روان شناسی افراد استثنایی
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هفتم تابستان 1396 شماره 26 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزش بازداری پاسخ ، توجه پایدار و به روز رسانی و بررسی تأثیر آن بر نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در سال تحصیلی 95- 96 مدارس منطقه 1 ، منطقه 4 و کلینیک روان شناسی منطقه3 تهران بود. بعد از انتخاب 30 آزمودنی واجد شرایط به عنوان نمونه پژوهش، به شیوه تصادفی 15 کودک در گروه آزمایش و 15 کودک در گروه گواه قرار گرفتند. به منظور بررسی نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان از پرسش نامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و برای ارزیابی کارکرد های اجرایی کودکان از آزمون های ان بک ، (CPT) ، آزمون برو- نرو استفاده شد. این برنامه توسط پژوهشگران طراحی شد و کودکان گروه آزمایشی در این برنامه16 جلسه ایی شرکت کردند و کودکان گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تی نشان داد که بین میانگین نمره های گروه آزمایشی و گواه در نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برنامه آموزشی بازداری پاسخ، توجه پایدار و به روز رسانی باعث کاهش معنی دار نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در کودکان گروه آزمایشی شده است.
پیش بینی بازداری پاسخ بر اساس ابعاد خلق و خو در دانش آموزان دختر دارای نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه در زمینه رابطه ابعاد خلق و خو با بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شواهد محدودی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش ابعاد خلق و خو در پیش بینی بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر شهر اردبیل در سال تحصیلی 90-1389 بودند. نمونه پژوهش 75 دانش آموز دختر دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بودند که از میان 800 دانش آموز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست اختلال نافرمانی مقابله ای و مصاحبه تشخیصی بالینی، پرسشنامه ابعاد خلق و خو و آزمون رنگ- واژه استروپ استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار و خودراهبری بهترین پیش بینی کننده های بازداری پاسخ در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای هستند. این نتایج بیان می کند که ابعاد خلق و خود در پیش بینی بازداری پاسخ در دانش آموزان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای نقش قابل توجهی دارد. همچنین نتایج حاضر تلویحات مهمی در زمینه پیشگیری و آسیب شناسی اختلال نافرمانی مقابله ای دارد.
تأثیر داشتن کودک با کم توانی ذهنی بر زندگی مادران: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با در نظر گرفتن تأثیر عمیق و متقابل کودکان با کم توانی ذهنی بر زندگی اعضای خانواده و به ویژه مادران و وجود مطالعات بسیار اندک در این گروه هدف، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر داشتن کودک با کم توانی ذهنی بر زندگی مادران انجام گرفت. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه پژوهش 22 نفر از زنان دارای کودک کم توان ذهنی شهر یزد بودند که با روش نمونه گیری غیر-تصادفی هدفمند انتخاب شدند؛ این تعداد براساس ملاک اشباع نظری انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. برای گرداوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه، با روش کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. در مرحله کدگذاری باز 54 مفهوم و در مرحله کدگذاری محوری 9 مقوله به دست آمد. مقوله ها عبارتند از: ضعف امکانات، رنج هزینه، تضعیف روابط اجتماعی، نارضایتی زناشویی، ضعف حمایت، دیگران سرزنشگر، دوگانگی اعتقادی، دلهره ی فرزندآوری و ترس از آینده. مقوله «مراقبت- مخاطره» به عنوان مقوله هسته ای ظهور یافت. نتایج بیان کننده ی آن است که مراقبت از کودک با کم توانی ذهنی، مادر را در معرض انواع مختلفی از مخاطرات قرار می دهد. فقر فرهنگی، اقتصادی و حمایتی به عنوان شرایط علی تأثیرگذار بر پدیده مراقبت- مخاطره مادران بوده است، پیامدهای حاصل شامل طلاق عاطفی، زوال روابط، افسردگی و انصراف از بارداری بعدی است.
رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه شامل تمامی دختران 14 تا 17 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1395 بود که از میان جامعه آماری این پژوهش، 115 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.اطلاعات از طریق فرم خودگزارش دهی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (YSR) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)جمع آوری شد و داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که اختلالات برون نمود با ابعاد اعتماد و نیاز به تایید به ترتیب ارتباط منفی و مثبت معناداری دارد و بعد نیاز به تایید ارتباط مثبت و معناداری با اختلالات درون نمود دارد و نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که بعد نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات درون نمود و ابعاد اعتماد و نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات برون نمود هستند. پژوهش حاضر، اهمیت نیاز به تایید را به عنوان پیش بینی معنادار اختلالات درون نمود و برون نمود در دختران نوجوان برجسته می سازد و الگوی اعتماد پایین و نیاز به تایید بالا را برای پیش بینی اختلالات برون نمود ارائه می دهد که آموزش های لازم به والدین در خصوص نیازهای هر یک از دوره-های تحولی که می تواند در دلبستگی و درنتیجه سلامت روان فرد تاثیر بگذارد ضروری می نماید.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر اضطراب اجتماعی نوجوانان پسر کم توان ذهنی شهر یزد انجام شده است. روش این پژوهش آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 11 تا 20 ساله را شامل می شد که در سال تحصیلی 94-93 در مدارس خاصّ کم توان ذهنی شهر یزد مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه این پژوهش شامل 40 دانش آموز است که به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، مقیاس اضطراب اجتماعی لاجرسا برای نوجوانان بود. برنامه آموزش مهارت های ارتباطی طی 12 جلسه 50 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی مانند آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ اضطراب اجتماعی و تمامی ابعاد آن تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0p<). نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی باعث کاهش اضطراب اجتماعی (%58 =اندازه اثر) و مؤلفه های آن، یعنی ترس از ارزیابی منفی، اجتناب و اندوه اجتماعی در موقعیت جدید و اجتناب و اندوه عمومی (%30/59 =اندازه اثر) در دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. از این رو این پژوهش پیشنهاد می کند که بر آموزش مهارت های ارتباطی به دانش آموزان کم توان ذهنی تأکید شود.
سهم هویت ، نیازهای بنیادی روانشناختی و متغیر های جمعیت شناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانش آموزان معلول جسمی – حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب دیدگی های جسمی- حرکتی به عنوان یک آسیب که یک یا بیش از یکی از فعالیت های عمده ی زندگی فرد را محدود می کند، تعریف شده است، این نوع آسیب دیدگی ها مانع بروز کارآمد توانایی های بدنی یا روانی در فرد می شوند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش هویت، نیازهای بنیادی روان شناختی و متغیرهای جمعیت شناختی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانش آموزان آسیب دیده جسمی- حرکتی بود. روش بررسی به این صورت بود که نمونه ای آماری مشتمل بر 200 نفر از دانش آموزان با اختلال جسمی– حرکتی که به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرسشنامه های ابعاد هویت (AIQ-IV)(چیک، اسمیت و تروپ، 2003)، بهزیستی روان شناختی (کارول ریف،1980) و مقیاس نیازهای بنیادی روان شناختی (گاردیا، دسی و ریان، 2000) استفاده شد. داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. تحلیل داده ها نشان داد که هویت، نیازهای بنیادی روان شناختی و متغیرهای جمعیت شناختی می تواند بهزیستی روان شناختی دانش آموزان با آسیب دیدگی جسمی – حرکتی را پیش بینی کند (001/0P<)، (005/0P<). در آخر می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های هویت، نیازهای بنیادی روان شناختی و متغیرهای جمعیت شناختی عامل اثرگذاری در ایجاد بهزیستی روان شناختی دانش آموزان با آسیب دیدگی جسمی– حرکتی است.
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر کاهش نارسایی شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال یادگیری ویژه ، یک اختلال عصبی تکاملی است. دانش آموزان مبتلا به این اختلال سطح بالایی از مشکلات شناختی دارند که منجر به افت تحصیلی آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر کاهش نارسایی شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم تا ششم دارای ناتوانی یادگیری شهر کرمانشاه بود که نمونه ای به حجم 28 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نارسایی شناختی برادبنت، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو(CLDQ) و آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه 4 بود. برنامه توانبخشی شناختی Captain’s Log به مدت 12 جلسه 50-60 دقیقه ای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه توانبخشی شناختی Captain’s Log موجب کاهش نارسایی شناختی این کودکان شده است (001/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای می تواند به عنوان روشی مناسب در کاهش نارسایی شناختی کودکان به کار رود.
رابطه تاب آوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه تاب آوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال 94- 1393 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه تاب آوری، شادکامی و فرم والدین فهرست رفتاری کودک استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تاب آوری والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، بیش فعالی و رفتار مقابله ای دانش آموزان رابطه منفی معنا داری وجود داشت. همچنین شادکامی والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، بیش فعالی، رفتار مقابله ای و مشکلات سلوک دانش آموزان رابطه منفی معنا دار داشت. تاب آوری والدین پیش بینی کننده مشکلات بیش فعالی دانش آموزان و شادکامی والدین پیش بینی کننده مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، رفتار مقابله ای و سلوک دانش آموزان بود. همچنین بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر ابعاد مشکلات رفتاری تفاوتی وجود نداشت. بنابراین، نتایج نشان دهنده اهمیت تأثیر ویژگی های والدین بر مشکلات رفتاری دانش آموزان دختر و پسر بود.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی کارکردی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و داده ها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانواده ها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج به دست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانواده درمانی کارکردی می توانند باعث افزایش توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.