک سیگار نداشت، ولی روشهای - آموزشی و رفتاری - دارویی تقریبا به یک اندازه باعث ترک سیگار شدند. متغیرهای سن، سالهای مصرف و هیجان خواهی نقش تعیین کننده ای در کاهش مصرف سیگار نداشتند.
هدف اساسی این پژوهش، ساخت مقیاسی برای سنجش فشارزاهای روانی دانشجویی در دانشگاه پیامنور اهواز بود. بدینمنظور، پرسشنامه مقدماتی حاوی 68 ماده مربوط به فشارزاهای روانی تهیه شد و بر روی 500 دانشجوی دانشگاه پیام نور اهواز که به روش تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده بودند اجرا گردید. سپس دادههای جمعآوری شده مورد تحلیل عاملی قرار گرفت و بدینوسیله یک مقیاس کوتاه 28 مادهای دو عاملی با عنوان "مقیاس فشارزاهای روانی دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز(APN-SSI) استخراج گردید، که 17 ماده روی عامل اول (شرایط فشارزای تحصیلی) و 11 ماده روی عامل دوم (شرایط فشارزای غیر تحصیلی) قرار داشت. نتایج بررسی پایایی مقیاس APN-SSI به روش همسانی درونی (87/0 =r) رضایت بخش بود. اعتبار همزمان این مقیاس با دو مقیاس استاندارد دیگر بررسی شد که نتایج بیانگر اعتبار بالای مقیاس است.
هدف از اجرای این تحقیق مقایسه باورهای خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان پسر و دختر سال دوم رشتههای تحصیلی ریاضی - فیزیک ، علوم تجربی و علوم انسانی دبیرستانهای اهواز و بررسی رابطه ساده و چندگانه متغیرهای جنسیت، رشته تحصیلی. نمره قبلی ریاضی و هدفگذاری با آن بود. شرکت کنندگان در این تحقیق 400 دانش آموز پسر و دختر در سه رشته تحصیلی ریاضی - فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش اهواز بودند، که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی و مقیاس هدفگذاری تحصیلی بودند. ضرایب پایایی(آلفای کرونباخ و تنصیف) مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی رضایتبخش بود.ضرایب روایی این مقیاس با سایر پرسشنامهها معنیدار بودند. نتایج تحلیل واریانس عاملی نشان داد که بین دانشآموزان پسر و دختر و بین دانشآوزان رشتهةای تحصیلی سه گانه فوق در مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی تفاوت وجود دارد. همچنین بین عامل جنیست و عامل رشته تحصیلی تعامل دیده میشود. افزون بر این، نتایج ضرایب همبستگی ساده نشان داد که متغیرهای جنسیت، هدفگذاری و نمره قبلی ریاضی با باورهای خودکارآمدی ریاضی رابطه معنیداری دارند. در نهایت، ضرایب رگرسیون چندگانه با روش مرحلهای نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین با مقیاس خودکار آمدی ریاضی رابطه داشته و آن را پیشبینی میکنند.
پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که آیا میان گروههای ترکیبی نه گانه هوش و خلاقیت از لحاظ ویژگیهای شخصیتی تفاوت وجود دارد؟ برای پاسخگویی به این سوال، از میان کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهرستان اهواز تعداد 4500 نفر نمونه اولیه به صورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردید. سپس، از آنان آزمون مداد کاغذی خلاقیت عابدی به عملآمد و نمرههای هوشبهر شان نیز که به وسیله آزمون ریون بزرگسالان توسط مشاوران تعیین شده بود، از بایگانی مدارس استخراج شد. آنگاه با تقسیمبندی دانشاموزان به سه دسته بالا، پایین و متوسط از لحاظ نمرههای هوش و خلاقیت، نه گروه به دست آمد و از میان آنان 1440 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از آن، آزمون 16 عاملی شخصیتی کتل بر روی آنان اجرا شد. نتایج حاکی از آنند که در گروههای نه گانه از لحاظ ویژگیهای کم هوش ـ باهوش، احساساتی ـ استوار، مصلحتگرا ـ اصولی، خویشتندارد ـ ناخویشتندار و آرمیده ـ مضطرب تفاوت معنیدار وجود دارد. همچنین با آزمون پیگیری توکی مقایسههایی میان زوجهای گروههای مختلف از لحاظ هر یک از متغیرهای شخصیتی به عمل آمد. نتایج حاکی از آنند که تفاوتهایی در برخی از زوجهای گروهها وجود دارد. این نتایج با پژوهشهای پیشین هماهنگند.
در این پژوهش شباهت زوجهای عادی از لحاظ ارزشها (نظری، هنری، مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) و نگرشهای فرزند پروری (وابستگی شدید، بیاعتنایی و سلطهگری)، نگرش به آموزش و پرورش و نگرش خانواده گرایی با زوجهای متقاضی طلاق شهر اهواز مورد مقایسه قرار گرفت. در این تحقیق متغیرهای شباهت ارزشها و نگرشها به عنوان متغیرهای وابسته و متغیر خانوادهای عادی و متقاضی طلاق به عنوان متغیر مستقل در نر گرفته شد. فرضیههای پژوهش عبارتند از: 1. شباهت زوجهای عادی در ارزشهای ششگانه بیش از شباهت زوجهای متقاضی طلاق است. 2. شباهت زوجهای عادی در نگرش به آموزش و پرورش نگرش خانواده گرایی و نگرشهای فرزند پروری شامل سه نگرش بی اعتنایی سلطه گری و وابستگی شدید بیش از شباهت زوجهای متقاضی طلاق است. نمونه تحقیق شامل 100 زوج بود. 50 زوج شامل زوجهایی بودند که به صورت تصادفی از یمان زوجهای متقاضی طلاق که به مرکز مشاوره مراجعه نمده بودند انتخاب شدند و 50 زوج مربوط به زوجهای عادی بود که از خانوادههای وابسته به زوجهای متقاضی طلاق انتخاب گردیدند. بررسی فرضیههای تحقیق، از مقیاس ارزشهای آلپورت، و رونون و لیندزی، مقیاس نگرشهای فرزند پروری،مقیاس نگرش خانواده گرایی و مقایس نگرش به آموزش و پرورش استفاده به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان دادند که شباهت زوجهای عادی در ارزشهای هنری و اقتصادی و مقیاس بی اعتنایی نگرش فرزند پروری، همچنین در نگرش خانوادهگرایی و نگرش به آموزش و پرورش بیش از شباهت روجهای متقاضی طلاق است. در سایر موارد تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد. سطح معنیداری در این تحقیق 05/0 در نظر گرفته شده است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای خودکارآمدی، خودگردانی و هوش در پیشرفت درسی دانشآموزان انجام شده است. نمونهای مشتمل بر 60 کلاس از دانشآموزان دختر و پسر از میان کلاسهای پایه اول دبیرستانهای تهران به شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد تا در این پژوهش شرکت کنند و به پرسشنامهها جواب دهند. یادگیری خودگردان (SRL) در این پژوهش بر اهمیت ابعاد به هم تنیده راهبردهای شناختی، فراشناخیت و انگیزشی که یادگیرندگان در یادگیری از آن استفاده میکنند، تاکید دارد. تحلیل دادهها نشان داد که متغیرهای پیش بین در این تحقیق یعنی هوش، خودگردانی و باورهای خودکارآمدی به ترتیب، هر یک نقشی در پیشبینی پیشرفت درسی دانشآموزان پسر و دختر دارند. این تحلیل به طور جداگانه برای هر یک از دو گروه دانشآموزان دختر و پسر انجام گرفته و نقش متغیرهای پیشبین در متغیر ملاک مشخص شده است.