اثربخشی درمان مبتنی بر شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش مبتنی بر شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی انجام شد. روش بررسی: مطالعه کنونی کاربردی و نیمه آزمایشی بوده و به صورت پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه طراحی و پیاده سازی گردید، کلیه بیماران سرپایی تحت درمان با دستگاه دیالیز در مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 97-1398 جامعه آماری مطالعه را تشکیل می دادند، ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با بیماران کلیوی یکانی نژاد و همکاران (2012) بود. پس از اجرای پروتکل درمانی توسط محققان این پژوهش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه مداخله، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS نسخه 24 صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج تحقیق مطالعه نشان داد پروتکل درمانی مبتنی بر روش شناختی رفتاری بر تمامی ابعاد کیفیت زندگی تاثیر داشته و متجر به افزایش نمره میانگین نسبت به پیش آزمون شده است. همچنین تفاوت معناداری بین گروه ها، هم در بعد عمومی (53/51=F، 001/0>P) و هم در بعد اختصاصی (78/164=F، 001/0>P) کیفیت زندگی بیماران دیالیزی وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد که روش شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران دیالیزی موثر بوده و می توان به عنوان یک مداخله موثر در بهبود کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود.The effectiveness of cognitive-behavioral therapy on improving the quality of life of dialysis patients referred to dialysis centers of Tehran University of Medical Sciences
Aim: The aim of this study was to evaluate the effectiveness of cognitive-behavioral methods on improving the quality of life of dialysis patients. Methods: The present study is applied and quasi-experimental and was designed and implemented as a pre-test-post-test with a control group. All outpatients treated with dialysis machine in medical centers affiliated to Tehran University of Medical Sciences in 2019-20. The statistical population consisted of the study. The data collection tool was a quality of life questionnaire related to kidney patients. After the implementation of the treatment protocol by the research team in 8 sessions of 90 minutes in the intervention group, data analysis using covariance test Multivariate and SPSS software version 24 were performed. Results: The results of the study showed that the treatment protocol based on behavioral methodology had an effect on all aspects of quality of life and resulted in an increase in the mean score compared to the pretest. There is also a significant difference between the groups, both in the general dimension and in the specific dimension of dialysis patients' lives. Conclusion: Based on the research findings, it can be stated that behavioral cognitive methodology is effective in improving the quality of life of dialysis patients and can be used as an effective intervention in improving the quality of life of patients.