اصغر فهیمی فر

اصغر فهیمی فر

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
۲.

تحلیل ترانشانه ای دگردیسی و آیین تشرّف در شاهنامه به روایت تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون ادبیات تطبیقی شاهنامه فردوسی فریدون اژدها تشرف دگردیسی نگاره ترانشانه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای هنر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۶۰
دگردیسی از مهم ترین عناصر ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی و اسطوره ای، به شمار می رود. یکی از انواع آن، «دگردیسی تشرّفی» است که در شاهنامه جلوه های مختلفی دارد. داستان «اندر آزمون کردن شاه آفریدون پسران را به ناشناس» جلوه بارزی از این نوع دگردیسی است که در آن، فریدون به هیئت «اژدها» درمی آید. در این مقاله این داستان از منظر ادبیات تطبیقی و پیوند شعر و نگارگری تحلیل می شود. مصوّرسازی دگردیسی تشرّفی، ازخلّاقانه ترین الهامات تصویری برگرفته از متن شاهنامه است که در این پژوهش به تحلیل نگاره هایی از روایت یاد شده می پردازیم. به منظور تحلیل متون تصویری منتخب، پس از اشاره به متن کلامی روایت و چرایی دگردیسی موقتی فریدون به اژدها، به تحلیلریخت شناسانه نگاره ها در مکتب های مختلف نگارگری و نیز بررسی دخل وتصرف نگارگر در انتقال روایت از نظام کلامی به تصویری اشاره شده است. روش انجام پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و پژوهش بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دگردیسی در نگاره های منتخب، دارای کارکرد آزمونی و درجهت تشرّف به مقام شهریاری، مردانگی و همسرداری با درون مایه اژدهاکشی صورت پذیرفته و جلوه پیوند آیین تشرّف و دگردیسی است که با نشانه هایی در نگاره مبنی بر مجازی بودن اژدها و برگزاری آیین تشرّف نیز قابل اثبات است، امّا درک دگردیسی تنها با رجوع به پیش متن کلامی ممکن است.
۴.

قابلیت های روایی ادبیات عامیانه ایران در اقتباس نمایشی برای تلویزیون و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سینما تلویزیون اقتباس قابلیت روایی ادبیات عامیانه و کهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۲۵
ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه های فرهنگ غنی ایران است، سرشار از مضامین بکر و ایده های ناب برای اقتباس در سینما و تلویزیون است؛ اما با وجود چنین سرمایة عظیم فرهنگی، سینماگران، درام نویسان و سریال سازان ایرانی تاکنون نتوانسته اند به درستی از این توان و ظرفیت بالقوه استفاده کنند. مقالة حاضر با تکیه بر جلوه های نمایشی و ظرفیت های فرهنگی نهفته در مجموعه آثار ادبیات عامیانه و کهن ایران، قابلیت های آن ها را در تولیدات رسانه ای معرفی می کند و با روشی توصیفی- تحلیلی و رویکردی آسیب شناسانه به گسست های تاریخی در روند ارتقاء سطح نمایشی روایت های کهن فارسی، به ارزیابی کیفی این آثار و اثبات فرضیات تحقیق می پردازد. نگارنده پس از بازنگری مهم ترین جلوه های روایی ادب کهن و عامیانه، چالش های فرارو در روند اقتباس از آن ها را به همراه برخی راهکارهای مناسب انطباق سازی در تولیدات رسانه ای بیان می کند. در پایان مقاله نیز با نقل و نقدِ نمونه هایی از ادب کهن، شیوه اقتباس از آن ها بیان خواهد شد.
۵.

تحلیل پیوندهای زیبایی شناختی شعر بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری در دوره فتحعلی شاه قاجار تحلیل پیوندهای زیبایی شناختی شعر بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری در دوره فتحعلی شاه قاجار (1176 – 1213ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی بازگشت ادبی نقاشی پیکرنگاری درباری پیوندهای زیبایی شناختی شعر و نقاشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای هنر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک دوره بازگشت
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
یکی از مهم ترین ویژگی های نقاشی و نگارگری ایرانی، پیوند با ادبیات فارسی است که به شکل گیری زبان مشترک و موضوعات مشابه در این دو حوزه هنری منجر شده است. هرچند از دوره زندیه، به ویژه از اواخر آن، به دلیل تأثیرپذیری نقاشان از هنر اروپایی و ضعف نسبی شعر فارسی، پیوندهای میان این دو رو به گسست نهاد، اما طی 37 سال سلطنت فتحعلی شاه قاجار (1213 - 1176ق)، زمینه شکوفایی و همگامی تازه ای بین شعر و نقاشی به وجود آمد. از این رو، نگارندگان در این پژوهش با رویکرد بینارشته ای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، ضمن توجه به شاخصه های اشعار دوره دوم جریان بازگشت و نقاشی های پیکرنگاری درباری، پیوندهای زیبایی شناختی میان این دو حوزه هنری را بررسی و عوامل شکل گیری و شکوفایی نسبی شان در دوره فتحعلی شاه قاجار را تبیین کرده اند. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که آیا همچون گذشته می توان در تصاویر و اشعار این دوره، ویژگی های مشترکی یافت که از قواعد و پیوندهای زیبایی شناختی خاصی پیروی کرده باشند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که نقاشان با استفاده از الگوها و معیارهای زیبایی شناسانه ادبی و با بهره گیری از نگاه انسان مدارانة غربی، باستان گرایی و نیز با استفاده از موضوعات جدید، به بازنمایی تصویرسازی های شاعرانه و توصیفات اشعار عاشقانه پرداخته اند. به بیان دیگر، آن ها از طریق شکل و صورت، میان متن و تصویر ارتباط برقرار کردند، نه بر اساس بازنمایی موضوعات و نمایش مفاهیم متعالی و مثالی. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناخت پیوندهای زیبایی شناختی مشترک در شعر دوره بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری، با توجه به نقش فتحعلی شاه در فراهم آوردن زمینه مساعد در راستای همگامی این دو حوزه هنری است.
۷.

"تصویر زن در آینه هنر مردسالار "(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۳
"نویسنده در این مقاله به ترسیم تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران می‌پردازد و در مسیر این تحول، پنج مرحله یا نوع نگرش را تشخیص می‌دهد که عبارتند از: نگاه اسطوره‌ای به زن، زن در شمایل مقدس، نقش‌مایة مادر، سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی و در نهایت تصویر جنسی از زن. وی با تحلیل نظری آثار نقاشی، شمایل‌ها، ادبیات داستانی و محصولات سینمایی به این نتیجه می‌رسد که نگاه هنرمندان به زن از نگاه اثیری و اسطوره‌ای آغاز و با ایجاد جریان مذهب‌زدایی در جوامع، تحت تأثیر رنسانس اروپا و احاطة تفکر سکولاریسم بر اذهان هنرمندان، به نگاهی جنسیت‌گرا تبدیل می‌شود که فقط به سوء استفاده از جذابیت‌های زن برای فروش بهترِ آنچه قابل فروش است، می‌اندیشد. "
۸.

امکانات و محدودیت های زیبایی شناختی رسانه تلویزیون در ارائه فرهنگ مهدوی و شخصیت های قدسی

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ مهدوی امکانات زیبایی شناختی تلویزیون شخصیت های قدسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۲ تعداد دانلود : ۷۱۳
ارائه و معرفی خلاقانه شخصیت های قدسی و معصوم در قالب ساختارهای تلویزیون و تبلیغ آنها از زبان این رسانه با چالش هایی روبروست که نیازمند واکاوی و مطالعه دقیق است. این مقاله تلاش دارد با بازشناسی نسبت تلویزیون و دین و مرور نظریه های فلسفی مربوطه، به این سؤال اساسی پاسخ دهد که انتقال مفاهیم مجرّد و ارائه شخصیت های قدسی و معصوم مانند حضرت حجت و تبلیغ فرهنگ مهدوی در تلویزیون، چگونه و تا چه اندازه امکان پذیر است؟ این نوشتار می کوشد از طریق مروری بر ادبیات عموماً فلسفی و زیبایی شناختی پیرامونی که بیشتر در غرب انجام پذیرفته و با اتکا به اهداف دینی فرهنگ اسلامی ایرانی به نسبت معقولی بین آن دو برسد.
۱۲.

طرح شخصیت حضرت مهدی در فیلمنامه هایی با الگوی ارسطویی و چالش های فرارو(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: شخصیت پردازی شخصیت های قدسی الگوی ارسطویی فیلمنامه شخصیت حضرت حجت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۷۴۳
این مطالعه بر محور سوال انجام شده است که اگر قرار باشد فیلمنامه ای با محوریت «حضرت مهدی» نگارش شود آن فیلمنامه از چه الگوی تکنیکی و فرمی تبعیت خواهد کرد. الگو های طراحی فیلمنامه های سینمای کلاسیک عموماً بر الگوی ارسطویی استوار است که با توجه به مبانی فلسفی و خاستگاه های فرهنگی چنین الگو هایی_ نمی تواند ظرف ایده الی برای طرح شخصیت های قدسی مانند معصومین و حضرت حجت7 قرار گیرد. با توجه به ابعاد عدیده ساختار در فیلمنامه (مانند پیرنگ ماجرا، شخصیت پردازی، دیالوگ نویسی و...) این مطالعه تنها بر بعد «شخصیت پردازی» در فیلمنامه متمرکز شده که از طریق احصاء مختصات تکنیکی و مقتضیات شخصیت پردازی در فیلمنامه_ کارآمدی انها را در طرح شخصیت حضرت مورد ارزیابی قرار می دهد. فرضیه این مقاله این است که قابلیت های تکنیکی فیلمنامه ها با الگو های ارسطویی عموماً مناسب طرح شخصیت های زمینی اند و باید در ویژگی های ساختاری این الگو ها از جمله اصل شخصیت پردازی تصرف کرد و قابلیت های نوینی را در ساختار فیلمنامه ارائه داد.
۱۶.

ارزیابی عملکرد گویندگان رادیو در برنامه های زنده تلویزیون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجرای زنده تلویزیون ایران گویندگی رادیو فن و مهارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۸ تعداد دانلود : ۵۸۱
هدف از پژوهش حاضر، بازشناسی معیارها و مبانی اجرای متناسب با نوع رسانه (رادیو یا تلویزیون) از خلال شواهد تجربی منتج از پیمایش سطح عملکرد مجریان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. جامعه آماری متشکل از 15 نفر از گویندگان باسابقه رادیو و تلویزیون می باشند. از آنجا که بخش عمده ای از میزان اثرگذاری یک برنامه تلویزیونی زنده، به نحوه ارتباط پویای مجریان با مخاطبان آنها وابسته است، می توان نتایج حاصل از این پژوهش را درآمدی بر ضرورت بازنگری در روند انتخاب مجریان رادیو برای برنامه های تلویزیونی تلقی کرد. این پژوهش به شیوه پیمایشی انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد که عمده ترین ضعف های فاحش در سطح عملکرد مجریان رادیو، به این شیوه قابل تفکیک است: نبود تنوع در ارائه مطالب، پرحرفی رادیویی در برنامه زنده تلویزیونی، اطلاع رسانی ناتمام و ضعف در کنترل رابطه پویا با مخاطب رسانه ای.
۱۷.

چالش های فرارو در شخصیت پردازی شخصیت های معصومین در فیلمنامه با الگوی ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شخصیت پردازی شخصیت های قدسی الگوی ارسطویی فیلمنامه چالش های فرارو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات دین و ارتباطات
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات دین و ارتباطات بازنمایی دین در رسانه
تعداد بازدید : ۱۱۳۰ تعداد دانلود : ۵۳۱
این مطالعه پیرامون این پرسش محوری انجام شده است که اگر قرار باشد فیلمنامه ای با محوریت «شخصیت های مقدس معصومین مانند پیامبر و امامان» نگارش شود، آن فیلمنامه باید از چه الگوی تکنیکی و فرمی تبعیت کند. الگوهای طراحی فیلمنامه های سینمای کلاسیک عموماً بر الگوی ارسطویی استوار است که با توجه به مبانی فلسفی و خاستگاه های فرهنگیِ چنین الگوهایی، نمی تواند قالب ایده آلی برای طرح شخصیت های قدسی مانند معصومین قرارگیرد، زیرا اولاً، شخصیت های معصوم را نمی توان نشان داد؛ دوم این که شخصیت آنان ایستا و پایدار است که در تعارض با شخصیت پردازی در فیلمنامه نویسی است که شخصیت ها عموماً ناپایدار و دایم در حال تحوّل اند. با توجه به ابعاد عدیده ساختار در فیلمنامه (مانند پیرنگ، ماجرا، شخصیت پردازی ، دیالوگ نویسی و...)، این مطالعه فقط بر بُعد «شخصیت پردازی» در فیلمنامه متمرکز شده که از طریق احصای مختصات تکنیکی و مقتضیات شخصیت پردازی در فیلمنامه، کارآمدی آن ها را در طرح شخصیت حضرات معصومین مورد ارزیابی قرارمی دهد. فرضیه این مقاله این است که قابلیت های تکنیکی فیلمنامه ها با الگوهای ارسطویی، عموماً، مناسب طرح شخصیت های زمینی اند و باید در ویژگی های ساختاری این الگوها از جمله اصل «شخصیت پردازی» تصرف کرد و قابلیت های نوینی را در ساختار فیلمنامه تعریف کرد، والّا شخصیت آنان از مراتب قدسیت به مراتب زمینی فروکاهیده خواهد شد.
۱۸.

تفسیر شمایل شناسانه ی نگاره ی «بهرام گور و آزاده در شگارگاه» در شاهنامه های آل اینجو (725-758ه.ق)" بر مبنای آرای پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهرام آزاده شاهنامه های مکتب شیراز اینجو آیکونولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۴۰
در نیمه اول قرن هشتم ه. ق در شاهنامه های مصور شیراز با بازنمایی خاصی از نگاره «بهرام گور و آزاده در شکارگاه» مواجهیم که در دو شاهنامه «کاما»ی سلجوقی، و شاهنامه 833 ق تیموری، دیده نمی شود و آن نقشمایه «آزاده در حال مرگ» در شاهنامه های 731، 733 و 753 ق اینجوست.  تاکنون، به ارتباط بستر فکری، سیاسی و اجتماعی زمانه ایلخانیان بر نقشمایه آزاده مُرده در نگاره های اینجو پرداخته نشده است. از این رو پژوهش حاضر می کوشد با تکیه بر رویکرد پانوفسکی و با روش توصیفی، تحلیلی به تفسیری متفاوت از صحنه مذکور در شاهنامه های اینجو دست یابد و به این پرسش ها پاسخ دهد که چرا نقشمایه «کنیزک و بهرام سوار بر شتر» در دوره اینجو استمرار نیافت و به جای آن «بهرام و کنیزک مرده» تصویر شد؟ و آیا رابطه و نسبتی میان ویژگی های ایزد باستانی بهرام با شخصیت واقعی سلاطین ایلخانی و اینجو وجود دارد که منجر به تحول نقشمایه مذکور شده است؟ از اهداف این پژوهش، یافتن رابطه میان نقشمایه «کنیزک مرده» در شاهنامه های اینجو و «اندیشه های دربار اینجو و تغییرات تفکر ایرانی» است و نیز بررسیِ نسبتِ میان ایزد باستانیِ بهرام و سلاطین دربار اینجو و ایلخانی. براساس نتایج این تحقیق، بن مایه کنیزک مُرده در شاهنامه های اینجو بر اساس اعتقادات، فرهنگ و زمینه های اجتماعی جامعه ایلخانی، و آل اینجو، با تباری مغولی، شکل گرفته است. شواهدی تاریخی بیانگر وجود «وجه تنبیهیِ» ابوسعید ایلخانی و رفتار خشن او در تبریز، مبنی بر تنبیه کونجاک خاتون، به دلیل همراهی با شوهرش در جنگ علیه سلطان مذکور است. این زن، چون «کنیزک بهرام گور»، به دستور ابوسعید به وسیله لگد چارپایان، کشته شد و به نظر می رسد نقاشان اینجو نیز از این صحنه متعلق به شاهنامه بزرگ ایلخانی، در سه شاهنامه اینجو الگوبرداری کردند. همچنین گویا نقاش با تصریح بر جنبه حماسی داستان، سعی دارد با تأکید صِرف بر کنش بهرام، شخصیت بهرام ساسانی را در حالی که به هیئت شاه زمانه (ابوسعید و شاهان اینجو) درآمده، به ایزد بهرام نزدیک نماید و بدین ترتیب بیشترین اهتمام را در جهت تأکید بر معنای اسطوره باستانیِ ایران به کار گیرد.
۱۹.

رویکردی فلسفی به اصل علیت در روایت سینمایی پست مدرن (مطالعه ای بر فیلم طعم گیلاس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت فلسفه روایت سینمای پست مدرن عباس کیارستمی طعم گیلاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۶۰
علیّت یکی از مهم ترین دغدغه های بشری و از بنیادی ترین مفاهیم فلسفی است. فیلسوفان غربی که اندیشه آنها، در این پژوهش مورد مطالعه است، از دوران باستان تا معاصر رابطه بین علّت و معلول را از چند نظر بررسی کرده اند. فیلسوفان سنتی و کلاسیک، به ویژه ارسطو، رابطه علّی را ضروری و قطعی دانسته اند. به این معنا که این رابطه بر اصل ضرورت بنا نهاده شده است و هر پدیده ای در جهان، ضرروتاً علتی دارد. در روایت کلاسیک که معمولاً فیلم های هالیوودی نمونه آن هستند، علیت مهم ترین عنصر است که وحدت و انسجام پیرنگ داستانی را تضمین می کند. به سبب آنکه علیت در سنت فلسفی ارسطو، ضروری بود، در روایت سینمایی کلاسیک نیز رابطه علت و معلول براساس اصل ضرورت است. این رابطه در روایت سینمایی پست مدرن به صورت تصادفی در می آید. به نظر می رسد تغییرات رابطه علّت و معلول در اندیشه فلسفی، موجب دگرگونی علیّت در ساخت روایی فیلم ها شده است. به این علت که روایت در سینمای ایران و فیلم های داستانی بازتاب و انعکاس روایت در سینمای غرب است، این پژوهش تلاش دارد علاوه بر تحقیق و اثبات تأثیر علیّت در فلسفه بر رابطه علت و معلولی در روایت سینمایی، فیلم سینمایی طعم گیلاس(1378) را به صورت هدفمند و به روش تحلیلی توصیفی مورد تحلیل محتوایی قرار بدهد، تا دگرگونی روایت از طریق تغییر در روابط علت و معلولی بررسی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان