ویژه نامه نامه فرهنگستان - ادبیات تطبیقی
ویژه نامه نامه فرهنگستان (ادبیات تطبیقی) سال چهارم بهار و تابستان 1392 شماره 1 (پیاپی 7) (مقاله علمی وزارت علوم)
یادداشت ها
مقالات
ادبیات تطبیقی نو و اقتباس ادبی: نمایشنامه باغ وحش شیشه ای ویلیامز و فیلم اینجا بدون منِ توکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بخش های پژوهش در حوزه ادبیات تطبیقی مطالعه اقتباس ادبی است. در این مقاله، به بررسی تفسیر خاصِ توکلی از نمایشنامه باغ وحش شیشه ای، که در قالب اقتباس نمایانگر می شود، می پردازیم. اقتباس، برگرفته از اثر است ولی محصول جانبی آن نیست بلکه یک کالای فرهنگی جدید است. بنابراین با استفاده از پژوهش بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی و مطالعات اقتباس، مرزبندی میان سینما و ادبیات متون نوشتاری و متون بصری میان آثار فاخر و عامه پسند شکسته می شود و علاوه بر متنِ مکتوب، به بافتِ متن هم توجه می شود. پس انطباق متنِ باغ وحش شیشه ای (1945، اثر تنسی ویلیامز) بر فیلم اینجا بدون من (ساخت 1389، اکران 1390؛ به کارگردانی بهرام توکلی) محک مناسبی برای ارزش گذاری اقتباس نیست. این تألیف به تحلیل و بررسی شیوه خوانش و اقتباس بهرام توکلی از نمایشنامه باغ وحش شیشه ای را، که در اواخر دهه 80 شمسی در ایران در کالبد فیلم تبلور یافته است، می پردازد. برای اینکه نمایشنامه باغ وحش شیشه ای برای بیننده ایرانی باورپذیر شود، ناگزیر درگیر روند بومی سازی خواهد شد و اقتباس کننده باید ساز و کارهای ایدئولوژیک جامعه و گفتمان های فرهنگی ـ اجتماعی را در روح اثر بدمد.
هم پوشانی ناتورالیسم در ادبیات و امپرسیونیسم در هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان ادبیات و سایر هنرها از دیرباز وجود داشته و دارد، اما بررسی این رابطه به گونه ای هدفمند و آکادمیک صاحب نظران ادبیات تطبیقی را از سال های پایانی قرن بیستم به خود مشغول کرده و جایگاه آن در مطالعات میان رشته ای است که خود مطالعات نوپایی محسوب می شود. در مقاله حاضر، نگارنده با انتخاب یک اثر ادبی و یک تابلوی نقاشی، می کوشد تا نشان دهد که چگونه دو اثر ادبی و هنری، از دو مکتب ادبی ـ هنری متفاوت، برای رسیدن به هدفی مشترک و بیانی واحد، قادر به هم پوشانی یکدیگر خواهند بود. یعنی متنی که تصویر می شود و تصویری که متن می گردد. برای این منظور رمان آسوموار زولا، اثر ناتورالیستی قرن نوزده با تابلوی نقّاشی «اتوکش ها»، اثر اِدگار دُگا، هنرمند امپرسیونیست همان قرن، از دیدگاه نظریه پردازان ادبیات تطبیقی، به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد.
ترجمه های پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه، از دیرباز، به لحاظ تأثیر و بده بستان ادبی و فرهنگی در میان ملت های گوناگون نقش به سزایی داشته، ولی در مقایسه با متن اصلی در مقام مادون قرار گرفته، مترجم نیز عبدعبید نویسنده اصلی به شمار آمده است. در مقاله حاضر، سوزان باسنت پس از تعریف ترجمه در قالب انتقال متون مکتوب از یک زبان به زبان دیگر، جهد می کند تا نشان دهد که ترجمه به جای اینکه «رونوشت» اثر اصلی باشد عملی خلّاق است و در احیا و ارزیابی مجدّد زبان و ادبیات هر قوم نقش بسیار مهمی دارد. در انجام سخن هم بر این نکته تأکید می کند که ترجمه فعالیت حاشیه ای نیست و در شناخت دنیای مسکونی ما اهمیت بسیار دارد. (ص. ح.)
ترجمه نمی تواند تنها متغیّر باشد (نگاهی به کتاب با چراغ و آینه: در جستجوی ریشه های تحول شعر معاصر ایرانِ شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعداد آثاری که به بررسی تاریخ ادبیات معاصر پرداخته اند (تاریخ تحلیلی شعر نو، چشم انداز شعر معاصر ایران، از صبا تا نیما و ...) اگر فراوان نباشند، اندک نیز نیستند اما در این میان با چراغ و آینه شفیعی کدکنی چه به دلیل نام و اعتبارِ نویسنده آن و چه به دلیل تز و فرضیه تازه آن کتابی است از لونی دیگر؛ فرضیه ای که تمام تحولات شعر مدرن فارسی را تابعی از متغیّر ترجمه شعر و ادبیات اروپایی می داند. با چراغ و آینه با معرفی جنبه های ادبی شخصیت هایی چون وثوق الدوله و معرفی بسیاری از سرچشمه های الهام شاعران معاصر و .... کتابی سودمند و قابل اعتناست. با این حال انتقاداتی نیز بر آن وارد است. از جمله: اختصار و جاافتادگی مطالب، لغزش در تعریف مفاهیم نظری |فلسفی، فقر تاریخیّت و تأکید بسیار بر نقش ترجمه در پیدایش ادبیات و شعر معاصر. اما انتقاد اصلی به فرضیه و تز کتاب بازمی گردد، زیرا پیش و بیش از ترجمه، بی اعتباری گفتمان سنتی بود که زمینه را برای شکل گیری شعر معاصر آماده ساخت و در این میان ترجمه تنها نقشی تثبیت گر (و نه بدعت گذار) داشت.
بررسی تطبیقی مضمون شخصیت در آثار بهمن فرمان آرا و رمان نو فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ادبیات و هنر همواره، به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه ادبیات تطبیقی، مد نظر بوده است، خصوصاً که ادبیات تطبیقی از سال های 1970 میلادی با نظریات هنری رماک شکل جدیدی از مطالعات را با تکیه بر پژوهش های بینارشته ای به نمایش گذاشته است. سینما و ادبیات ــ به عنوان روش های متفاوت بیان ــ هر دو سعی در ترسیم هنرمندانه عوامل تشکیل دهنده روایت، نظیر شخصیت، مکان، زمان و دیدگاه، به وسیله رسانه های متفاوت کلمه و تصویر دارند. در این میان تأثیر این دو هنر در یکدیگر باعث ایجاد تغییراتی در این ساختارها گردیده و شکل جدیدی از نوشتار را که هم زمان از ویژگی های رمان و فیلم بهره مند گردیده را پدید آورده است. این مقاله با بررسی مضمون شخصیت داستانی در آثار سینمایی بهمن فرمان آرا و چند رمان نوِ فرانسوی و ایرانی سعی در نشان دادن چگونگی نمایش این مضمون ثابت به واسطه دو رسانه متفاوت و درنهایت امکان صرف نظر کردن از مرزبندی میان نوع نوشتار رمانی و فیلم نامه ای در مباحث مشترکی چون مضمون شخصیت داستانی را دارد.
تحلیل ترانشانه ای دگردیسی و آیین تشرّف در شاهنامه به روایت تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگردیسی از مهم ترین عناصر ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی و اسطوره ای، به شمار می رود. یکی از انواع آن، «دگردیسی تشرّفی» است که در شاهنامه جلوه های مختلفی دارد. داستان «اندر آزمون کردن شاه آفریدون پسران را به ناشناس» جلوه بارزی از این نوع دگردیسی است که در آن، فریدون به هیئت «اژدها» درمی آید. در این مقاله این داستان از منظر ادبیات تطبیقی و پیوند شعر و نگارگری تحلیل می شود. مصوّرسازی دگردیسی تشرّفی، ازخلّاقانه ترین الهامات تصویری برگرفته از متن شاهنامه است که در این پژوهش به تحلیل نگاره هایی از روایت یاد شده می پردازیم. به منظور تحلیل متون تصویری منتخب، پس از اشاره به متن کلامی روایت و چرایی دگردیسی موقتی فریدون به اژدها، به تحلیلریخت شناسانه نگاره ها در مکتب های مختلف نگارگری و نیز بررسی دخل وتصرف نگارگر در انتقال روایت از نظام کلامی به تصویری اشاره شده است. روش انجام پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و پژوهش بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دگردیسی در نگاره های منتخب، دارای کارکرد آزمونی و درجهت تشرّف به مقام شهریاری، مردانگی و همسرداری با درون مایه اژدهاکشی صورت پذیرفته و جلوه پیوند آیین تشرّف و دگردیسی است که با نشانه هایی در نگاره مبنی بر مجازی بودن اژدها و برگزاری آیین تشرّف نیز قابل اثبات است، امّا درک دگردیسی تنها با رجوع به پیش متن کلامی ممکن است.
اقتباس بینامتنی در مهمان مامان نمونه ای از نگاه حداکثری به اقتباس سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث اقتباس همچنان از مباحث مناقشه برانگیز مطالعات نظری و تحلیلی سینما و ادبیات تطبیقی به شمار می رود. دادلی اندرو (1945) که از نظریه پردازان متأخر مطالعات سینمایی است در نوشتارهای پیاپی مبحث اقتباس سینمایی را مورد بررسی قرار داده و با توجه به مناسبات ممکن میان متن ادبی و سینمایی دسته بندی های مختلفی را درباب چیستی، چرایی و اصناف اقتباس ارائه کرده است. ما در این مقاله با تکیه بر نظریات دادلی اندرو، ابتدا با برشمردن انواع اقتباس سینمایی نوعی رویکرد حداکثری به مقوله اقتباس را که بر مفاهیمی نظیر بینامتنیت تکیه دارد، مطرح می کنیم و با رویکردی تطبیقی متنِ داستانِ مهمان مامان (1375) اثر هوشنگ مرادی کرمانی (1323) و متنِ فیلمِ سینمایی مهمان مامان اثر داریوش مهرجویی را از این منظر مورد بررسی قرار می دهیم. طبق نظریه اندرو، اقتباس مهرجویی در دسته «تلاقی» قرار می گیرد و نوعی اقتباس بینامتنی به شمار می رود که از مزیت ها و کارکردهای قابل قبولی برخوردار است. این اقتباسِ موفق بازنمود گفت وگوی چند متن مجزّاست و از همین روست که کارگردان توانسته از رهگذر بسط و تغییر در پاره هایی از متنِ اصلی باعث غنایِ اثر اقتباسی شود.
گزارش ها
گزارش: ادبیات جهان در دانشگاه هاروارد
حوزه های تخصصی:
گزارش: آشنایی با انجمن های ادبیات تطبیقی جهان
حوزه های تخصصی:
معرفی کتاب ها
معرفی و نقد کتاب: نظریه اقتباس
حوزه های تخصصی: