حسن میرزاحسینی

حسن میرزاحسینی

مدرک تحصیلی: استادیار، گروه روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۳ مورد.
۱.

تعیین نقش میانجی توانمندی ایگو در رابطه تروما با حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت افراد دارای تجربه تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندی ایگو حالات تجزیه ای مسخ شخصیت تروما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی توانمندی ایگو در رابطه با حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت افراد دارای تجربه تروماتیک انجام شد. روش پژوهش، توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه افراد 15 تا 35 سال دارای تجارب تروماتیک استان قم در سال 1402 تشکیل دادند و نمونه پژوهش شامل 250 نفر از این افراد با در نظر گرفتن معیارهای ورود بود. لذا از طریق ارسال لینک برای افراد انتخاب شده، پرسشنامه ها به صورت اینترنتی تکمیل شد. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های مسخ شخصیت (DES، سیرا و بریوس، 2000)، تجارب تجزیه ای (DES-II، کارلسون و پوتنام، 1993)، ترومای کودکی (CTQ، برنستاین و همکاران، 2003) و توانمندی ایگو (ESS، بارون، 1953) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج برازندگی مدل پیشنهادی حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. بر اساس یافته های به دست آمده ترومای کودکی بر حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت اثر مثبت و معنادار و بر توانمندی ایگو اثر منفی معنادار دارد (01/0>P). همچنین توانمندی ایگو بر حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت اثر منفی و معنادار دارد (01/0>P). همچنین با ورود متغیر توانمندی ایگو به مدل اثر غیرمستقیم ترومای کودکی بر حالات تجزیه ای و مسخ شخصیت معنادار شد (01/0>P). بنابراین قدرت ایگو می تواند بر تجربه بعد از تروما اثر گذارد و باعث تعادل روانی و عدم ابتلا به اختلالات تجزیه ای و مسخ شخصیت هنگام مبارزه با محرک های درونی و بیرونی شود.
۲.

روابط موضوعی و نشانه های شخصیت نمایشی: نقش میانجی گر مکانیسم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکانیسم های دفاعی شخصیت نمایشی روابط موضوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه: اختلال شخصیت نمایشی (HPD) یک سندرم بالینی است که در آن افراد، دارای سبک تعاملی سبک بین فردی هستند که با اغواگری، سطحی نگری هیجانی و نمایش اغواگری، سطحی نگری هیجانی و نمایشی مشخص می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین نشانه های شخصیت نمایشی براساس روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 508 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های سبک های دفاعی (اندروز و همکاران، 1993)، نشانه های شخصیت نمایشی (چریستوفر و همکاران، 2014) و مقیاس روابط موضوعی (بل و همکاران، 1973) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL 8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روابط موضوعی به طور مستقیم 24/0 درصد و به واسطه مکانیسم های دفاعی 34/0 درصد از نشانه های شخصیت نمایشی را تبیین می کند (05/0 P<). در مجموع، برآورد مدل ساختاری که در آن روابط موضوعی متغیر پیش بین و مکانیسم دفاعی به عنوان متغیر میانجی وارد مدل شدند، نشان دادکه این مدل 47/0 درصد از نشانه های شخصیت نمایشی را تبیین می کند (05/0 P<). نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری نمود که نشانه های شخصیت نمایشی پدیده تک بعدی نیست و متغیرهای متعددی می توانند آن را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین در درمان نشانه های این اختلال بایستی متغیرهای ارتباطی و فردی را مورد بررسی قرار داد.
۳.

