پژوهش های علوم شناختی و رفتاری
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری سال هشتم پاییز و زمستان 1397 شماره 2 (پیاپی 15) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برای بسیاری از افراد، کار و خانواده دو حوزه ی بزرگ زندگی هستند. پژوهش ها نشان داده است کارکنان در مواجهه با استرس ها و فشارهای شغلی الگوهای رفتار کاری متفاوتی در پیش می گیرند که ممکن است سالم یا ناسالم باشد و بر ابعاد دیگر زندگی شان تأثیر بگذارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تعارض کار – خانواده ی افراد دارای الگوهای رفتار کاری سالم (G :الگوی سلامت و S: الگوی صرفه جو) و ناسالم (A: الگوی جاه طلب و B: الگوی فرسوده) بود. جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان بودند که 145 نفر از آنان به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. ابزارها عبارت بودند از: مقیاس تعارض کار - خانواده (کارلسون، کاکمار و ویلیامز، 2000) و پرسشنامه رفتارها و الگوهای تجربی مرتبط با کار(شارسمیت وفیشر، 2003). داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس تجزیه یکراهه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد 20 نفر از افراد نمونه دارای الگوی G، 29 نفر الگوی S، 49 نفر الگوی A و 47 نفر الگوی B بودند و میانگین تعارض کار– خانواده در الگوی S به طور معناداری کمتر از A و B، و در الگوی G کمتر از A می باشد (003/0 = p).بر اساس نتایج این پژوهش، الگوهای رفتار کاری افراد در مواجهه با تنش ها و استرس های شغلی شان، میزان تجربه ی تعارض کار-خانواده در آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین ضروری است الگوهای رفتار کاری کارکنان بررسی و مداخلاتی برای اصلاح آنها انجام گیرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مهرورزی مادران بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی دارای اختلالات یادگیری عصب روان شناختی / تحوّلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مهرورزی مادران بر مشکلات رفتاری کودکان دارای اختلالات یادگیری عصب روانشناختی / تحوّلی انجام گرفت. بدین منظور یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پیش دبستانی دارای اختلالات یادگیری عصب روانشناختی / تحوّلی شهرستان مبارکه در سال تحصیلی 1396-1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از آنان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست وارسی نشانه های ناتوانی های یادگیری کودکان پیش از دبستان استیل (2004) و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) بود. اعضاء گروه آزمایش (مادران کودکان ) یک دوره آموزش 8 جلسه ای (هر هفته 2 جلسه، به مدت 90 دقیقه ) دریافت کردند. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مهرورزی مادران بر مشکلات رفتاری (001/0P
تأثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر کارآمدی پردازش و عملکرد حافظه فعال در دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش بسیار مهم حافظه فعال در فعالیت های روزمره زندگی و تحصیلی انسان ها، پژوهشگران را بر آن داشته تا روش هایی را برای بهبود عملکرد آن طراحی کنند. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر کارآمدی پردازش و عملکرد حافظه فعال دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم است. طرح این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمامیِ دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر یاسوج در سال تحصیلی 95-96 است که تعداد 30 نفر به روشِ نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه، گمارده شدند. ابزار پژوهش نرم افزار شاخص پردازش اطلاعات و نرم افزار اِن بک[1] است. پس از انجام پیش آزمون، آزمودنی های گروه آزمایش به مدتِ 12 جلسه تحت آموزش راهبردهای خودگردانی مبتنی بر مدل پنتریچ قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. مجدداً دو گروه با پس آزمون ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مانکوا انجام شد. نتایج نشان داد نمرات پس آزمون کارآمدی پردازش و حافظه فعال در دو گروهْ تفاوت معنادار دارد؛ بدین معنی که کارآمدی پردازش و عملکرد حافظه فعال گروه آزمایش بعد از آموزش راهبردهای خودگردانی افزایش یافته است. بنابر نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، می توان نتیجه گرفت آموزش راهبردهای خودگردانی می تواند باعث افزایش کارآمدی پردازش و عملکرد حافظه فعال دانش آموزان شود. <br clear="all" /> [1] N-back
اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی در نوجوانی: تمایزاتی برمبنای میزان تکانش گری، درک کنترل پذیری و جایگزین های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات اضطرابی، معمول ترین طبقه از اختلالات روانی اند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تکانش گری، درک کنترل پذیری و درک و تولید جایگزین های شناختی در نوجوانان دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی انجام شده است. این پژوهش مطالعه ای با طرح پژوهشی علّی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان متوسطه اول شهرستان خرم آباد است. نمونه بررسی شده ازطریق نمونه گیری دردَسترس انتخاب شد و مقیاس های تکانش گری، انعطاف پذیری شناختی، اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی درباره آنها اجرا شد. سپس برمبنای نمرات برش مقیاس های اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، دو گروه دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی انتخاب شدند و ازلحاظِ تکانش گری، درک کنترل پذیری و درک و تولید جایگزین های شناختی مقایسه شدند. تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) تفاوت معناداری را در ترکیب خطی متغیرهای وابسته این دو گروه اضطرابی نشان داد. آزمون های تک متغیری تحلیل واریانس نیز نشان داد نوجوانانِ دارای اضطراب اجتماعی، نسبت به نوجوانانِ دارای اضطراب فراگیر، توانایی بیشتری در درک و تولید جایگزین های شناختی نشان دادند (افراد دارای اضطراب فراگیر مشکلات بیشتری در این مؤلفه داشتند). این تفاوت در دختران و نه پسران دو گروه اضطرابی وجود داشت. در تکانش گری و درک کنترل پذیری تفاوت معناداری بین گروه ها وجود نداشت؛ درنتیجه، نوجوانان دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، به ویژه دختران، در انعطاف پذیری شناختی (درک و تولید جایگزین های شناختی) متفاوت اند؛ بنابراین، لازم است تشخیص و ارزیابی و نیز برنامه های درمانی آنها باتوجه به این تفاوت ها انجام شود.
تأثیر برنامه مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده با عملکرد بالا بررسی شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، همه کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده با عملکرد بالا در شهر اصفهان بودند. نمونه شامل30 نفر از کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده با عملکرد بالا بود که به روشِ نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طورِ تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند (15نفر). ابزار پژوهش، مقیاس رفتارهای کلیشه ای بولدفیش و همکاران (۲۰۰۰) بود. گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی را طی 29 جلسه 60دقیقه ای (هر هفته، سه جلسه) دریافت کردند. مربیان آزمودنی ها قبل و پایان مداخله با روش مصاحبه انفرادی مقیاس را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد برنامه مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش میزان ابعاد رفتارهای کلیشه ای آزمودنی ها تأثیر معناداری داشته است (001/0p <). درمجموع، مشاهده شد که برنامه مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در جهت کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده با عملکرد بالا استفاده شود.
روابط ساختاری ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی: نقش میانجی هدف های زندگی و عاطفه مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی روابط ساختاری ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی عاطفه مثبت و منفی و هدف های زندگی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه افراد بزرگسال منطقه 6 شهر تهران در سال 1395تشکیل می دهند. شرکت کنندگان شامل 400 نفر (241 زن و 156 مرد) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه های عاطفه مثبت و منفی، رضایت از زندگی، پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت و هدف های زندگی را تکمیل کردند. مدل فرضی با تحلیل مسیرْ آزمون شد. یافته ها نشان داد توافق پذیری، تجربه گرایی، برون گرایی و وجدان گرایی رابطه مثبت و معناداری با هدف های درونی و عاطفه مثبت داشتند. درواقع هدف های درونی و عاطفه مثبت در رابطه میان این متغیرها با رضایت از زندگی نقش میانجی داشتند و بر آن اثر مستقیم می گذاشتند؛ اما عواطف منفی و هدف های بیرونی نقش میانجی نداشتند و بر رضایت از زندگی اثر مستقیم نداشتند. همچنین، از بین ویژگی های شخصیتیْ برون گرایی و روان رنجوری بر رضایت از زندگی اثر مستقیم داشتند. روان رنجوری بر رضایت از زندگی اثر غیرمستقیم نداشت. 21درصد واریانس رضایت از زندگی توسط مدل پیش بینی می شد؛ درنتیجه می توان گفت توجه به هدف های درونی و عاطفه مثبت در رابطه میان ویژگی های شخصیتی با رضایت از زندگی بسیار مهم است.