احمد یارمحمدیان

احمد یارمحمدیان

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۵ مورد.
۱.

کشف ابعاد الگوی والدگری چندبعدی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و تأثیر آن بر تعامل والد- کودک: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی والدگری چند بعدی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی تعامل والد - کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 557 تعداد دانلود : 460
زمینه و هدف: نارسایی توجه/ فزون کنشی، اختلالی عصبی تحولی است که در خط مقدم درمان آن، آموزش والدین جایگاه ویژه ای دارد. اغلب والدین دارای این کودکان رفتار تلافی جویانه و مقابله ای را نشان داده و راهبردهای والدگری غیر مؤثر را به کار می گیرند که ممکن است باعث افزایش علائم این اختلال شده و تعامل والد-کودک را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش با هدف کشف و تدوین ابعاد الگوی والدگری چندبعدی و اثربخشی آن بر تعامل والد- کودک انجام شد. روش: با توجه به موضوع این پژوهش از طرح ترکیبی مدل اکتشافی استفاده شد. بدین صورت که ابتدا در مرحله کیفی با روش تحلیل محتوا و بررسی مقالات و کتب، مشکلات کودکان با اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی و خانواده های آنها، شناسایی و کدگزاری شد و سپس الگوها و برنامه های آموزشی- درمانی درباره آموزش و درمان این مشکلات مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد، از یافته های کیفی جهت تدوین الگوی والدگری استفاده شد. در مرحله کمّی این الگو، به 10 مادر دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، طی 16 جلسه دو ساعته و به مدت دو ماه، آموزش داده شد و تعامل والد- کودک آنها با مادران گروه گواه، مقایسه شد. روش نمونه گیری در مرحله کیفی و کمّی به صورت هدفمند و روش جایدهی افراد نمونه در گروه های آزمایش (10 نفر) و گواه (10نفر)، تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش مقیاس تعامل والد- کودک پیانتا (1992) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و تحلیل واریانس با سنجش مکرر استفاده شد. یافته ها: در تحلیل محتوا 11 مضمون اصلی و50 مضمون فرعی در زمینه مشکلات این کودکان شناسایی و با توجه به آنها، جلسات مداخله تدوین شد. نتایج مرحله کمّی نشان داد که در نمره کل و تمامی خرده مقیاس ها (تعارض، روابط مثبت، و وابستگی) تفاوت میانگین ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری معنا دار بود (0/05>P)؛ بدین معنی که آموزش الگوی والدگری چند بعدی، می تواند تعامل والد-کودک را بهبود بخشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد آموزش الگوی والدگری چندبعدی (براساس مشکلات این کودکان) به دلیل اینکه تناسب بیشتری با سبب شناسی و نشانه های اختلال دارد و ترکیبی از روش هایی است که اثربخشی آنها در مطالعات مختلف تأیید شده، بنابراین می تواند بر بهبود روابط والد- کوک مؤثر باشد.
۲.

مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارساخوانی کنش های اجرایی الگوی بارکلی خودپنداشت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 44 تعداد دانلود : 357
زمینه و هدف: نارساخوانی که از شایع ترین و مهم ترین اختلال های خواندن در بین کودکان است، با مشکلاتی در رمزگشایی کلمه، توانایی پایین در مهارت های پردازش واج شناختی، و مشکلات مختلفی در زمینه زبان نوشتاری مشخص می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی است. بر این اساس از بین دانش آموزان شاغل به تحصیل در پایه سوم دبستان شهر بندرعباس در سال تحصیلی 96-1395، تعداد 45 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایدهی شدند. از پرسشنامه عملکرد خواندن (عابدی، 1395) و پرسشنامه خودپنداشت تحصیلی(یی- هیسن چن،2004) برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بسته آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی به ترتیب برای شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم در طی 7 جلسه آموزش داده شد، اما شرکت کنندگان گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را در این زمینه دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی و روش مداخله بارکلی بر نمره عملکرد خواندن و خودپنداشت دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی به طور کلی تأثیر معنادار ی دارند، اما آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نیز نشان داد که هر دو مداخله بر ابعاد عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی تأثیر معنی داری دارند ولی آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است (0/05 p< ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخش تر بودن مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی در مقایسه با الگوی بارکلی در دانش آموزان با اختلال خواندن می توان این گونه تبیین کرد که مؤلفه های کنش های اجرایی از قبیل حافظه فعال، برنامه ریزی، و سازماندهی ذهنی رابطه بسیار نزدیکی با مهارت خواندن دارند و از این طریق می توانند بر عملکرد خواندن تاتیر بگذارند و در نتیجه سطح خودپنداشت آنها را نیز افزایش دهند.
۳.

بررسی تأثیر روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر عملکرد قرآن خواندن دانش آموزان سال پنجم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1395−1396(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش دیویس عملکرد خواندن قرآن مقطع پنجم ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 41 تعداد دانلود : 703
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر عملکرد قرآن خواندن دانش آموزان سال پنجم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95−96 بود. روش پژوهش آزمایشی و روش اجرای آن به صورت پیش آزمون−پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انتخاب نمونه پژوهش، از طریق شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش مقیاس هوشی وکسلر و مقیاس محقق ساخته عملکرد قرآن خواندن بود. جلسات آموزشی روش دیویس در هشت هفته (هر هفته دو جلسه) و در جلسات 45 دقیقه ای فقط برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغیرهای هم پراش، روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر سرعت خواندن (001/0=P)، صحت خواندن (001/0=P)، درک خواندن (018/0=P) تأثیر معنی داری داشته است. با توجه به این نتایج، می توان نتیجه گرفت که روش تصحیح نارساخوانی دیویس موجب بهبود سرعت، صحت و درک خواندن قرآن دانش آموزان سال پنجم دبستان شهر اصفهان می شود. با توجه به این نتایج، می توان از این روش در مراکز آموزشی و درمانی بهره گرفت.
۴.

اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مهارتهای خودتعیین گری مشکلات رفتاری برونی سازی شده دانش آموزان نیازهای روانشناختی بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 560 تعداد دانلود : 310
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالا را در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده بودند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه یک ساعت و نیمه ( 1 جلسه در هر هفته) در برنامه مداخله ای مهارتهای خودتعیین گری شرکت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. مقیاس نیازهای روانشناختی بنیادی قبل و بعد از مداخله برای شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری، ارتباط و شایستگی دانش آموزان دارد. بطور کلی یافته های پژوهش از نظریه خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان دارند.
۵.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی های ذهنی و تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والدگری مدل دوگانه ای بی سی ایکس مهرورزی و کودکان با کم توانی های ذهنی و تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 802 تعداد دانلود : 593
کم توانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزه های عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس 45 مادر کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جای گرفتند (15 نفر در هر گروه). مادران در گروه مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس، 10 جلسه و در گروه مبتنی بر مهرورزی 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقاط قوت و ضعف و پرسشنامه رابطه مادر-کودک در هر سه مرحله برای آزمودنی ها اجرا شدند.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس در مقایسه با فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی و گروه گواه بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی تأثیرگذاری معناداری داشته است. بر اساس یافته ها، فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس برنامه ای مؤثر برای فرزندپروری مادران کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی می باشد.
۶.

رهیافت های روان شناختی انواع توجه در آموزش دینی و معنوی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجه کودکان پیش دبستان دبستان تربیت معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 806 تعداد دانلود : 504
آموزش مفاهیم معنوی، به ویژگی های متربی از جمله ویژگی های روان شناختی نیاز دارد و توجه یا دقت یکی از توانایی های مهم شناختی است که بدون آن یادگیری و تربیت معنوی روی نخواهد داد. در این راستا، هدف این مقاله بررسی نقش و جایگاه روند تحول انواع توجه کودکان در میزان آموزش پذیری جنبه های معنوی بود. در این پژوهشِ توصیفی−استنادی، از منابع مختلف، برای رهیافت تربیت معنوی براساس انواع توجه استفاده شد. این بررسی نشان داد براساس الگوی تحولی توجه بینایی، شنوایی، انتقالی، پایدار، انعطاف پذیر، معطوف شده، انتخابی و تقسیم شده در تربیت معنوی کودکان نمی توان از یک شیوه یکسان آموزش استفاده کرد. همچنین، در این راستا جنسیت و سن کودکان نقشی مهم دارند و نکات مهمی برای مربیان معنوی دربردارند. تربیت معنوی ابعاد و پیچیدگی های مختلفی دارد که تحقق آن بدون ملاحظه تحول انواع توجه در گروه های مختلف سنی کودکان امکان پذیر نیست و به پژوهش های بیشتر در این باره نیاز است.
۷.

تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران کودکان با ناتوان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادران ناتوانی هوشی تجارب زیسته برنامه فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 550 تعداد دانلود : 220
ناتوانی هوشی یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود که تاثیر بسیار زیادی بر خانواده به خصوص مادران می گذارد. لذا هدف از این پژوهش تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی برتجارب زیسته مادران کودکان ناتوان هوشی بود. برای تدوین برنامه به شیوه کیفی به کاوش تجارب زیسته مادران با استفاده از مصاحبه ژرف نگر با 12مادر، که دارای کودک ناتوانی هوشی بودند پرداخته شد و مضامین اصلی تجربه ها از طریق روش Colaizzi کشف شد. سپس بر اساس مضامین اصلی کشف شده به مطالعه مروری کلیه روشهای فرزندپروری و برنامه های مربوطه( که در کتابها و مقالات مختلف مطرح شده بودند) پرداخته شد تا جلسات فرزندپروری طراحی شود. و در نهایت برنامه فرزندپروری طراحی شده با استفاده از روش گروه های کانونی بین مشاوران تخصصی مدارس استثنایی استان یزد مورد بررسی قرار گرفت و ضریب CVR مربوط به هرجلسه محاسبه و در مورد برنامه به اجماع رسیده شد و روایی محتوایی و صوری آن مورد تایید قرار گرفت. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودک مبتلا به ناتوانی هوشی در 7 مضمون اصلی ( تجربه سرزنش، نگرانی از آینده، مشکلات رفتاری کودک ، اختلال در تعامل، داغ و انزوای اجتماعی، افکار و احساسات منفی و دستاوردهای مثبت ) و 16 مضمون فرعی که به صورت زیرگروه های مضامین اصلی کدبندی شده اند، خلاصه گردید. سپس برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک ناتوان هوشی با استفاده از مولفه های اساسی درمان مبتنی بر شفقت و روش فرزندپروری مثبت در 9جلسه آموزشی تدوین شد. از آنجایی که برای طراحی این برنامه از تجارب مادران به عنوان مخاطبان اصلی و همچنین مطالعه ی مروری گسترده منبع علمی برای پاسخگویی به نیازهای آنان استفاده شده است و کلیه جلسات آموزشی مورد بررسی و تایید متخصصان مربوطه قرار گرفته است، به این نتیجه می رسیم که برنامه طراحی شده از روایی محتوایی و صوری قابل قبولی برخوردار می باشد و می تواند در جهت پیشرفت کودکان ناتوان هوشی و خانواده های آنها موثر و مفید باشد.
۸.

اثربخشی آموزش مبتنی بر مهرورزی مادران بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی دارای اختلالات یادگیری عصب روان شناختی / تحوّلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مبتنی بر مهرورزی مادران مشکلات رفتاری اختلالات یادگیری عصب روانشناختی/ تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 328 تعداد دانلود : 47
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مهرورزی مادران بر مشکلات رفتاری کودکان دارای اختلالات یادگیری عصب روانشناختی / تحوّلی انجام گرفت. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پیش دبستانی دارای اختلالات یادگیری عصب روانشناختی / تحوّلی شهرستان مبارکه در سال تحصیلی 1396-1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست وارسی نشانه های ناتوانی های یادگیری کودکان پیش از دبستان استیل (2004) و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) بود. اعضاء گروه آزمایش (مادران کودکان ) یک دوره آموزش 8 جلسه ای (هر هفته 2 جلسه، به مدت 90 دقیقه ) دریافت کردند. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مهرورزی مادران بر مشکلات رفتاری (001/0P
۹.

مقایسه خودارزشیابی های مرکزی و شیفتگی مرتبط با کار در معلمان آموزش ویژه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیفتگی مرتبط با کار خودارزشیابی های مرکزی معلمان مدارس آموزش ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 105 تعداد دانلود : 936
مطالعه حاضر با هدف مقایسه خودارزشیابی های مرکزی – بمعنای یک ارزیابی که فرد از ارزشمندی، توانمندیها و کفایت هایش به عمل می آورد - وشیفتگی مرتبط با کار -بمعنای انگیزش درونی به انجام، درگیری و لذت بردن از کار - در معلمان آموزش ویژه و عادی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس آموزش ویژه و عادی شهرستان قم بود و نمونه ای از معلمان مدارس آموزش ویژه و عادی (40 نفر معلم مدارس آموزش ویژه و 40 نفر معلم مدارس عادی ) انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده پرسشنامه ها مشتمل بر مقیاس های خودارزشیابی های مرکزی جوج و شیفتگی مرتبط با کار باکر بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیره و آمار توصیفی انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش مبین آن بود که بین معلمان مدارس آموزش ویژه و معلمان مدارس عادی در مولفه خودارزشیابی های مرکزی وشیفتگی مرتبط با کار تفاوت معنادار(001/0p< ) وجود دارد،که در این بین معلمان مدارس آموزش ویژه نمره پایین تری داشته اند. با توجه به نتایج بدست آمده همواره شناسایی راه های ارتباط و یادگیری دانش آموزان آموزش ویژه برای معلمانشان از مواردیست که می بایست مورد پشتیبانی و ارایه خدمات تخصصی واقع شود
۱۰.

تأثیر برنامه آموزش هیجانات مثبت فردریکسون بر تنظیم هیجانات دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه آموزش هیجانات مثبت تنظیم هیجانات نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 462 تعداد دانلود : 921
زمینه و هدف: مشکل در تنظیم هیجان از جمله مسائلی است که دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با آن روبه رو هستند. پژوهش حاضر با هدف تأثیر برنامه آموزش هیجانات مثبت فردریکسون بر تنظیم هیجانات دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی انجام شد. روش: این مطالعه به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر نارسا خوان مقطع ابتدایی با دامنه سنی12-9 سال از مدارس آموزش عمومی شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و بر حسب تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر)، جایدهی شده اند. مداخله شامل 12جلسه 45 دقیقه ای بود که در گروه آزمایش اجرا شد. در این مطالعه از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2002)، آزمون هوش وکسلر ویرایش چهارم (وکسلر، 2003)، و آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1387) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که برنامه آموزش هیجانات مثبت بر تنظیم هیجان دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر معنادار دارد (0/0001> P ). نتیجه گیری : برنامه آموزش هیجانات مثبت فردریکسون می تواند بر تنظیم و مهار هیجانات دانش آموزان نارساخوان تأثیر گذارد و درمان گران می توانند از آن در کنار سایر روش های آموزشی-درمانی استفاده کنند.
۱۱.

اثربخشی روان نمایشگری بر تنظیم هیجان دانش آموزان مبتلابه نارساخوانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هیجان روان نمایشگری نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 812 تعداد دانلود : 926
زمینه و هدف: مشکل در تنظیم هیجان ازجمله مسائلی است که دانش آموزان مبتلابه نارساخوانی (Dyslexia) با آن روبه رو هستند. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی روان نمایشگری (Psychodrama) بر تنظیم هیجان دانش آموزان دختر مقطع تحصیلی ابتدایی مبتلابه نارساخوانی شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم تا ششم ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 95-1394 در مدارس عادی مناطق پنج گانه شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. نمونه موردمطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر نارسا خوان مقطع ابتدایی با دامنه سنی12-9 سال بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمون خواندن و نارساخوانی (Reading & Dyslexia Test یا RDT) جهت تشخیص ناتوانی یادگیری روی دانش آموزان اجرا شد و 30 دانش آموز مبتلابه نارساخوانی انتخاب و برحسب تصادف در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر)، قرار گرفتند. مداخله شامل 12جلسه 45 دقیقه ای بود که در گروه آزمایش اجرا شد. در این مطالعه از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ)، ویرایش چهارم آزمون هوش وکسلر (Wechsler Intelligence Scale for Children-Fourth Edition یا WISC-IV) به منظور کسب اطمینان از عادی بودن هوش گروه نمونه، که یکی از معیارهای لازم در تشخیص ناتوانی یادگیری است و آزمون خواندن و نارساخوانی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه 21 و روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل نشان داد که برنامه آموزش روان نمایشگری بر تنظیم هیجان دانش آموزان مبتلابه نارساخوانی تأثیر معنادار دارد (0001/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه آموزش روان نمایشگری در تنظیم مؤثر هیجان دانش آموزان مبتلابه نارساخوانی مؤثر است. به طوری که دانش آموزان بعد از دریافت این رویکرد علاوه بر کاهش هیجانات منفی و بهبود تنظیم هیجانات مثبت، در زمینه های دیگری مانند رفتارهای بین فردی و اجتماعی نیز بهبود نشان دادند. بنابراین تمرکز بر مهارت های تنظیم هیجان به عنوان عامل مهمی در تداوم اختلالات یادگیری، می تواند در طراحی مداخلات پیشگیرانه و کاهش بروز اختلالات روان شناختی ناشی از آن مفید باشد.
۱۲.

اثربخشی مداخله گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر1 در بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی ارتباط همکاری ابراز وجود همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 358 تعداد دانلود : 380
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر بر بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش تک آزمودنی (طرح معکوس A-B-A ) بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدف مند، سه دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS )، خط پایه در حیطه های مورد نظر ترسیم شد. جلسات درمانی براساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر طی 20 جلسه (هفته ای یک جلسه، به مدت 40 دقیقه) برگزار شد. مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS ) حین درمان و پس از هر سه جلسه آموزشی تکمیل شد. برای پیگیری نتایج آموزش، یک ماه بعد نیز این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. یافته ها: براساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت همکاری، ارتباط، ابراز وجود مؤثر بوده است. در ارتباط با متغیر همدلی این برنامه برای آزمودنی شماره 3 مؤثر نبوده و نیاز به بررسی های بیشتر وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه دی روزیر در بهبود مهارت های اجتماعی است. ماهیت مداخله گروهی و ایجاد فرصت تمرین و دریافت بازخورد می تواند رشد مهارت های اجتماعی را در کودکان مبتلا به اتیسم تسهیل کند.
۱۴.

سهم هویت ، نیازهای بنیادی روانشناختی و متغیر های جمعیت شناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان معلول جسمی – حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معلولیت جسمی - حرکتی هویت نیازهای بنیادی روانشناختی بهزیستی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 404 تعداد دانلود : 808
آسیب دیدگی های جسمی- حرکتی به عنوان یک آسیب که یک یا بیش از یکی از فعالیت های عمده ی زندگی فرد را محدود می کند، تعریف شده است، این نوع آسیب دیدگی ها مانع بروز کارآمد توانایی های بدنی یا روانی در فرد می شوند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش هویت، نیازهای بنیادی روان شناختی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانش آموزان آسیب دیده جسمی- حرکتی بود. روش بررسی به این صورت بود که نمونه ای آماری مشتمل بر 200 نفر از دانش آموزان با اختلال جسمی– حرکتی که به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرسشنامه های ابعاد هویت (AIQ-IV)(چیک، اسمیت و تروپ، 2003)، بهزیستی روان شناختی (کارول ریف،1980) و مقیاس نیازهای بنیادی روان شناختی (گاردیا، دسی و ریان، 2000) استفاده شد. داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل داده ها نشان داد که هویت، نیازهای بنیادی روان شناختی و متغیرهای جمعیت شناختی می تواند بهزیستی روان شناختی دانش آموزان با آسیب دیدگی جسمی – حرکتی را پیش بینی کند (001/0P<)، (005/0P<). در آخر می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های هویت، نیازهای بنیادی روان شناختی و متغیرهای جمعیت شناختی عامل اثرگذاری در ایجاد بهزیستی روان شناختی دانش آموزان با آسیب دیدگی جسمی– حرکتی است.
۱۵.

اثربخشی آموزش مبتنی بر اثر پیگمالیون به معلمان، بر خودپنداره و رضایت از مدرسه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیگمالیون رضایت از مدرسه خودپنداره اختلال یادگیری املا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 94 تعداد دانلود : 125
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر اثر پیگمالیون به معلمان، بر خودپنداره و رضایت از مدرسه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری املا بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی(پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل) بود. جام عه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری املا شهر اصفهان در سال تحصیلی93-1392 بودند که از میان آنها 30 دانش آموز با اختلال یادگیری املا به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند(15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه کنترل). ابزار مورد استفاده، پرسشنامه های خودپنداره، رضایت از زندگی، آزمون اختلال املا و آزمون هوشی وکسلر بود. داده های به دست آمده با نرم افزار SPSS 23 در دو سطح توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(تحلیل کواریانس چندمتغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از اثربخش بودن روش درمانی پیگمالیون بر خودچنداره و رضایت از مدرسه دانش آموزان بود(001/0<P). بنابراین ادراک معلم یکی از عوامل اثرگذار بر خودپنداره و رضایت از مدرسه دانش آموزان دارای اختلال املا است، و می توان از این روش به عنوان گزینه مکمل آموزشی در جهت بهبود ناکارآمدی های تحصیلی و راهبرد یادگیری موثر بر عملکرد دانش آموزان استفاده کرد. <br />کلید واژه ها: پیگمالیون، رضایت از مدرسه، خودپنداره، اختلال یادگیری املا.
۱۶.

درک استعاره بصری و کلامی در کودکان با و بدون ناتوانایی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره بصری استعاره کلامی ناتوانی یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 987 تعداد دانلود : 391
هدف از پژوهش حاضر مقایسه درک استعاره بصری و کلامی  در کودکان باوبدون ناتوانایی یادگیری  بود . این پژوهش با روش علی – مقایسه ای انجام گرفته است . نمونه پژوهش 20دانش آموزان با و بدون ناتوانایی یادگیری شهر قم بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده عبارت از تکلیف استعاری سه گانه MTT(کوگان ،کانور ،گروس وفاوا، 1990) ، استعاره کلامی و آزمون هوش ریون بود . داده های به دست آمده با روش تحلیل آماری واریانس چند متغییری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج پژوهش نشان داد که در درک استعاره کلامی  بین دو گروه تفاوت معنا داری وجود دارد ( p<0/05).امااین تفاوت در زمینه درک استعاره بصری معنادار نبود  .بر اساس یافته ها مشخص می شود  که کودکان مبتلا  به ناتوانایی یادگیری در درک استعاره بصری تقریبا مشابه با کودکان عادی عمل می کنند که می توانند ناشی از اثر برتری تصویر باشد ،اما در درک استعاره کلامی به علت پایین بودن دانش معنایی ضعف دارند .
۱۷.

اثر بخشی مداخلات گروهی مبتنی بر برنامه ی دی روزیر بر بهبود مهارت های اجتماعی، شایستگی تحصیلی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی مشکلات رفتاری شایستگی تحصیلی اختلالات طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 757 تعداد دانلود : 158
چکیده: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی (SS-GRIN)، بر بهبود مهارت های اجتماعی، تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم است. روش این پژوهش مورد منفرد(طرح A-B-A) بوده است و با استفاده از نمونه گیری هدفمند3دانش آموز مبتلا به اتیسم انتخاب شدند. جلسات آموزشی بر اساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر که حاوی ده درس بود به مدت 5 ماه در قالب 20 جلسه 40 دقیقه ای برگزار گردید. با استفاده از سیستم بهبود مهارت های اجتماعی(SSIS) حین و پس از هر 3 جلسه آموزشی نیز ارزیابی صورت گرفت. به منظور پیگیری نتایج آموزش یک ماه بعد این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. بر اساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری برای هر سه شرکت کننده مؤثر بوده است. در زمینه بهبود شایستگی تحصیلی این برنامه برای شرکت کننده اول مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش به نظر می رسد که ماهیت گروهی مداخلات با ایجاد فرصت بیشتر برای تعامل و افزایش انگیزه کودکان برای ارتباط نه تنها منجر به بهبود روابط و مهارت های اجتماعی می شوند، بلکه همچنین می توانند اثر مستقیم و مثبت بر مشکلات رفتاری (شامل کاهش قلدری، رفتار های برون ریزی و درون ریزی) بر جای بگذارند. در زمینه اثر بخشی این برنامه بر شایستگی تحصیلی نیاز به تحقیقات بیشتری است.
۱۹.

ساخت و اعتباریابی پرسشنامه احساس عاملیت نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت و اعتباریابی عاملیت نابینا مولفه های عاملیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 506 تعداد دانلود : 967
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه احساس عاملیت برای افراد با نقص بینایی انجام گرفت. با این هدف، 450 نفر از افراد با نقص بینایی که به شیوه در دسترس از شهرهای اصفهان، تهران و شیراز انتخاب شدند، مشارکت داشتند. پرسشنامه 33 سوالی برای بررسی احساس عاملیت با استفاده از مبانی نظری و مدل مفهومی ساخته شد و سه مولفه خودکارآمدی، خوش بینی و هدفمندی بعنوان خرده مقیاس های آن در نظر گرفته شد. پس از تکمیل پرسشنامه توسط افراد شرکت کننده و حذف موارد ناقص، 400 پرسشنامه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-8.5 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در نتیجه تحلیل عاملی تاییدی و ماتریس ساختار عامل چرخش یافته مقیاس از طریق روش PC، 3 گویه حذف شد که دو گویه مربوط به مولفه خود کارآمدی و یک گویه مربوط به مولفه خوش بینی بود. در نهایت نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری مفید و معتبر در پژوهش های روانشناختی استفاده شود.
۲۰.

مقایسه تحمل درماندگی و ترس از مسخره شدن در همشیرهای کودکان با و بدون اختلال طیف درخودماندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف درخودماندگی همشیرها تحمل درماندگی ترس از مسخره شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 112 تعداد دانلود : 523
این پژوهش با هدف مقایسه تحمل درماندگی و ترس از مسخره شدن در همشیرهای کودکان با و بدون اختلال طیف درخودماندگی انجام شد. جامعه آماری شامل کل همشیرهای کودکان با و بدون اختلال طیف درخودماندگی شهر اصفهان بود. نمونه مورد بررسی شامل 29 نفر از همشیرهای کودکان با اختلال درخودماندگی (19پسر،10دختر) و 29 نفر از همشیرهای کودکان بدون این اختلال (19 پسر، 10 دختر) بود که به صورت نمونه برداری در دسترس انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار این پژوهش مقیاس تحمل درماندگی (DTS؛ سیمون و گاهر، 2005) و مقیاس ترس از مسخره شدن (FBLS؛ راج و پرویر، 2009) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت میانگین نمره های تحمل (001/0>P)، ارزیابی (018/0>P) و تنظیم (001/0>P) و ترس از مسخره شدن (034/0>P) در همشیرهای کودکان با و بدون اختلال طیف درخودماندگی معنا دارست. این نتایج لزوم استفاده از برنامه های پیشگیری و مداخله برای جلوگیری از بروز آسیب های روان شناختی بلندمدت را نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان