۱.
هدف: این تحقیق به بررسی تاثیر هوش تجاری بر عملکرد شرکت با در نظر گرفتن نقش میانجی تسهیم دانش، نوآوری سازمانی و مزیت رقابتی می پردازد. روش شناسی پژوهش: پژوهش ذیل از نظر هدف، از نوع کاربردی است. از آنجاییکه این پژوهش به بررسی رابطه چند متغیر بطور مثال، رابطه متغیر هوش تجاری بر عملکرد شرکت می پردازد و به نه دستکاری آن ها پرداخته می شود، از نوع تحقیق توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، کسب و کارهای کوچک و متوسط در استان تهران است. روش گرد آوری داده ها پرسشنامه است.تعداد گویه های پرسشنامه 42 عدد است که حجم نمونه آن 202 پرسشنامه است که همه این تعداد به درستی تکمیل شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و PLS 3 استفاده گردید. یافته ها: این تحقیق دارای 7 فرضیه است که در این بین تمام فرضیات تحقیق 5 فرضیه تایید شده اند و یافته ها نشان می دهد که هوش تجاری بر تسهیم دانش مزیت رقابتی و عملکرد شرکت تاثیر گذار است. این موضوع نشان دهنده این است که مدیران در راستای بهبود عملکرد، افزایش توانایی خود در پاسخ به مخاطرات و چالش های بیرونی به اجرای هوش تجاری در سازمان خود توجه کنند. همچنین یافته های این تحقیق نشان می دهد که تسهیم دانش بر مزیت رقابتی ، مزیت رقابتی بر عملکرد شرکت تاثیر گذار است. اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که بکارگیری هوش تجاری در سازمان و کسب و کارهای کوچک و متوسط منجر به افزایش عملکرد، کسب مزیت رقابتی، افزایش به اشتراک گذاری دانش خواهد شد. این پژوهش می تواند به سازمان ها در راستای بکارگیری هوش تجاری در فعالیت هایشان بصورت تخصصی تر کمک نماید.
۲.
هدف: امروزه، سازمان ها جهت موفقیت و دستیابی به پایداری عملکرد مالی در شرایط رقابت جهانی نیاز به اجرای استراتژی نوآوری پشتیبانی شده توسط منابع انسانی ذی صلاح و فرآیندهای داخلی مناسب دارند؛ بنابراین،، پژوهش حاضر به بررسی نقش استراتژی نوآوری در شرکت های تولیدی فعال استان یزد در عملکرد مالی از طریق متغیرهای میانجی منابع انسانی و فرآیندهای داخلی می پردازد. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از مدیران مالی و سرپرستان ارشد حسابداری واحدهای تولیدی استان یزد بوده و برای انتخاب نمونه نیز از روش نمونه گیری در دسترس بهره گرفته شده است. در مجموع، تعداد 100 پرسشنامه قابل قبول جمع آوری و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه ها باتوجه به نظرات خبرگان و روایی سازه با استفاده از ابزار تحلیل عاملی تاییدی و پایایی نیز به وسیله ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با به کارگیری تکنیک معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای spss 21 و smart pls 3 انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، استراتژی نوآوری تاثیر معنا داری بر منابع انسانی و فرآیندهای داخلی دارد؛ ولی تاثیر آن بر عملکرد مالی معنا دار نیست. از طرفی تاثیر فرآیندهای داخلی بر عملکرد مالی نیز معنا دار بوده ولی منابع انسانی بر عملکرد مالی تاثیر معناداری نداشته است. همچنین، نتایج حاکی از این است که استراتژی نوآوری از طریق منابع انسانی بر عملکرد مالی تاثیر نمی گذارد ولی از طریق فرآیندهای داخلی توانسته بر عملکرد مالی موثر واقع شود. اصالت / ارزش افزوده علمی: امروزه، تغییرات عمده ایجاد شده در فضای کسب وکار توام با رقابت، نقش مدیران را در مدیریت صنایع به منظور بهبود عملکرد سازمان برجسته ساخته است. به لحاظ نظری نیز نظریه اقتضایی با تبیین نقش طراحی سازمان از رابطه نوآوری و عملکرد حمایت می کند. بدیهی است نقش قابلیت منابع انسانی و فرآیند داخلی نیز دراین رابطه می تواند موثر باشد؛ لذا باتوجه به شکاف تحقیقاتی موجود در مطالعات پیشین، پژوهش حاضر به بررسی رابطه استراتژی نوآوری و عملکرد مالی با نقش میانجی منابع انسانی و فرآیند داخلی در سطح واحدهای صنعتی استان یزد به عنوان یکی از قطب های صنعتی کشور پرداخته است.
۳.
هدف: هدف از این تحقیق، مقایسه اثر مصرف انواع انرژی های تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر بر رفاه اقتصادی استان های ایران طی دوره 1398-1379است. در این تحقیق از روش داده های تابلویی (Panel Data) استفاده شد. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق شامل استان های ایران است. اطلاعات سری زمانی در مورد این استان ها از داده های موجود در ترازنامه انرژی، مرکز آمار و بانک داده های اقتصادی و مالی ایران جمع آوری شده است که با استفاده از نرم افزار Eviews مورد آزمون قرار گرفت. متغیرهای استفاده شده در این تحقیق شامل: مصرف انواع انرژی های تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر (خورشیدی، آبی، بادی، زمین گرایی، نفت، گاز و بنزین)، رفاه اقتصادی، جمعیت، نیروی کار، بیکاری، تورم، توزیع درآمد (ضریب جینی) و تولید ناخالص داخلی حقیقی می باشند. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان می دهد که مصرف انواع انرژی های تجدیدپذیر تأثیر مثبت و معنی دار و مصرف انواع انرژی های تجدیدناپذیر تأثیر منفی و معنی دار بر رفاه اقتصادی در پی دارد. بر این اساس می توان بیان کرد که افزایش مصرف انواع انرژی های تجدیدپذیر می تواند پیشرفت قابل توجهی را در جهت رفاه اقتصادی و سرعت بخشیدن به اهداف توسعه ای مربوط به رشد اقتصادی در این استان ها به ارمغان آورد. همچنین متغیرهای نرخ بیکاری، نرخ تورم و نابرابری توزیع درآمد (ضریب جینی) تأثیر منفی و معنی دار و متغیرهای نرخ رشد جمعیت، تولید ناخالص داخلی و بهره وری نیروی کار تأثیر مثبت و معنی دار بر رفاه اقتصادی دارند که مطابق با مبانی نظری تحقیق می باشد. اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج نشان داد که استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در استان های ایران با توجه به اینکه تأثیر بیشتری در مقایسه با انرژی های تجدیدناپذیر جهت افزایش رفاه اقتصادی دارد، با سرمایه گذاری در این واحد تولیدی می توان سهم استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را در ایران افزایش داد.
۴.
هدف: جو سازمانی مناسب می تواند در انگیزش و بهبود روحیه و مشارکت افراد در تصمیم گیری ها و خلاقیت و نوآوری آنان موثر بوده و به عنوان یک منبع در تامین سلامت روانی کارکنان به حساب آید، با وجود این جو سازی نامناسب می تواند منبع عمده فشار روانی نیز باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و جو سازمانی با سلامت عمومی معلمان تربیت بدنی استان کرمانشاه بود. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری پژوهش حاضر 1200 نفر از معلمان تربیت بدنی استان کرمانشاه بودند، که بر اساس جدول مورگان 291 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها، از چهار پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه میر وآلن (1996)، پرسشنامه (OCDQ-RS) و پرسشنامه گلدبرگ و هیلر (2012) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی با نظرخواهی از اساتید مرتبط مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ 0.79، 0.87 و 0.79 گزارش شد. از روش های آمار توصیفی برای توصیف متغیرها و از آمار استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق در سطح معناداری 05/0 ≥ αاستفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ابعاد تعهد سازمانی (008/0P =)، جوسازمانی (001/0P =) و سلامت عمومی (001/0P =) معلمان تفاوت معناداری وجود دارد. بین تعهد سازمانی با سطوح مختلف سلامت عمومی تفاوت معناداری مشاهده شد (024/0P =)، اما بین جو سازمانی با سطوح مختلف سلامت عمومی تفاوت معنا داری مشاهده نشد (152/0P =). اصالت/ارزش افزوده علمی: قابل ذکر است که بخش تربیت بدنی از مقوله تعلیم و تربیت نیازمند افراد متخصص و توانمند در رشته تربیت بدنی است تا بتوانند آموخته های خود را به مرحله بهر ه برداری در بیاورند، هر اندازه جو سازمانی و تعهد سازمانی در بین معلمان تربیت بدنی در شرایط بهتری باشد، آنها سلامت عمومی بیشتری خواهند داشت و می توانند با انگیزه بیشتر به سمت هدف های سازمان مربوطه گام بردارند.
۵.
هدف: در این پژوهش استراتژی های تصمیم گیرندگان داخلی و خارجی در برجام با استفاده از نظریه بازیها بررسی می شود. روش شناسی پژوهش: تصمیمات اتخاذ شده توسط سه شخصیت مرتبط در برجام شامل، رهبری ایران، دولت ایران و گروه (1+5) با استفاده از نظریه بازیها شبیه سازی و بر مبنای ساز و کار تئوری بازیها تحلیل و بررسی شده است. در بخش بیان مسله، اصولی پذیرفته می شود و بر اساس آن بازی طراحی می شود. برای ارزش دهی به پیامدهای بازی از روش AHP استفاده شده است. نرخ ناسازگاری پایین محاسبه شده برای این روش، نتایج ارزش دهی را قابل قبول توصیف نموده است. ورود به مذاکرات در قالب بازی ایستا با اطلاعات کامل بیان شده است و فرآیند توافق دو جانبه بصورت بازی پویا نشان داده شده است. یافته ها: از دو جنبه به بازی پرداخته شده است، در بخش پیش بازی ماهیتا ورود یا عدم ورود به مذاکرات بررسی شده است. بررسی فرآیند بازی نشان می دهد ورود به مذاکرات یک رفتار راهبردی برای ایران و گروه (1+5) است. اما در بازی اصلی که استراتژی ها برای تصمیم گیری بررسی می شود. نشان داده شده است اعتماد بدون تضمین، نتیجه بازی را از شکل برد- برد به برد-باخت تغییر می دهد. اصالت/ارزش افزوده علمی: درخصوص برجام نگرش های متنوعی وجود دارد، در این پژوهش فارغ از نگرش ها و جناح بندی ها، فرآیند کار، در یک مدل علمی و دارای ساختار راهبردی پیاده سازی شده است.
۶.
هدف: در این مقاله یک روش دومرحله ای جدید برای حل مساله ی زمان بندی دروس دانشگاهی مبتنی بر برنامه ی درسی ارایه شده است. در هر دو مرحله، روش از رویکرد فراابتکاری جدید استفاده شده است. علاوه بر این، یک نمایش جواب جدید برای زمان بندی دروس دانشگاهی معرفی شده است و از برخی رویکردها نیز برای تشدید و تنوع استفاده می شود که کاملاً مبتنی بر نمایش جواب جدید است. روش شناسی پژوهش: در مرحله ی اول روش جدید، یک جواب با کیفیت بالا قابل اجرا محاسبه می شود. برای این منظور، ابتدا محدودیت های سخت مربوط به دوره های زمانی در نظر گرفته شده و جوابی محاسبه می شود که این محدودیت های سخت را برآورده کند. در مرحله ی بعد روش جدیدی برای تخصیص اتاق ها به دروس معرفی می شود که پس از اعمال آن بر روی جوابی که محدودیت های سخت دوره ی زمانی را برآورده می کند، یک جواب شدنی محاسبه می شود. علاوه بر این، نتایج عددی نشان می دهد که جواب شدنی محاسبه شده کیفیت بالایی دارد. در مرحله ی دوم، ابتدا چندین تابع همسایگی جدید برای بهبود کیفیت جواب شدنی محاسبه شده به طور قابل توجهی مورد استفاده قرار می گیرد که برای کاهش جریمه جواب شدنی محاسبه شده مرحله ی اول طراحی شده است. در حالی که تابع تناسب مرحله ی اول مبتنی بر نقض محدودیت های سخت است، تابع تناسب مرحله ی دوم بر اساس جریمه ی جواب شدنی است. در بسیاری از الگوریتم های فراابتکاری که تاکنون ارایه شده اند، تلاش محاسباتی زیادی بر روی الگوریتم برای انتساب اتاق ها به دوره ها صرف می شود. ویژگی جدید الگوریتم ارا یه شده این است که از یک استراتژی برای تخصیص اتاق ها به دوره فقط یک بار و بدون استفاده از هیچ الگوریتم تطبیقی استفاده می شود. یافته ها: الگوریتم ارایه شده بر روی برخی از نمونه های استاندارد ادبیات اعمال شده و کارایی الگوریتم ارایه شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج عددی نشان می دهد که زمان محاسبات مورد نیاز با اندازه ی نمونه ها افزایش می یابد و الگوریتم بعد از چند دقیقه به سمت جواب بهینه همگرا می شود. اصالت/ارزش افزوده علمی: الگوریتم ارایه شده ما را قادر می سازد تا در عمل با مسایل بزرگ زمان بندی دروس دانشگاهی مواجه شویم. علاوه بر این، روشی کارآمد برای دستیابی به جواب های شدنی برای نمونه های دنیای واقعی و تلاش برای بهبود کیفیت آنها در اختیار ما قرار می دهد.
۷.
هدف: اردوهای راهیان نور به عنوان یکی از نمونه های گردشگری جنگ در دهه های اخیر پس از جنگ تحمیلی ایران و عراق مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این سرمایه، شایسته است تا مسئولین امر و کلیه برنامه ریزان این اردوها بکوشند تا کیفیت برگزاری این اردوها را ارتقا بخشند. روش شناسی پژوهش: این تحقیق بر حسب هدف کاربردی، و از لحاظ نوع داده ها یک تحقیق آمیخته کیفی-کمی است. این تحقیق می کوشد تا عوامل موثر بر بهبود کیفیت اردوهای راهیان نور را با استفاده از تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از طریق مصاحبه، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، شناسایی نماید. بر این اساس، نمونه گیری تا سر حد دستیابی به اشباع نظری انجام گرفته است. ازآنجاکه در تعیین میزان اهمیت این عوامل بر اساس هر یک از معیارها، عدم قطعیت وجود داشته، رتبه بندی این عوامل بر اساس الگوریتم تاپسیس فازی انجام گرفته است. یافته ها: مطابق با نتایج حاصل شده، بهینه سازی مدت زمان برگزاری اردو به عنوان اولین و مهم ترین عامل با شاخص نزدیکی نسبی 535/0 برگزیده شده است. اصالت/ارزش افزوده علمی: بهینه سازی مدت زمان برگزاری، با توجه به زمانبندی مناسب این اردوها با بررسی دقیق اقشار اعزام شونده، اولین قدم مهم در بهبود کیفیت این اردوها با توجه به معیارهای مورد نظر محسوب می شود.