جدا شدن شرکاء از گروه اقتصادی با منافع مشترک از منظر فقه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه اقتصادی منافع مشترک اخراج ورشکستگی انتفاء موضوع انتفاع موضوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۷
زمینه و هدف: گروه اقتصادی با منافع مشترک در حقوق داخلی ایران قدمت چندانی ندارد  و به همین دلیل برخی ابعاد آن مانند جدا شدن شرکاء از گروه اقتصادی دارای ابهام است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی جدا شدن شرکاء از گروه اقتصادی با منافع مشترک از منظر فقه و حقوق ایران است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: علل انحلال گروه اقتصادی به صورت مشترک و به صورت اختصاصی قابل تفکیک است، عللی مشترک نظیر انقضا مدت، انتفاء موضوع، ورشکستگی انحلال برای ابراز اراده و انحلال قضایی است. از علل اختصاصی قابل تفکیک به دو دسته شخص حقیقی یا حقوقی است فوت یا حجر و ممنوعیت قانونی می تواند باعث انحلال گروه اقتصادی شود. انحلال ورشکستگی شخص حقوقی نیز باعث انحلال گروه اقتصادی می شود. این انحلال موجب تصفیه گروه می شود. نتیجه : شرط محدود کردن اختیار شرکاء در انتقال سهم الشرکه و کناره گیری از گروه و تصمیم به اخراج شریک توسط سایر شرکاء، مغایرتی با اصول کلی فقهی و حقوق مانند قاعده تسلیط ندارد.
۴.

مدل یابی نقش میانجی سبک های تفکر در رابطه عاملیت انسانی وخودتنظیمی دانش با انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی در دانش آموزان پسر

کلید واژه ها: عاملیت انسانی خودتنظیمی دانش سبک های مقابله با استرس تحصیلی سبک تفکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
زمینه و هدف: افراد برای مواجهه با شرایط استرس زا از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می نمایند و این بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. به نظر می رسد خودتنظیمی دانش، عاملیت انسانی و سبک های تفکر بر روی انتخاب سبک مقابله با استرس تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تأثیر عاملیت انسانی و خودتنطیمی دانش بر انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک تفکر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم رشته های شاخه نظری شهر کاشان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که تعداد 497 دانش آموز از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های چندوجهی ش خصیت عاملیتی کوته (1997)، پرسشنامه خودتنظیمی دانش SRKS-U، پرسشنامه سبک های مقابله ای اندلروپارکر و سبک های تفکر اس ترنبرگ-واگن ر (1992) پاسخ دادند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و به منظور آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.26 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و مثبت متغیر سبک مقابله ای مسئله مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای هیجان مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به ترتیب به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای اجتنابی را با میانجی گری سبک های تفکر تحت تأثیر قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی راهبردهای سازگارانه مقابله با استرس را در مدارس برای دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
۵.

رابطه ساختاری جهت گیری مذهبی با سرسختی روانشناختی با میانجی گری سبک هویت در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرسختی روانشناختی جهت گیری مذهبی سبک های هویت دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی سرسختی روانشناختی براساس جهت گیری مذهبی بامیانجی گری سبکهای هویت دردانش آموزان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کاشان (8100 نفر) در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. برای تعیین حجم نمونه ازملاک های مربوط به روش آماری معادلات ساختاری استفاده شد. حجم نمونه در این پژوهش به تعداد 500 نفر با استفاده از روش نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تعیین شد. ابزارگردآوری اطلاعات سه پرسش نامه، مقیاس سرسختی(Kobasa,1979)، مقیاس سبک هویت( Berzonesky,1992) و پرسشنامه جهت گیری مذهبی) Alport& Ross 1967)بود. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و بااستفاده از نرم افزار لیزرل ۸.۸ و26 spss. تجزیه وتحلیل گردید یافته ها: بر اساس نتایج جهت گیری بیرونی با (01/0 > p)، جهت گیری درونی با (05/0 > p ) به صورت مستقیم سرسختی روان شناختی را پیش بینی کردند. جهت گیری درونی با (01/0 > p) با میانجی گری سبک های هویت سرسختی روان شناختی را پیش بینی کرد. سبک هویتی اطلاعاتی با (05/0 > β)، سبک هویتی هنجاری با (05/0 > p) به صورت مستقیم سرسختی روان شناختی را پیش بینی کردند. جهت گیری بیرونی با (01/0 > p)، جهت گیری درونی با (01/0 > p) به صورت مستقیم سبک هویتی اطلاعاتی، جهت گیری درونی با (01/0 > p) به صورت مستقیم سبک هویتی هنجاری را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج سرسختی روانشناختی را براساس جهت گیری مذهبی با میانجی گری سبک هویت را می توان پیش بینی کرد. ازاین رو، درنظرگرفتن این دو متغیر در برنامه های آموزشی دانش آموزان توصیه می شود.
۶.

اثربخشی مصاحبه انگیزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش متابعت درمانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع2

تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۶
زمینه و هدف: دیابت یکی از بیماری های مزمن پزشکی با بیشترین وابستگی به وضعیت روانشناختی افراد مبتلا است؛ در درمان های بکار رفته در مورد بیماران دیابتی، اغلب از پرداختن به مشکلات روانشناختی این قشر، به ویژه افراد غفلت شده است ؛ از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر مصاحبه انگیزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش متابعت درمانی بیماران مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد. روش پژوهش: مطالعه ی حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با روش نمونه گیری تصادفی بوده که بر روی 30 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع2 عضو تحقیقات دیابت شهر تهران که شرایط شرکت در مطالعه را داشتند در سال 1398 اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه متابعت درمانی بیماری های مزمن که در سال 1392 در پایان نامه مدانلو طراحی و روانسنجی شده است و با روش مصاحبه و گرفتن نمونه خون جمع آوری گردید. هر عضو گروه مداخله 8 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت مصاحبه انگیزشی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که مصاحبه انگیزشی مبتنی بر تعهد و پذیرش بر بهبود متابعت درمانی افراد موثر است (05/0 P< ). همچنین نتایج آزمون پیگیری هم نشان می دهد که دوره مصاحبه انگیزشی مبتنی بر تعهد و پذیرش بر روی گروه اثربخش و ثابت بوده است . نتیجه گیری: مداخله ی مصاحبه انگیزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر متابعت درمانی در مبتلایان به دیابت نوع دو تأثیر مثبت را نشان داد؛ لذا پیشنهاد می شود این مداخله در زمان و جلسات بیشتری انجام شود.
۷.

ارتباط ساختاری سازمان شخصیت مرزی و روابط موضوعی: نقش واسطه ای مقاومت پذیری در دختران و پسران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین سازمان شخصیت مرزی براساس روابط موضوعی اولیه، و مقاومت پذیری انجام شد. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود، که 412 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های روابط موضوعی بل و همکاران (1985)، سازمان شخصیت مرزی کرنبرگ (2002) و مقیاس مقاومت پذیری عاشور پور و همکاران (2010) را تکمیل کردند. مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از داده های بدست آمده از پرسش نامه ها انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روابط موضوعی به طور مستقیم 29/0 درصد و به واسطه مقاومت پذیری 19/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند. در مجموع، برآورد مدل ساختاری که در آن روابط موضوعی متغیر پیش بین و مقاومت پذیری به عنوان متغیر میانجی وارد مدل شدند، نشان داد که این مدل 19/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که سازمان شخصیت مرزی تنها به صورت غیرمستقیم و از طریق مقاومت پذیری، توسط روابط موضوعی به صورت منفی تبیین می گردد.
۸.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی در دانش آموزان پایه چهارم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نافرمانی مقابله ای تنظیم هیجانی خودکنترلی دانش آموزان فرزندپروری رفتاری مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۲۱
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری رفتاری به مادران با آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی دانش آموزان پایه چهارم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه چهارم دبستان و مادران آنها بود که در بازه زمانی مرداد و شهریور ۱۳۹۹ به کلینیک های روان شناسی منطقه ۵ تهران مراجعه کرده بودند. از جامعه مذکور، ۴۵ شرکت کننده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. جلسات گروه های آزمایش ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای برای هر گروه بود. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) و پرسشنامه خودکنترلی (CPSC) بود. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و به منظور مقایسه زوجی از تحلیل بنفرونی استفاده گردید. یافته ها نشان داد در هر دو گروه آزمایش میانگین نمرات پس آزمون در راهبردهای تنظیم هیجان سازگارانه (اندازه اثر= ۵۶۶/۰)، ناسازگارانه (اندازه اثر= ۷۰۱/۰) و ابعاد خودکنترلی (اندازه اثر= ۶۳۳/۰) نسبت به پیش آزمون تغییر کرده است (۰۵/۰>P)، اما تفاوت معناداری بین این دو روش بر روی متغیرهای پژوهش و ابعاد آنها مشاهده نشد (۰۵/۰<P). از این یافته های می توان نتیجه گرفت آموزش فرزندپروری به مادران به اندازه آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان بر راهبردهای تنظیم هیجان و ابعاد خودکنترلی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای اثربخش است.
۹.

بررسی نقش ذهنیت های والدتنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی دانشجویان متأهل: نقش تعدیل کننده ی سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهنیت های طرحواره ای سبک های مقابله ای طلاق عاطفی طرحواره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۹۱
امروزه در بسیاری از جوامع شاهد طلاق عاطفی و طلاق رسمی هستیم که می تواند سبب بروز عوارض منفی جسمانی و روانی در زوجین، کودکان آنها و یا حتی اجتماع شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ذهنیت های والد تنبیه گر و کودک آسیب پذیر طرحواره ای در طلاق عاطفی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد قم در سال تحصیلی 1399-1400 انجام گرفت. حجم نمونه ای 298 نفری با روش نمونه گیری در دسترس صورت گرفت. ابزار مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن و مقیاس مقابله با شرایط پر استرس اندلر و پارکر. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی در قالب نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. همچنین این ذهنیت دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار می باشد. ذهنیت والد تنبیه گر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ همچنین این ذهنیت دارای رابطه مثبت و معنادار با طلاق عاطفی نیز می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله ای هیجان مدار می باشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه منفی و معنادار با سبک مقابله ای مسئله مدار میباشد. ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مثبت و معنادار با سبک مقابله اجتنابی می باشد؛ ذهنیت کودک آسیب پذیر دارای رابطه مستقیم و مثبت با طلاق عاطفی می باشد.
۱۰.

An Academic Achievement Model for Students with Post-Traumatic Stress Disorder (Kermanshah Earthquake) based on Cognitive Ability and Difficulty in Emotion Regulation(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
Introduction: Academic achievement is one of the main concerns of the educational system of any country, and as a result, any factor that is effective in reducing or increasing its quantity and quality is considered and emphasized by researchers. Psychological damage and stressful accidents have effects on academic achievement. This study aimed to develop a model of structural equations for academic achievement of students with post-traumatic stress disorder (PSTD) (Kermanshah earthquake) based on cognitive ability; moreover, it was attempted to investigate the mediating role of difficulty in emotion regulation in this regard. Methods: This descriptive-correlational study was conducted based on a quantitative and applied research method. The statistical population of the present study includes all students with PSTD in Sarpol Zahab, Kermanshah Province, Iran, in the academic year of 2018-19. In total, 48 cases were selected using the available sampling method. The data were collected using the Capita’s Log software, Emotion Regulation Questionnaire, and final grades of Persian literature and mathematics courses. Data analysis was performed employing the structural equation modeling (SEM) and Smart PLS software. Findings: The results of this study in the form of a structural model showed that all t-coefficients among the three main constructs were higher than 1.96, which indicates the existence of significant relationships among research variables. In other words, cognitive ability has a direct and significant relationship with the academic achievement of students with PSTD. Moreover, there is a negative relationship between cognitive ability and difficulty in emotion regulation. Conclusion: The results of the present study revealed the direct and significant effect of cognitive ability on the academic achievement of students with PSTD. In addition, an indirect effect of cognitive ability was observed on the academic achievement of these students with a mediating role of difficulty in emotion regulation. The findings of the present study indicate that the improvement of the cognitive ability, as well as the enhancement of the skills related to emotion regulation in students with PSTD, leads to improved academic achievement.
۱۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش مبتنی بر شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی انجام شد. روش بررسی: مطالعه کنونی کاربردی و نیمه آزمایشی بوده و به صورت پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه طراحی و پیاده سازی گردید، کلیه بیماران سرپایی تحت درمان با دستگاه دیالیز در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 97-1398 جامعه آماری مطالعه را تشکیل می دادند، ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با بیماران کلیوی یکانی نژاد و همکاران (2012) بود. پس از اجرای پروتکل درمانی توسط محققان این پژوهش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه مداخله، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 24 صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق مطالعه نشان داد پروتکل درمانی مبتنی بر روش شناختی رفتاری بر تمامی ابعاد کیفیت زندگی تاثیر داشته و متجر به افزایش نمره میانگین نسبت به پیش آزمون شده است. همچنین تفاوت معناداری بین گروه ها، هم در بعد عمومی (53/51=F، 001/0>P) و هم در بعد اختصاصی (78/164=F، 001/0>P) کیفیت زندگی بیماران دیالیزی وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد که روش شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی موثر بوده و می توان به عنوان یک مداخله موثر در بهبود کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود.
۱۲.

کیفیت زندگی بر اساس تیپ شخصیت D: نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندرم روده تحریک پذیر کیفیت زندگی تیپ شخصیت D راهبردهای مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله در رابطه تیپ شخصیت D و کیفیت زندگی در مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را کلیه مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر در سال 99-1398، ساکن کاشان تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی در بیماران روده تحریک پذیر (IBS-QOL-34) پاتریک و دراسمن (1998)، مقیاس تیپ شخصیتی D (DS-14) دنولت (2005) و مقیاس راهبردهای مقابله برای موقعیت های استرس زا (CISS) اندلر و پارکر (1990) بود. جهت تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. در این مدل تیپ شخصیت D رابطه مستقم و معناداری با راهبردهای مقابله داشت (05/0P<) و راهبردهای مقابله رابطه مستقم و معناداری با کیفیت زندگی داشت (05/0P<)، همچنین تیپ شخصیتD بصورت غیرمستقیم بواسطه راهبردهای مقابله هیجان مدار و اجتنابی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی بود (05/0P<). بنابراین اتخاذ اقداماتی در جهت مداخلات شخصیتی و شناختی، برای بهبود کیفیت زندگی مبتلایان به سندرم روده تحریک پذیر توصیه می گردد.
۱۴.

مدل سازی معادله ساختاری سازمان شخصیت مرزی و روابط موضوعی: بررسی نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط موضوعی اولیه ساختار شخصیت مرزی مکانیزم دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
سازمان شخصیت مرزی به عنوان یکی از سطوح شخصیت از نگاه کرنبرگ است که با هویت آشفته و مکانیسم های دفاعی ابتدایی مثل جداسازی مشخص می شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین سازمان شخصیت مرزی براساس روابط موضوعی اولیه، و مکانیزم های دفاعی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بود، که 412 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های روابط موضوعی، سازمان شخصیت مرزی و مقیاس مکانیزم-های دفاعی را تکمیل کردند. مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از داده های بدست آمده از پرسش نامه ها انجام شد. نتایج نشان داد که روابط موضوعی به طور مستقیم ۲۲/0 درصد و به واسطه مقاومت پذیری ۳۸/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند. در مجموع، برآورد مدل ساختاری که در آن روابط موضوعی متغیر پیش بین و مکانیزم های دفاعی به عنوان متغیر میانجی وارد مدل شدند، نشان داد که این مدل 22/0 درصد از ساختار شخصیت مرزی را تبیین می کند. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری نمود که سازمان شخصیت مرزی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق مکانیزم های دفاعی، توسط روابط موضوعی به صورت منفی تبیین می گردد. واژه های کلیدی: روابط موضوعی اولیه، ساختار شخصیت مرزی، مکانیزم دفاعی
۱۵.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر عاطفه هراسی بر کاهش علائم افسردگی در زنان طیف شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی درمان ذهنی سازی درمان عاطفه هراسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی در مقایسه با درمان مبتنی بر عاطفه هراسی بر کاهش علایم افسردگی زنان طیف شخصیت مرزی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش 120 نفر از زنان دارای علایم طیف شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در بازه مرداد ماه تا مهر ماه 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه افسردگی گلدنبرگ (1971) و مصاحبه براساس معیار های DSM-5 60 زن به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 20 زن) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش اول درمان مبتنی بر ذهنی سازی بتمن و فوناگی (2016) و گروه آزمایش دوم درمان مبتنی بر عاطفه هراسی مک کالو (2003) را در هشت جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه دریافت کردند و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مداخله مبتنی بر ذهنی سازی (41/18=F، 001/0 =P) با اندازه اثر 36/0 و درمان مبتنی بر عاطفه هراسی (35/20=F، 001/0 =P) با اندازه اثر 38/0 بر افسردگی زنان و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که از درمان عاطفه هراسی در کنار دارو درمانی می توان برای بیماران مبتلا به افسردگی استفاده کرد.
۱۶.

پایداری ازدواج بر اساس کیفیت رابطه والدین و دلبستگی: نقش میانجی خود شیفتگی، بیگانگی و تجربه مایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: از خودبیگانگی پایداری ازدواج تجربه مایی دلبستگی شخصیت خودشیفته کیفیت رابطه والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۲۵
این پژوهش با هدف بررسی مدل پایداری ازدواج بر اساس کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با نقش میانجی خود شیفتگی، بیگانگی و تجربه مایی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری دردسترس 325 نفر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های شاخص عدم ثبات زناشویی(MII) ادواردز و همکاران (1987)، شخصیت خودشیفته(NPI-16) آمز و همکاران (2006)، اتحاد زناشویی(MAQ) چراغی و همکاران (1396)، کیفیت رابطه والدین(PRQS) آذرین و همکاران (1973) و خرده مقیاس های دلبستگی و از خودبیگانگی در پرسشنامه روابط موضوعی بل(BORRTI) (1995) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل مسیر و نرم افزارهای آماری spss 27 و Lisrel 8.8 انجام شد. در این مدل کیفیت رابطه والدین رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج داشت (01/0P<) و دلبستگی رابطه مستقم و معناداری با پایداری ازدواج نداشت (05/0< P)، همچنین کیفیت رابطه والدین و دلبستگی بصورت غیرمستقیم بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی قادر به پیش بینی پایداری ازدواج بود (05/0P<). یافته ها نشان دادند که مدل مفروض برازش مطلوبی دارد. بنابراین یافته های پژوهش مبنی بر ارتباط کیفیت رابطه والدین و دلبستگی با پایداری ازدواج بواسطه از خودبیگانگی، تجربه مایی و خودشیفتگی می باشد.
۱۷.

بررسی اثر مداخله مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر افزایش متابعت درمانی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: هدف این پژوهش تعیین تأثیر مداخله مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر افزایش متابعت درمانی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: مطالعه ی حاضر یک مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود که جامعه آماری آن زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو عضو تحقیقات دیابت شهر تهران در سال 1397 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی 30 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو که شرایط شرکت در مطالعه را داشتند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 بیمار) و گواه (15 بیمار) به صورت تصادفی کاربندی شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تبعیت از درمان دارویی موریسکی و همکاران (۲۰۰۸) و پرسشنامه جمعیت شناختی با روش مصاحبه و گرفتن نمونه خون جمع آوری شد. هر عضو گروه مداخله پنج جلسه 45-30 دقیقه تحت مصاحبه انگیزشی قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر بهبود متابعت درمانی افراد موثر است (30/15=F، 001/0=P)؛ همچنین نتایج آزمون تعقیبی و مقایسه میانگین نمره متابعت درمانی در مراحل مختلف در گروه مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی نشان داد که اختلاف معناداری بین نمره مرحله پیش آزمون با نمره مراحل پس آزمون، پیگیری اول و پیگیری دوم وجود دارد. نتیجه گیری: مداخله ی مصاحبه انگیزشی مبتنی بر خودکارآمدی در 5 جلسه بر متابعت درمانی در مبتلایان به دیابت نوع دو تأثیر مثبت را نشان داد. لذا پیشنهاد می شود این مداخله در زمان و جلسات بیشتری انجام شود.
۱۸.

اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رفتارهای کنترل گرایانه در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتارهای کنترل گرایانه غنی سازی روابط زوجین هیجان مدار خیانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رفتارهای کنترل گرایانه در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر شهر تهران در سال 1399-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتارهای کنترل گرایانه گراهام کوان و آرچر (2005) بود. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله غنی سازی روابط زوجین متمرکز بر درمان هیجان مدار قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد روش آموزش متمرکز بر هیجان بر نمرات رفتارهای کنترل گرایانه (47/4=F، 040/0=P) در زنان و مردان مواجه شده با خیانت همسر موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که روش آموزش غنی سازی روابط زوجین متمرکز بر رویکرد هیجان مدار، الگویی اثربخش در زنان و مردان آسیب دیده از خیانت همسر است و می تواند به عنوان یکی از روش های درمانی و یا آموزشی در برنامه های زوج درمانی به کاربرده شود.
۱۹.

پیش بینی آسیب شناسی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی اولیه و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عود مواد روابط موضوعی سازمان شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۰ تعداد دانلود : ۳۳۱
این پژوهش با هدف پیش بینی عود مصرف مواد بر اساس روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت در معتادان مرد تحت درمان با متادون انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معتادان مرد تحت درمان متادون شهرستان کاشان در بهار 1389 بودند که از این بین 170 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس عود مصرف (رایت و همکاران، 2001)، پرسشنامه روابط موضوعی (بل، 1955) و سیاهه سازمان شخصیت (کرنبرگ و کلارکین، 1995) استفاده گردید. داده ها با آزمون رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد روابط موضوعی و سازمان شخصیت به ترتیب 48/0 و 17/0 از واریانس عود مصرف مواد را تبیین می کند. ضریب رگرسیون در ابعاد دلبستگی ناایمن، بی کفایتی، مکانیسم های دفاعی نخستین، سردرگمی هویت و سازمان شخصیت مرزی به ترتیب 28/0، 29/0، 70/0، 16/0 و 18/0 بود (01/0 > p ). با توجه به یافته های پژوهش حاضر، روابط موضوعی و سازمان یافتگی شخصیت می توانند در پیش بینی آسیب پذیری افراد به عود مصرف مواد کمک کننده باشند.
۲۰.

تدوین الگوی ساختاری کیفیت خانواده اصلی و گرایش به پیمان شکنی بین همسران با میانجی گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمایزیافتگی خود کیفیت خانواده اصلی گرایش به پیمان شکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
زمینه: پژوهش های زیادی به تأثیر رابطه والدگری - فرزندی و تعاملات خانوادگی بر سازش جویی های آینده از جمله تعهد بعد از ازدواج تأکید دارند. در این میان رشد مفهوم تمایزیافتگی خود در درون خانواده به معنای نظم جویی هیجانی و مدیریت اضطراب می تواند بر روابط همسران تأثیر بگذارد. اما در پژوهش ها ارتباط این متغیرها در یک مدل ساختاری مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف از این پژوهش تدوین الگوی ساختاری کیفیت خانواده اصلی وگرایش به پیمان شکنی با میانجی گری تمایزیافتگی خود بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل همه افراد متأهل شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه شامل 349 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کیفیت خانواده استاوت و همکاران (1985)، مقیاس تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (۱۹98) و مقیاس خیانت مارک واتلی (2006) بود که توسط شرکت دهندگان تکمیل گردید. همچنین به منظور بررسی روابط میان متغیرها، از روش معادلات ساختاری، آزمون همبستگی میان متغیرها و آزمون بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد (0/98= CFI ، 0/98= IFI ، 0/05= RMSEA ). همچنین کیفیت خانواده اصلی رابطه مستقیم با گرایش به پیمان شکنی (0/03) ندارد و به صورت غیرمستقیم از طریق تمایزیافتگی بر پیمان شکنی تأثیر دارد 0/20). به این معنا که تمایزیافتگی خود در رابطه بین کیفیت خانواده اصلی و پیمان شکنی نقش میانجی دارد 0/24). نتیجه گیری: کیفیت ضعیف خانواده که منجر به سطح پایین تمایزیافتگی خود در افراد می شود، احتمالا منجر به پیمان شکنی در زندگی بعدی با همسر می شود. تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری است تا بتوان آموزش های مناسب کیفیت روابط والدگری فرزندی را بهبود بخشید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان