وحید احمدی

وحید احمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۲۱.

مقایسه اثربخشی روش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس و تکنیک آرام بخشی عضلانی بنسون بر تاب آوری و خشم در بیماران عروق کرونر قلب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تنظیم هیجانی آرام بخشی عضلانی تاب آوری خشم بیماری عروق کرونر قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف: مقایسه اثربخشی روش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس و تکنیک آرام بخشی عضلانی بنسون بر تاب آوری و خشم در بیماران عروق کرونر قلب می باشد. روش : از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران عروق کرونر قلب بین 30 تا 50 سال مراجعه کننده به مراکز درمانی و مطب های خصوصی پزشکان متخصص قلب و عروق در شهر ایلام در سال 1400 که تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و توزیع تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس های استاندارد تاب آوری و خشم می باشد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان دهنده اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی مبتنی بر مدل گراس در تاب آوری بیماران بوده است، به طوریکه، تمرینات آرام بخش عضلانی بنسون نسبت به آموزش تنظیم هیجانی، میزان تاب  آوری بیماران را افزایش و تاثیر بهتری داشته است. همچنین، تمرینات آرام بخش عضلانی بنسون در کاهش خشم بیماران اثر بخش بود.. نتیجه گیری : با به کار گیری آموزش تنظیم هیجانی و تمرینات آرام بخش عضلانی می توان در جهت ارائه خدمات به بیماران دچار یا دارای سابقه بیماری قلبی وکاهش شدت بیماری گام برداشت.
۲۲.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شادکامی مردان مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی راهبردهای تنظیم شناختی هبجان شادکامی مت آمفتامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۳۰۷
هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و شادکامی مصرف کنندگان مت آمفتامین انجام شد. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود؛ جامعه آماری پژوهش شامل همه مردان متأهل مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز درمانی دولتی و خصوصی (شامل مراکز سرپایی و مراکز اقامتی) شهر کرمانشاه در سال 1397 بود که از بین آن ها 30 مرد به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه با پرسشنامه های راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001) و شادکامی آرگایل و لو (1990) مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 120 دقیقه ای تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی کابات - زین (2004) قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مؤلفه های راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی خود سرزنشگری (76/25 F=، 001/0 < p)، دیگر سرزنشگری  (76/22F=  ، 001/0 < p)، نشخوار ذهنی (76/21F= 001/0 < p)، تمرکز مجدد مثبت (71/29 =F 001/0 < p)، تمرکز مجدد برنامه ریزی (59/27F=  و001/0 < p)، ارزیابی مجدد مثبت (51/26F= ،001/0 < p)، کم اهمیت شماری (91/21F=  ، 001/0 < p)،  پذیرش (63/20F=  ، 001/0< p)،  فاجعه نمایی (23/29 F= ،001/0 < p)، و متغیر شادکامی (29/86F= ، 001/0 < p) و  پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود تا روان شناسان و روان درمانگران ضمن استفاده از نتایج این پژوهش در جهت افزایش راهبردهای شناختی هیجانی سازگارانه و شادکامی و همچنین کاهش راهبردهای شناختی هیجانی ناسازگارانه سوءمصرف کنندگان مواد مخدر؛ با استفاده از رویکردهای  مؤثر   و فراهم آوردن زمینه های سلامت  در سیستم خانواده از پیامدهای منفی  اعتیاد بر خانواده جلوگیری  نمایند.
۲۳.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت تاب آوری ناگویی هیجانی احساس تنهایی زنان سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۹۹
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود. طرح تحقیق این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار مرکز مشاوره اکسیر کرمانشاه بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بدین صورت از بین کسانی که تمایل شرکت در مداخله به همراه ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونه گیری دردسترس 40 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003)، ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۴) و احساس تنهایی (اشر، هایمل و رنشاو، 1984) بود. درمان مبتنی بر شفقت به صورت گروهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته اجرا شد. داده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 با احتمال 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که این درمان نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر تاب آوری، ناگویی هیجانی و احساس تنهایی زنان سرپرست خانوار اثربخش بوده اند (05/0P<). نتایج نمایان گر افق های جدیدی در مداخلات روان شناختی است و می توان از این درمان به عنوان یک روش درمانی مؤثر استفاده کرد.
۲۴.

تبیین الگوی بهره وری از فناوری و مصالح نوین در راستای جلوگیری از هدررفت مصالح ساختمان های مسکونی و توسعه پایدار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوسازی بهره وری فناوری ساختمان مصالح نوین هدر رفت مصالح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
ساخت و ساز های ناهمگون و بی ضابطه تا حدود زیادی منابع و ثروت ملی را از بین برده و سبب هدر رفت مصالح شده اند؛ و این خود سبب گشته که صنعت ساختمان سازی مسکونی امروزه درایران با بحران مدیریت بهره وری و به گزینی مصالح مواجه شود. این آشفتگی درهمه فازهای اجرایی پروژه ها (طراحی ، محاسبات، اجراء و بهره برداری) دیده می شوند.لذا مساله تحقیق چگونگی فائق آمدن برمشکلات مذکور به شیوه ای علمی و مدبرانه وهدف آن نیل به الگوی موثر به منظور بهره وری مطلوب و مداوم از فناوری ها و مصالح نوین در راستای جلوگیری از هدر رفت مصالح در ساختمان های مسکونی ایران می باشد.در مورد روش تحقیق می توان گفت که ابتدا به روش تحلیل محتوای کیفی و دلفی ، به جمعآوری نظریه های حلقه دوازده نفرهای از متخصصان در حوزه ساخت و ساز ساختمان های مسکونی به صورت مصاحبه و پرسشنامه پرداخته و دادههای به دست آمده، به مدد تکنیک شانون، مورد تحلیل قرار گرفته است. پرسشهای این مقاله بر مبنای هدف آن عبارتند از: شاخصهای مؤثر بر جلوگیری از تولید ضایعات در ساختمان های مسکونی کدامند؟ چگونه میتوان به کمک شاخص های مذکور به تببین وتدوینالگویی مبتنی برهدف این تحقیق دست یافت؟ نتایج تحقیق نشان داده است که دو شاخص " هماهنگی در ابعاد ساختمان" و "بهره وری اندیشیده شده از فناوری و مصالح نوین" بیشترین میزان تأثیر بر جلوگیری از تولید ضایعات ساختمانی را داراست.
۲۵.

مدل ساختاری افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری با نقش واسطه ای عزت نفس و حمایت اجتماعی

کلید واژه ها: افکار خودکشی سبک های فرزندپروری حمایت اجتماعی عزت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علّی افکار خودکشی بر اساس سبک های فرزندپروری(سهل گیرانه، مستبدانه، مقتدرانه)و نقش میانجی حمایت اجتماعی و عزت نفس بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و براساس روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش،تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهرایلام بودند که تعداد 390 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های مربوط به متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افکار خودکشی بک (1961)، حمایت اجتماعی فیلیپس (1986)، عزت نفس روزنبرگ(1965) و سبک های فرزندپروری بامریند(1973)، جمع آوری شدند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS-27 و AMOS-26 استفاده گردید. نتایج و یافته های پژوهش نشان داد سبک فرزندپروری مستبدانه بر افکارخودکشی اثر مثبتِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر منفی مستقیم دارد. همچنین سبک فرزندپروری مقتدرانه بر افکار خودکشی اثر منفیِ مستقیم و برعزت نفس و حمایت اجتماعی اثر مثبتِ مستقیم دارد. از طرفی سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر عزت نفس اثرمنفی مستقیم دارد اما این سبک برحمایت اجتماعی و افکار خودکشی اثر مستقیم معناداری نداشت. همچنین سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر افکار خودکشی با نقش میانجی حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معناداری نداشت. دیگر نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه برافکار خودکشی با نقش میانجی عزت نفس اثر غیر مستقیم و معناداردارد و در نهایت شاخص های برازندگیِ مدل نهایی، از برازش مطلوب با داده های گردآوری شده حمایت کردند.
۲۶.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شادکامی تحمل ابهام اختلال طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم شهر کرمانشاه در سال 1400 بودند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با همگن سازی سن و میزان تحصیلات به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1989) (OHQ) و پرسشنامه تحمل ابهام (مک لین، 2009) (ATQ) پاسخ دادند. پس از 8 جلسه آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای گروه آزمایش، داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر شادکامی و توانایی تحمل ابهام در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم اثربخش بود (05/0P<) و اثر آن در طول زمان تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از بکارگیری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش شادکامی و توانایی تحمل ابهام در مراکز مشاوره و روان درمانی می تواند مفید و مؤثر واقع شود.
۲۷.

تدوین چارچوب طراحی مسکن مطلوب در بافت های فرسوده شهری؛ نمونه موردی: بافت فرسوده منطقه6 مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۵
بافت های فرسوده شهری با قشر متفاوتی از ساکنان در آن، امروزه در محاصره توسعه جدید قرار گرفته است و از نظر ساختاری و عملکردی دچار کمبودهایی می باشد. این بافت ها به سبب مشخصه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی خود نیازمند توجه بیشتر در طراحی مسکن می باشند. در اتخاذ هر گونه تصمیم در تامین مسکن بافت فرسوده علاوه بر جامعیت در تدوین معیارها، توجه به خواست و تمایلات ساکنان اهمیت می یابد و پذیرش و تطبیق ویژگی های تصمیم ارایه شده با آداب و رسوم و شیوه زندگی افراد، اقتصاد حاکم بر خانواده ها و مسائل محیطی و حقوقی از دلایل موفقیت این طرح ها می باشد. این پژوهش سعی بر آن شده است تا با رویکردی تحلیلی پیمایشی و با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی در کنار تدوین معیارهای جامع مسکن مطلوب در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، محیطی و حقوقی، مسائل آشکار و پنهان بافت های فرسوده شهری منطقه 6 مشهد شناسایی شود و از طریق مشارکت ساکنان به تبیین چارچوبی که می تواند پایه طراحی هر واحد مسکونی در بافت های فرسوده باشد، دست یافت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بین معیارهای مطلوبیت مسکن، بعد اجتماعی به عنوان پر اهمیت ترین و بعد حقوقی به عنوان کم اهمیت ترین معیارها محسوب می شوند. همچنین تفاوت زیادی بین ویژگی های مسکن مطلوب در بافت فرسوده و الگوهای عام ارایه شده در ساخت و سازهای جدید می باشد.
۲۸.

Modeling Quality of Life Based on Perceived Stress and Distress Tolerance of the Elderly in Ilam: The Mediating Role of Hardiness(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: stress Distress Hardiness quality of life Elderly

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
Objective: This study aimed to model quality of life based on perceived stress and distress tolerance of the elderly in Ilam: The mediating role of hardiness. This applicable study conducted through descriptive-structural equation modeling. Method: The statistical population was elderly people of Ilam city (N=9496) during 2020. The sample size calculated using Power-G software (2007) as 384 cases. The sample selected by aim oriented sampling method based on inclusion criteria in public places of Ilam city. Participants completed the standard questionnaires of the quality of life World Health Organization (1996), Cohen Perceived Stress (1994), Distress Tolerance Scale of Simmons and Gohar (2005), and the Kobasa hardiness Questionnaire (1982). Data analyzed in SPSS25 and Amos -25 software. Results: The results showed that there is a significant relationship between perceived stress, distress tolerance, and hardiness with the quality of life of the elderly in Ilam city. Similarly, there is a significant relationship between perceived stress and distress tolerance with Hardiness. Conclusion: The results of the structural equation model showed hardiness has a mediating role in the relationship between quality of life with distress tolerance and perceived stress. They have a total, direct, and indirect effect on variables
۲۹.

اثربخشی طرح واره درمانی با درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولتیپل اسکلروزیس خودکارآمدی کیفیت زندگی طرح واره شناختی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف: بر اساس افراد مبتلا به ام اس از کیفیت زندگی و خودکارآمدی پایینی برخوردار هستند. بنابراین، مطالعه ای حاضر با هدف  بررسی خودکارآمدی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به ام اس انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) شهر کرمانشاه طی سال 99-1398 بود که به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) مراجعه نموده بودند. به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند، تعداد 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (درمان طرحواره ای=گروه آزمایش اول درمان شناختی رفتاری و گروه آزمایش دوم و گروه کنترل) گمارده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) بود. پس از تعیین و جای گزینی تصادفی گروه های آزمایش و گواه (2 گروه آزمایش و گروه گواه)، مداخلات درمانی (یعنی درمان طرح واره ای و درمان شناختی رفتاری) هر کدام به صورت دو جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 5/1 ساعته (90 دقیقه ای) بر روی گروه های آزمایش اعمال شد و یک هفته پس از اتمام جلسات درمان، از گروه-های آزمایش و گواه پس آزمون به عمل آمد.  تجزیه و تحلیل آماری داده ها با نرم افزار SPSS  نسخه 25 انجام شد.   یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که طرحواره درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر کیفیت زندگی (49/219 = F، 001/0 P =) و خودکارآمدی (929/21 = F، 001/0 P =) نمونه آماری پژوهش تأثیر معناداری داشت. همچنین، معناداری آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از پایداری تأثیرات هر دو درمان بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به سیاست گذاران سلامت پیشنهاد می شود اقدامات و برنامه های درمانی شناختی-رفتاری جهت بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان مبتلا به ام اس صورت گیرد.
۳۰.

بررسی نقش واسطه گری کارکردهای اجرایی در رابطه بین مهارت های حرکتی ظریف و مهارت خواندن در دانش آموزان دارای اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال خواندن کارکردهای اجرایی مهارت خواندن مهارت های حرکتی ظریف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه گری کارکردهای اجرایی در رابطه بین مهارت های حرکتی ظریف با مهارت خواندن در دانش آموزان دارای اختلال خواندن بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دارای اختلال خواندن بود که در سال تحصیلی 98 - 97 به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر ایلام مراجعه کردند، که از میان آنان نمونه ای به حجم 120 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس براساس جدول مورگان و به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، مقیاس هوش وکسلر) 2003 (، پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیوا، ایزگوث و کن ورثی) 2002 (، آزمون رشد حرکتی لینکلن ازرتسکی) 1950 ( و آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی) 1387 ( بود. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار AMOS-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مهارت های حرکتی ظریف هم به صورت مستقیم و هم از طریق کارکرد های اجرایی بر مهارت خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن اثر معنادار، دارد) 05 / .)P<0 نتیجه گیری: این پژوهش رابطه مثبت و معنادار بین مهارت های حرکتی ظریف و مهارت خواندن و رابطه معکوس و معنادار بین مهارت های حرکتی ظریف و کارکردهای اجرایی و همچنین رابطه معکوس و معنادار بین کارکرد های اجرایی و مهارت خواندن را تأیید کرد. بنابراین مربیان مرا کز مشکلات ویژه یادگیری و مرا کز پیش دبستانی می توانند از نتایج این پژوهش در برنامه های آموزشی و توان بخشی استفاده کنند.
۳۱.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری، استرس ادراک شده و احساس تنهایی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
مقدمه: بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از اختلال های سیستم عصبی است ک ه بس یار ش ایع ب وده و باعث تغییرات جس مانی و روانی فراوان ی در فرد می گردد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود نشخوار فکری، استرس ادراک شده و احساس تنهایی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش : پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان ۲۰ تا ۴۰ سال مراجعه کننده به انجمن ام.اس شهر سنندج در بهار و تابستان سال ۱۳۹۹ بود. نمونه پژوهش شامل ۴۰ زن مبتلا به ام . اس بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پاسخ های نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (۱۹۹۱)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (۱۹۸۳) و پرسشنامه احساس تنهایی کالیفرنیا راسل و همکاران (۱۹۷۸) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته در بهبود میزان نشخوار فکری، استرس ادراک شده و احساس تنهایی هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری در گروه آزمایش مؤثر عمل کند (۰/۰۵> P ). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر ذهن آگاهی روشی موثر در بهبود میزان نشخوار فکری، استرس ادراک شده و احساس تنهایی افراد مبتلا به ام. اس بود، بنابراین پیشنهاد می شود در درمان افراد مبتلا به ام.اس مورد استفاده قرار گیرد.
۳۲.

روش جستجوی محلی ابتکاری جدید برای جدول زمانی دروس دانشگاهی

تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۴۵
هدف: در این مقاله یک روش دومرحله ای جدید برای حل مساله ی زمان بندی دروس دانشگاهی مبتنی بر برنامه ی درسی ارایه شده است. در هر دو مرحله، روش از رویکرد فراابتکاری جدید استفاده شده است. علاوه بر این، یک نمایش جواب جدید برای زمان بندی دروس دانشگاهی معرفی شده است و از برخی رویکردها نیز برای تشدید و تنوع استفاده می شود که کاملاً مبتنی بر نمایش جواب جدید است. روش شناسی پژوهش: در مرحله ی اول روش جدید، یک جواب با کیفیت بالا قابل اجرا محاسبه می شود. برای این منظور، ابتدا محدودیت های سخت مربوط به دوره های زمانی در نظر گرفته شده و جوابی محاسبه می شود که این محدودیت های سخت را برآورده کند. در مرحله ی بعد روش جدیدی برای تخصیص اتاق ها به دروس معرفی می شود که پس از اعمال آن بر روی جوابی که محدودیت های سخت دوره ی زمانی را برآورده می کند، یک جواب شدنی محاسبه می شود. علاوه بر این، نتایج عددی نشان می دهد که جواب شدنی محاسبه شده کیفیت بالایی دارد. در مرحله ی دوم، ابتدا چندین تابع همسایگی جدید برای بهبود کیفیت جواب شدنی محاسبه شده به طور قابل توجهی مورد استفاده قرار می گیرد که برای کاهش جریمه جواب شدنی محاسبه شده مرحله ی اول طراحی شده است. در حالی که تابع تناسب مرحله ی اول مبتنی بر نقض محدودیت های سخت است، تابع تناسب مرحله ی دوم بر اساس جریمه ی جواب شدنی است. در بسیاری از الگوریتم های فراابتکاری که تاکنون ارایه شده اند، تلاش محاسباتی زیادی بر روی الگوریتم برای انتساب اتاق ها به دوره ها صرف می شود. ویژگی جدید الگوریتم ارا یه شده این است که از یک استراتژی برای تخصیص اتاق ها به دوره فقط یک بار و بدون استفاده از هیچ الگوریتم تطبیقی استفاده می شود. یافته ها: الگوریتم ارایه شده بر روی برخی از نمونه های استاندارد ادبیات اعمال شده و کارایی الگوریتم ارایه شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج عددی نشان می دهد که زمان محاسبات مورد نیاز با اندازه ی نمونه ها افزایش می یابد و الگوریتم بعد از چند دقیقه به سمت جواب بهینه همگرا می شود. اصالت/ارزش افزوده علمی: الگوریتم ارایه شده ما را قادر می سازد تا در عمل با مسایل بزرگ زمان بندی دروس دانشگاهی مواجه شویم. علاوه بر این، روشی کارآمد برای دستیابی به جواب های شدنی برای نمونه های دنیای واقعی و تلاش برای بهبود کیفیت آنها در اختیار ما قرار می دهد.
۳۳.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت خود و روان درمانی بین فردی بر نظم دهی هیجانی و همجوشی شناختی در بیماران مبتلا به چاقی

تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۳
مقدمه: چاقی یک بیماری پیچیده با سبب شناسی چند فاکتوری است که گاهی علت و معلول بیماری دیگری از جمله دیابت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت خود و روان درمانی بین فردی بر نظم دهی هیجانی و همجوشی شناختی در بیماران مبتلا به چاقی انجام شد. روش: روش پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به بیماری چاقی شهر اراک در سال ۱۳۹۸ بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه درمان مبتنی بر شفقت خود (۱۵ نفر)، روان درمانی بین فردی (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه همجوشی شناختی بود. تحلیل داده ها از طریق تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۱> P )، همچنین روان درمانی بین فردی نسبت به درمان مبتنی بر شفقت خود دارای اثربخشی بیشتری در بهبود مهارت های نظم دهی هیجانی (۲۷/۵۷ =F و ۰/۰۰۱> P ) و کاهش همجوشی شناختی (۳۲/۸۳۵ =F و ۰/۰۰۱> P ) بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، روان درمانی بین فردی با افزایش بهبود مهارت های نظم دهی و کاهش همجوشی شناختی، منجر به بهبود هیجانات در مبتلایان به چاقی شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این روش ها در کنار سایر روش های درمانی در جهت بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به چاقی استفاده شود.
۳۴.

مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی با درمان شناختی رفتاری بر هیجانات منفی در زنان مبتلا به ام اس

کلید واژه ها: طرحواره درمانی شناختی رفتاری هیجانات منفی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۸
زمینه و هدف: هیجانات منفی از مواردی است که فرد مبتلا ب ه ام اس ب ا آن درگی ر است و موجب کاهش فرصت های آنها برای برقراری تعاملات اجتماعی می شود و این مسئله روابط اجتماعی، کیفیت زندگی و درنتیجه سلامت روان آنها را با تهدید مواجه می کند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی با درمان شناختی رفتاری بر هیجانات منفی در زنان مبتلا به ام اس در شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) شهر کرمانشاه طی سال 99-1398 بود که به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) مراجعه نموده بودند. در این پژوهش به منظور انتخاب نمونه پژوهش، ابتدا بین بیماران زن مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس که جهت دریافت خدمات درمانی به مرکز آموزشی-درمانی امام رضا (ع) شهر کرمانشاه مراجعه بودند، پرسشنامه های مورد پژوهش (با توجه به رعایت تمامی اصول بهداشتی در مواجه با بیماری ویروسی کرونا) توزیع شد، ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه DASS-21 بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها مبین این بود که در نمرات کلی هیجانات منفی شرکت کنندگان در گروه کنترل نسبت به نمره هیجانات منفی شرکت کنندگان در گروه مداخله اول (طرحواره درمانی) و شرکت کنندگان در گروه درمانی شناختی رفتاری از لحاظ آماری دارای تفاوت معنی داری بودند. این درحالی است که نمره هیجانات منفی در بین دو گروه مداخله طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری تفاوت معنی داری نداشت. این وضعیت، در باره دو مولفه افسردگی و استرس صدق می کند. یعنی سطح افسردگی و استرس افراد حاضر در دو گروه مداخلات آموزشی نسبت به افراد حاضر در گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است، اما تفاوتی بین دو گروه مداخله وجود نداشته است. درباره مولفه اضطراب نیز نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن است که هرچند اضطراب دو گروه مداخله دارای اختلاف میانگین (27/2 و 07/2) با گروه کنترل هستند اما این اختلاف معنادار نشده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری نمود تفاوتی میان اثر دو روش طرحواره درمانی و درمان شناختی - رفتاری بر کاهش هیجانات منفی وجود نداشت.
۳۵.

تبیین الگوی حاکم بر پیکره بندی فضایی خانه های دوره قاجار در دزفول با تأکید بر تئوری نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیکره بندی فضایی دوره قاجار نحو فضا دزفول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۵۰
نظام فضایی-کالبدی در سکونتگاه های انسانی بیانگر تعاملات اجتماعی، رفتارها و کنش های موجود در جامعه است و «معماری» با سازمان دهی و ارتباط میان فضاها، معنای نهفته در ساختار اجتماعی را آشکار می نماید. پژوهش حاضر با هدف تبیین ساختار اجتماعی خانه های تاریخی دزفول، به این پرسش پاسخ می دهد که: پیکره بندی فضایی خانه ها در دوره ی قاجار بیانگر چه الگویی است؟. دوره ی قاجار به دلیل حفظ پیوستگی در معنای «خانه» انتخاب شده و جامعه ی آماری شامل کلیه خانه های شهر دزفول طی آن دوره است. حجم نمونه شامل 10 خانه از میان خانه هایی بدون مداخلات و تغییرات کالبدی مؤثر، به روش نمونه گیری هدفمند تعیین گردید. روش تحقیق به صورت ترکیبی و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی بر پایه ی استدلال منطقی می باشد. گردآوری اطلاعات نیز بر مبنای مشاهدات میدانی و با استناد به منابع و نقشه های معتبر بوده، همچنین استخراج و تحلیل داده ها توسط نرم افزار A-Graph صورت گرفته است. خانه های مورد مطالعه بر حسب تعداد و محل قرارگیری حیاط به پنج گروه تقسیم بندی و تاثیر شاخص های «ارتباط، هم پیوندی، عمق و مرتبه نسبی» بر «تعاملات و محرمیت» ارزیابی می-شود. وجود «شوادان» در خانه های دزفول به عنوان جنبه ای جدید نسبت به سایر مطالعات نحو فضا می باشد. پژوهش حاضر نشان می دهد در الگوی حاکم بر خانه های دوره ی قاجار، «حیاط» و «ایوان» دارای بالاترین ارزش تعاملات و کمترین میزان از محرمیت هستند و به عنوان نفوذپذیرترین فضاها قلمداد می شوند. نتایج پژوهش همچنین بیانگر یکپارچگی بالا در فضای شوادان بوده که این الگو همراه با حفظ محرمیت در ریزفضاهای آن است.
۳۶.

تبیین شاخص هاى بهبودکیفیت مسکن متعارف شهری برگرفته از معمارى بیوفیلیک با توجه به جغرافیاى منطقۀ یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت مسکن شهری معماری بیوفیلیک کلانشهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۲
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر تأثیر بسزایی در سلامت و بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. کیفیت مسکن به عنوان یکی از شالوده های اصلی یک برنامه جامع، در شهرسازی و معماری بیوفیلیک از جایگاه ویژه ای برخوردار است که این رویکرداز مهمترین رویکردهای شهری در زمینه مسکن متعارف است. هدف این تحقیق شناخت شاخص های بهبود کیفیت مسکن متعارف شهری با تاکید بر معماری بیوفیلیک و ارزیابی آنها در منطقه یک تهران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی است. با استفاده از تحلیل محتوا، شاخص های تحقیق، گردآوری و سپس با پرسش نامه و روش دلفی(10 نفر)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از تایید شاخص ها، منطقه یک تهران از نظر این شاخص ها توسط 150 نفر ارزیابی شد. تحلیل ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون فریدمن انجام شد. نتیجه تحقیق با روش دلفی نشان داد که 45 شاخص جهت بهبود کیفیت مسکن بر اساس معماری بیوفیلیک موثر هستند و این شاخص ها در 5 مولفه کلی دسته بندی شدند. همچنین شاخص های رضایت مندی مسکن متعارف در دو دسته عوامل داخلی و خارجی(20شاخص)دسته بندی شد. نتیجه آزمون فریدمن در سطح کمتر از 05/0 تایید نمود که تفاوت معناداری میان شاخص های کیفیت مسکن متعارف در منطقه یک تهران وجود دارد. شاخص وضعیت معابراز نظر پوشش و عرض معابر با میانگین 88/30 و سپس حفاظت تاریخی و مرمت شهری با میانگین 17/29، از وضعیت بهتری نسبت به دیگر شاخص ها برخوردار هستند. همبستگی پیرسون نیز از وجود رابطه و تاثیرگذاری معنادار در سطح کمتر از 01/0 میان مولفه های کیفیت مسکن متعارف شهری از لحاظ معماری بیوفیلیک در منطقه یک اشاره دارد.
۳۸.

تطبیق الگوی سنت گرایی معماری با زبان الگوی کریستوفر الکساندر (رهیافتی بر تدوین فرآیند محور، نظام الگوی سنتی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام الگوی سنتی مکتب سنت گرایان معنوی زبان الگو الکساندر مقایسه تطبیق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۵
در نیمه دوم قرن بیستم میلادی، از جمله جریان های مهمی که نقدی ماهوی را نسبت به بنیادهای نظری مدرن وارد نمود، مکتب سنت گرایان معنوی بود. نوشته های ایشان در حوزه هنر، علی رغم اینکه در تبیین جایگاه هنرمند و ریشه های باطنی و مبانی حاکم بر آثار معماری سنتی، از نخستین و پراهمّیّت ترین گام های محقّقان غیرغربی تا به امروز محسوب می شد؛ امّا به سبب فیلسوف بودن و جامعیّت رویکرد غالب این متفکّران، شاهد نگاه کلّی به ماهیت الگوهای هنر و معماری سنتی بودیم که کم تر در حوزه روش شناسی، به چگونگی تحقّق مبادی سنت در چهارچوب یک اثر در زمینه خاص زمانی و مکانی خود پرداخته است. وجود این ابهام؛ بیش ازپیش، به فضای آشفته حاکم بر مطالعات نظری معاصر تاریخ معماری از منظر سنتی و چهارچوب انتظام بخش حاکم بر آن دامن زدن است. از دیگر سو و در همین زمان، شاهد ظهور محقّقانی متخصّص چون کریستوفرالکساندر بوده که در نقد رویکرد مدرن، به تبیین روشمندتر، عینی تر و فرایند نگرتر از الگوها در زمینه طرّاحی معماری دارای کیفیت همّت گماردند. پژوهش پیشِ رو در تلاش است با بهره گیری از روش تحقیق مطالعات تطبیقی و شیوه الگوی جرج بِرِدی، به مقایسه دو نظام الگویی مذکور و بیان نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه در سه محور کلی ماهیت، ساختار و سازوکار بپردازد. سپس با در نظر گرفتن ویژگی های ممتاز و مرتبط هرکدام با مسئله تحقیق و تنظیم چهارچوب سه گانه تحلیلی (سلسله افعال ساختارمندی، اعمال و ترجمان)، در تلاش است تا تطبیق بیان خوانا و فرآیندگونه الکساندر با ساختار معنایی حاکم بر الگوی معماری سنتی، امکان توانمندسازی و وضوح بیش تر نظام الگویی سنت گرایان معنوی در قالب شبکه نظام الگوهای سه گانه انسانی (فضایل ذاتی معمار)، فعلی (کیفیات فعلی) و کالبدی (خصلت های روحانی، رمزگرایانه و زیباشناسانه) میسر سازد.
۳۹.

بررسی تعاملات ابعاد مفهومی هویت دینی و ویژگی های ظاهری آب در خانه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های ظاهری آب هویت دینی مسکن تاریخی شهر یزد خانه های معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۷
در چهارچوب دین مبین اسلام، تمام اجزای هستی باید رو به سوی خدا داشته باشند و هنر اسلامی نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. هر جزئی در نظام خانه به صورت توامان در ظاهر و باطن خود، یاد خداوند را در دل مومنان زنده نگه می دارد و محیطی آرام را فراهم می کنند تا انسان مسلمان بتواند در این فضا، سیر و سلوک درونی خود به سوی خدا را تکامل ببخشد. آب در این میان عنصر ارزشمندی است که از دیرباز و پیش از ظهور اسلام نیز مورد توجه ایرانیان قرار داشته است و با ظهور اسلام و به خصوص مکتب تشیع اهمیتی بسیار زیاد در فرهنگ و حکمت اسلامی یافته است. در بررسی تفسیری-تاریخی حکمت اسلامی 5 عامل در دسته ی ویژگی های ظاهری دسته بندی شدند، همچنین از طریق تحلیل و بررسی آیات و روایت در خصوص مفهوم هویت دینی سکونت در اسلام، 11 ویژگی مورد شناسایی قرار گرفت، که به دو دسته ی کالبدی و معنایی تقسیم شدند. این ویژگی ها به صورت دوتایی یکدیگر را تقویت می کنند، به نحوی که ویژگی های ظاهری آب، ابعاد معنایی هویت دینی را بهبود می بخشند. این ارتباط با استفاده از روش نمونه موردی، با مطالعه ی نمونه هایی از مسکن تاریخی و معاصر شهر یزد، مورد بررسی و آزمون قرار گرفتند. در نهایت پیشنهاداتی برای تقویت و احیای نظام حکمی به کارگیری آب در خانه های معاصر با هدف ارتقای هویت دینی خانه های معاصر یزد ارائه شد.
۴۰.

واکاوی تاریخی تحلیلی تأثیر مؤلفه های کالبدی، بر حس تعلق خاطر در مساجد دوره صفوی از دید نمازگزاران (مطالعه موردی مساجد امام خمینی(ره)، شیخ لطف الله، حکیم و آقانور شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: معماری نظام کالبدی حس تعلق خاطر معماری دوره صفوی شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۶۳
یکی از درخشان ترین دوره های معماری ایران پس از ورود اسلام، دوره صفوی است. اما شاید تاریخ معماری آن نسبت به دوره های سلجوقی، ایلخانی و تیموری ناشناخته مانده است. شاید با معناترین بنا در شهراسلامی، «مسجد» باشد. معماری مسجد، علاوه بر رعایت اصول کاربردی وتزیینی، بر مفاهیمی دینی واعتقادی اشاره دارد. پژوهش حاضر دنبال پاسخگویی به سوال، «چه ارتباطی از طریق واکاوی تاریخی تحلیلی مابین حس تعلق خاطر و مؤلفه های کالبدی مساجد دوره صفوی وجود دارد؟»می باشد. هدف این تحقیق شناسایی وتبیین مؤلفه های کالبدی در معماری مساجد صفوی، با انجام مطالعات کتابخانه ای ومیدانی، و استفاده از روش آمیخته اکتشافی،وسنجش میزان تأثیر مؤلفه های کالبدی بر میزان تعلق خاطر افراد، است. پس از واکاوی تاریخی تحلیلی، شناسایی مؤلفه های شکل دهنده نظام کالبدی مساجد صفوی وتایید آنها توسط 73 استادتمام یا دانشیار دانشگاه های کشور در حوزه معماری اسلامی، دسته بندی نظام کالبدی در 5 دسته مؤلفه«کالبدی- سازمان فضایی-نور-کالبد و هندسه-سلسله مراتب» صورت گرفت و معیارهای موثر بر افزایش حس تعلق خاطر، استخراج شد. دو مدل پرسشنامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل یابی معادلات ساختاری، روابط بین متغیرها و میزان تأثیر آنها در مساجدامام خمینی، شیخ لطف الله، حکیم وآقانور بدلیل مشابهت چهار مسجد با یکدیگر از جهات مختلف، صورت گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معنادار بین مؤلفه های نظام کالبدی با میزان حس تعلق خاطر نمازگزاران را نشان می دهد، که درآن میزان تأثیرگذاری مؤلفه کالبدی از 5 دسته مؤلفه ذکرشده، بیشتر بود. همچنین وجود مؤلفه های نظام کالبدی درکنار هم، سبب ایجاد حس تعلق خاطر به آن مسجد شده؛ودر نهایت اگر در مساجد جدید، مؤلفه های نظام کالبدی به صورت مناسب و هماهنگ با هم تعریف شوند، حس تعلق خاطر در نمازگزاران افزوده می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان