مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی

مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی

مسائل کاربردی تعلیم و تربیت اسلامی سال 8 بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 26) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مؤلفه های اثرگذار بر شکاف نسلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه چهار شهر تهران از منظر والدین و معلمان (با تأکید بر تربیت دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکاف نسلی تعدد مراجع هویت بخش دینی کسب حیثیت افزایی و معنابخشی گروهی فهم محافظه-کارانه ارزش ها تربیت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 33 تعداد دانلود : 903
هدف: مطالعه حاضر با هدف کشف مولفه های اثرگذار بر شکاف نسلی در بین دانش آموزان منطقه چهار شهر تهران انجام شده است. روش: جامعه مورد مطالعه کلیه والدین و معلمان دانش آموزان منطقه چهار شهر تهران بودند. حجم نمونه بر اساس اشباع نظری 23 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و تکنیک تحلیل داده ها تحلیل مضمون بود. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که «سیال و مجازی شدن تفکر/یادگیری، تعدد مراجع هویت بخش دینی/تربیتی، کسب حیثیت افزایی و معنابخشی گروهی، ضعف انتقال ارزش های شناختی/مهارتی دین، فهم ایستا و محافظه کارانه ارزش ها، دین گریزی و ضعف باورهای دینی، ضعف در بازپیوندسازی خود با ارزش های خانوادگی» از مولفه هایی هستند که منجر به شکاف نسلی در بین دانش آموزان مورد مطالعه می شوند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که فهم ایستای دانش آموزان از ارزش ها به مثابه مهمترین عامل درونی و ضعف در انتقال ارزش های دینی/تربیتی به عنوان مهمترین عامل برونی منجربه بروز شکاف نسلی در بین آنها شده است. لذا، باید با طراحی مطلوب ابزارهای نرم آموزشی، انتقال ارزش های شناختی/مهارتی دین را در جهت کاهش این شکاف بکار گرفت. واژگان کلیدی: شکاف نسلی، تعدد مراجع هویت بخش دینی، کسب حیثیت افزایی و معنابخشی گروهی، فهم محافظه کارانه ارزش ها.
۲.

فضای مجازی و نقش آن در دگرگونی های باورهای دینی دانش آموزان: پژوهشی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای دینی فضای مجازی تغییرپذیری دانش آموزان دوره متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 650 تعداد دانلود : 917
هدف: باورمندی و عاملیت عقلانی به ارزش های الهی، اکسیر حرکت بالنده، تاب آور، تعالی بخش و ارزش آفرین زندگی فردی و جمعی انسان ها، در عصر دیجیتال است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ادراک و تجربه زیسته دانش آموزان دوره دوم متوسطه از نقش فضای مجازی در دگرگونی باورهای دینی شان انجام شده است. روش: بدین منظور از رویکرد کیفی، روش پدیدارشناسی توصیفی و فنون مصاحبه با رایانامه و سؤال های باز پاسخ استفاده شد. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری گلوله برفی در میدان پژوهش متشکل از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در رده سنی 15 تا 18 سال در شهر تهران در مناطق 1و16و20 انتخاب شده و با رسیدن به حالت اشباع در مصاحبه پانزدهم، فرایند مصاحبه های نیمه ساختارمند به پایان رسید. داده ها مبتنی بر راهبرد کُلایزی و نرم افزار MAXQDA تحلیل گردید. به منظور افزایش اتکاپذیری، تأییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، و «درگیری طولانی مدت» استفاده کردیم. یافته ها به شناسایی 85 عبارت مهم، و دسته بندی 13 زیرمضمون و 5 مضمون شامل مضامین شناختی، اعتقادی، رفتاری، عاطفی، عملی منجر گردید. یافته ها: با بررسی دیدگاه ها و تجارت دانش آموزان در مواجهه با فضای مجازی و گسترش استفاده آن در دوران کرونا و پس از آن، دگرگونی های قابل توجه و بعضاً نگران کننده ای در باورهای دینی دانش آموزان در هر پنج بُعد اصلی شناختی، اعتقادی، رفتاری، عاطفی، عملی رخ داده است. نتیجه گیری: مسئله پرورش صحیح و زمینه سازی برای ارتقای باورها و عاملیت به آموزه های دینی در دانش آموزان مورد مطالعه، نه تنها از وضعیت رضایت بخشی برخوردار نبوده، بلکه با تاثیرپذیری از عوامل متعدد و متنوعی به ویژه محتوا و ارزش های رایج و غالب در فضای مجازی، با دگرگونی های گسترده و در جهت معکوس باورهای مورد انتظار دینی همراه شده است. به نظر می رسد، ادامه روند موجود در مواجه و دسترسی بدون مدیریت هوشمندانه نوجوانان با تمامی سطوح محتوایی و کم توجهی نزدیک به انفعال، به محتواها ارائه و منتشر شده در فضای مجازی که بر طبق شواهد موجود از واقعیت های میدانی و رسمی در مدارس، موثرتر عمل کرده است، می تواند بنیاد باورهای اعتقادی دانش آموزان را با مخاطرات بنیان برافکنی مواجه سازد. این مهم ضرورت توجه جدی در آموزش سواد رسانه ای به والدین و نوجوانان از یکسو، ایجاد زمینه برای عاملیت بخشی به انگیزه ها و اقدامات تمامی فرهیختگان و دغدغه مندان تربیتی اعم از معلمان، مدرسان، استادان، مربیان، مشاوران، روان شناسان، جامعه شناسان و مروجان فرهنگی به تولید همگانی و بازنشر محتواهای فاخر و اصیل متناسب با آموزه های فرهنگی کشورمان و به ویژه انتشار و اشاعه آن براساس سرگرم آموزی و اصول تعلیم و تربیت تفریحی، هر چند دیرهنگام، اما می تواند زمینه ای را برای کاهش مخاطرات دم افزون این فضای بشدت اثرگذار و اصیل موسوم به مجازی را فراهم نموده و جامعه را از بخشی از مخاطرات آن برهاند.
۳.

روابط ساختاری جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای معلمان: نقش میانجی گر تحول اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق حرفه ای جهت گیری مذهبی تحول اخلاقی معلمان ابتدایی شهرستان سبزوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 888 تعداد دانلود : 790
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای با در نظرگرفتن نقش میانجی سطوح تحول اخلاقی در معلمان ابتدایی انجام شد. روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان ابتدایی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1401-1400 ( (N=500بود. به الگوی کلاین، نمونه ای به حجم 220 نفر از میان معلمان زن و مرد با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. افراد نمونه به سه پرسشنامه تحول اخلاقی (Ma,1981)؛ اخلاق حرفه ای ((Cadozier, 2002 و جهت گیری مذهبی (Allport & Ross, 1950 ( پاسخ دادند. به منظورآزمون مدل تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اخلاق حرفه ای در معلمان با درونی شدن جهت گیری مذهبی در آنها افزایش می یابد، به طوری که اثر مستقیم آن برابر با 570/0=β بود. همچنین جهت گیری مذهبی با تحول اخلاقی و تحول اخلاقی با اخلاق حرفه ای ارتباط دارد. همچنین بین جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای از طریق سطوح تحول اخلاقی ارتباط غیرمستقیم وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که با درونی شدن جهت گیری مذهبی و در نتیجه بالارفتن سطوح تحول اخلاقی، اخلاق حرفه ای در معلمان ابتدایی افزایش می یابد.
۴.

رابطه ساختاری جهت گیری مذهبی با سرسختی روانشناختی با میانجی گری سبک هویت در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرسختی روانشناختی جهت گیری مذهبی سبک های هویت دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 633 تعداد دانلود : 605
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی سرسختی روانشناختی براساس جهت گیری مذهبی بامیانجی گری سبکهای هویت دردانش آموزان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کاشان (8100 نفر) در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. برای تعیین حجم نمونه ازملاک های مربوط به روش آماری معادلات ساختاری استفاده شد. حجم نمونه در این پژوهش به تعداد 500 نفر با استفاده از روش نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تعیین شد. ابزارگردآوری اطلاعات سه پرسش نامه، مقیاس سرسختی(Kobasa,1979)، مقیاس سبک هویت( Berzonesky,1992) و پرسشنامه جهت گیری مذهبی) Alport& Ross 1967)بود. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و بااستفاده از نرم افزار لیزرل ۸.۸ و26 spss. تجزیه وتحلیل گردید یافته ها: بر اساس نتایج جهت گیری بیرونی با (01/0 > p)، جهت گیری درونی با (05/0 > p ) به صورت مستقیم سرسختی روان شناختی را پیش بینی کردند. جهت گیری درونی با (01/0 > p) با میانجی گری سبک های هویت سرسختی روان شناختی را پیش بینی کرد. سبک هویتی اطلاعاتی با (05/0 > β)، سبک هویتی هنجاری با (05/0 > p) به صورت مستقیم سرسختی روان شناختی را پیش بینی کردند. جهت گیری بیرونی با (01/0 > p)، جهت گیری درونی با (01/0 > p) به صورت مستقیم سبک هویتی اطلاعاتی، جهت گیری درونی با (01/0 > p) به صورت مستقیم سبک هویتی هنجاری را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج سرسختی روانشناختی را براساس جهت گیری مذهبی با میانجی گری سبک هویت را می توان پیش بینی کرد. ازاین رو، درنظرگرفتن این دو متغیر در برنامه های آموزشی دانش آموزان توصیه می شود.
۵.

نقش میانجی گری کیفیت زندگی اسلامی در رابطه بین کمال گرایی تحصیلی با هوش معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی اسلامی کمال گرایی تحصیلی هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 634 تعداد دانلود : 812
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی کیفیت زندگی اسلامی در رابطه بین کمال گرایی تحصیلی با هوش معنوی دانش آموزان انجام شد. روش: نوع پژوهش همبستگی به ش یوه معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمان به تعداد 1046 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. 342 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی اسلامی نامقی (1394)، کمال گرایی تحصیلی رسولی و بهرامی (1395) و هوش معنوی عبداله زاده و همکاران (1387) استفاده شد. داده ه ا به ش یوه م دلسازی مع ادلات س اخت اری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 23 و SPSS نسخه 22 تحلیل شدند یافته ها: رابطه مستقیم متغیر کیفیت زندگی اسلامی بر کمال گرایی تحصیلی (182/11 = t، 35/0 = ) مثبت و معنادار است، رابطه مستقیم متغیر هوش معنوی بر کمال گرایی تحصیلی (224/8= t، 24/0 = ) مثبت و معنادار است. همچنین رابطه مستقیم متغیر هوش معنوی بر کیفیت زندگی اسلامی (716/13 = t، 59/0 = ) مثبت و معنادار است. رابطه غیر مستقیم متغیر هوش معنوی بر کمال گرایی تحصیلی با نقش میانجی کیفیت زندگی اسلامی (23/0 = ) مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: کمال گرایی تحصیلی یکی از علل عدم موفقیت دانش آموزان است و آن چه را که موجب بهبود آن می شود توجه به کیفیت زندگی اسلامی و هوش معنوی می باشد. بنابراین با افزایش هوش معنوی و بهبود کیفیت زندگی اسلامی می توان کمال گرایی تحصیلی را در دانش آموزان کاهش داد
۶.

برگزاری نماز جماعت در مدارس از منظر فقه تریبتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فقه مدرسه فقه معلمی تربیت اجباری تربیت عبادی تربیت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 84 تعداد دانلود : 911
هدف: بررسی اجتهادی «برگزاری نماز جماعت در مدارس» و استنباط حکم آن و نیز احکام روشهای تربیتی در این زمینه و روشهای آسیب زا، هدف این پژوهش بود. روش: این پژوهش برای حل مساله خود از روش اجتهادی مبتنی بر روش شناسی دانش فقه (و فقه تربیتی) بهره گرفته و میزان مطلوبیت نماز جماعت و روشهای مفید و نامفید آنرا با مراجعه به قرآن و سنت و عقل و قواعد فقهی استنباط نموده است. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که اقامه نماز جماعت، بر کارگزاران تربیتی مدرسه از باب وظایف عام هدایتی هر مسلمان، متسحب است و بعنوان کارگزار حکومت اسلامی و یا نائب/وکیل/اجر خانواده مسلمان واجب است. همچنین در جمهوری اسلامی ایران، تکلیفی قانونی است. روشهای برگزاری نماز خود، محکوم به احکام و ضوابطی هستند و از مهمترین ضوابط شرط احتمال تاثیر و حرمت إضرار و إضلال در انتخاب سبک ها و روشهای تربیتی است. همچنین بهره گیری از إجبار شدید (واداشتن متربی با سلب اختیار) و إکراه شدید (واداشتن متربی با تهدید جان و آبرو) و إکراه متوسط (واداشتن متربی با تهدید به سلب حقوق الزامی) در اقامه نماز جایز نیست. همچنین درصورتی که اقامه نماز جماعت موجب تنفر از نماز و یا تثبیت نفاق و دورویی (در بلندمدت) شود، حرام و واجب است کارگزاران مدرسه، روش های مفیدتر و مبتنی بر کارشناسی دقیق، را جایگزین نمایند. نتیجه گیری: این نوشتار نشان داد که فقه تربیتی ظرفیت خوبی برای استخراج تجویزات تربیتی اسلام در یک مساله (نماز جماعت و مسائل پیرامون آن) دارد و می تواند در کنار تحقیقات فلسفی، تاریخی، تطبیقی و تجربی در تربیت پژوهی به کار آید.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