تبیین شاخص هاى بهبودکیفیت مسکن متعارف شهری برگرفته از معمارى بیوفیلیک با توجه به جغرافیاى منطقۀ یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
296 - 261
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر تأثیر بسزایی در سلامت و بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. کیفیت مسکن به عنوان یکی از شالوده های اصلی یک برنامه جامع، در شهرسازی و معماری بیوفیلیک از جایگاه ویژه ای برخوردار است که این رویکرداز مهمترین رویکردهای شهری در زمینه مسکن متعارف است. هدف این تحقیق شناخت شاخص های بهبود کیفیت مسکن متعارف شهری با تاکید بر معماری بیوفیلیک و ارزیابی آنها در منطقه یک تهران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی است. با استفاده از تحلیل محتوا، شاخص های تحقیق، گردآوری و سپس با پرسش نامه و روش دلفی(10 نفر)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از تایید شاخص ها، منطقه یک تهران از نظر این شاخص ها توسط 150 نفر ارزیابی شد. تحلیل ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون فریدمن انجام شد. نتیجه تحقیق با روش دلفی نشان داد که 45 شاخص جهت بهبود کیفیت مسکن بر اساس معماری بیوفیلیک موثر هستند و این شاخص ها در 5 مولفه کلی دسته بندی شدند. همچنین شاخص های رضایت مندی مسکن متعارف در دو دسته عوامل داخلی و خارجی(20شاخص)دسته بندی شد. نتیجه آزمون فریدمن در سطح کمتر از 05/0 تایید نمود که تفاوت معناداری میان شاخص های کیفیت مسکن متعارف در منطقه یک تهران وجود دارد. شاخص وضعیت معابراز نظر پوشش و عرض معابر با میانگین 88/30 و سپس حفاظت تاریخی و مرمت شهری با میانگین 17/29، از وضعیت بهتری نسبت به دیگر شاخص ها برخوردار هستند. همبستگی پیرسون نیز از وجود رابطه و تاثیرگذاری معنادار در سطح کمتر از 01/0 میان مولفه های کیفیت مسکن متعارف شهری از لحاظ معماری بیوفیلیک در منطقه یک اشاره دارد.