اثر

اثر

اثر دوره 44 بهار 1402 شماره 1 (پیاپی 100) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

طبقه بندی و تحلیل معماری صخره ای در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضاهای دستکند شمال غرب ایران طبقه بندی کارکرد گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۰
منطقه شمال غرب ایران به دلیل شرایط اقلیمی و قرارگیری دو کوه آتش فشانی سبلان و سهند یکی از مناطق مستعد برای معماری دستکند است. در این منطقه صخره های قابل تراش بستر مناسب برای تراش فضاهای صخره ای فراهم کرده است. براساس مطالعات انجام شده در این منطقه تاکنون فضاهای صخره ای متنوعی شناسایی و معرفی شده که گونه شناسی و طبقه بندی آنها بسیار ارزشمند است. بر همین اساس این پژوهش ضمن شناسایی، معرفی و تبیین ویژگی های خاص فضاهای دستکندِ این منطقه، به دنبال پاسخ به پرسش های زیر است: ۱- عامل شکل گیری معماری صخره ای در منطقه شمال غرب ایران چیست؟ ۲- معماری صخره ای شمال غرب ایران در چند گونه قابل دسته بندی است؟ بنابراین در کنار روش میدانی برای ثبت، ضبط و توضیح وضعیت کنونی آثار، از مطالعات اسنادی و براساس روش توصیفی-تحلیلی، برای شناخت عامل شکل گیری معماری صخره ای منطقه شمال غرب استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ویژگی های طبیعی زمین، پدیده های وابسته به آن و با در نظر داشتن نیازهای انسان و شرایط سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اقتصادی منطقه شمال غرب ایران باعث به وجود آمدن چهار گونه معماری صخره ای با کابری های متفاوت گردیده است. نتایج دیگر پژوهش نشان می دهد این گونه معماری متناسب با اقلیم سرد منطقه شمال غرب ایران است و به گونه ای معماری همساز با مناطق سردسیر محسوب می شود. بسیاری از این فضاهای دستکند در اثر عوامل طبیعی (زلزله) و انسانی (تغییر سبک زندگی) متروک یا دچار تغییر کاربری شده اند؛ برهمین اساس ضرورت انجام پژوهش در باره این فضاهای دستکند وجود دارد.
۲.

واکاوی و بازشناسی ویژگی های تزئیناتی بناهای تاریخی در شهر صفوی حوضدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بناهای تاریخی شهر حوضدار تزئینات معماری طرح و نقش مصالح و تکنیک رنگ و نور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
شهر حوضدار یکی از مناطق تاریخی منطقه سیستان است که با وجود از بین رفتن بخش اعظمی از بناهای تاریخی آن هنوز در بقایای بناهای آن تزئینات و آجرچینی های خاصی دیده می شود و این نشان از وجود تزئینات چشمگیر در این بناها دارد. عناصر تزئیناتی موجود در این بناها، دارای طرح و نقش هایی هستند که مختص معماری این منطقه بوده است که اکنون در معرض نابودی هستند. در این راستا هدف از انجام این تحقیق بازشناسی و واکاوی گونه های متفاوت تزئیناتی در بناهای تاریخی شهر حوضدار، در جهت شناخت و احیای این بن مایه ها در معماری امروز و تلاش برای حفظ و نگه داری و همچنین احیای الگوهای تزئیناتی با ارزش تاریخی این شهر است. بر همین اساس این تحقیق در راستای پاسخ به این سؤال که چه انواعی از تزئینات در بناهای تاریخی شهر حوضدار به کار رفته است و با استفاده از راهبرد تحقیق استقرائی و به صورت توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. گردآوری داده ها با استفاده از منابع اسنادی معتبر در بخش مبانی نظری و همچنین مطالعات میدانی با استفاده از مشاهده و مصاحبه صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که از نظر طرح و نقش، انواع خاصی از نقوش هندسی در تزئینات بناهای تاریخی شهر حوضدار به کار گرفته شده است و تزئینات غالب به کار گرفته شده در این بناها با استفاده از شاخص طرح و نقش صورت گرفته و کمترین میزان تأثیر را در بین مؤلفه های مورد بررسی، شاخص رنگ دارد.
۳.

فرهنگ تدفین عصر مفرغ میانی (حسنلو VI) در محوطۀ برده زرد پیرانشهر، شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شمال غرب ایران عصر مفرغ میانی برده زرد آداب تدفین حوضه رودخانه زاب کوچک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
عصر مفرغ از مهم ترین دوره های فرهنگی ایران محسوب می شود؛ چرا که از این دوره بحث پیچیدگی های اجتماعی و خان سالارهای قبیله ای آغاز می گردد. پس از فرهنگ کوراارس و با پایان عصر مفرغ قدیم، تغییرات فرهنگی در سنت های عصر مفرغ میانی رخ می دهد که بیانگر استقرار اقوامی آشنا با فرهنگ سفال نخودی و نارنجی منقوش است که در حوضه رودخانه زاب ساکن شده اند. این منطقه از مهم ترین مناطق حوضه جنوبی دریاچه ارومیه است که پژوهش های باستان شناسی در آن انجام یافت. شمال غرب ایران اهمیت بسیاری در ادبیات باستان شناسی منطقه دارد؛ چراکه از منظر سوق الجیشی در ارتباط با مناطق جنوب قفقاز، شرق آناتولی و شمال بین النهرین و دارای پیوندهای فرهنگی با مناطق فوق است. پژوهش های باستان شناسی در محوطه برده زرد شهرستان پیرانشهر انجام یافت. این نوشتار تلاش دارد با مطالعه مواد فرهنگی حاصل از کاوش، به این پرسش پاسخ دهد که مناسبات و روابط فرهنگی برده زرد با مناطق هم جوار چگونه بوده است؟ کاوش های باستان شناسی برده زرد منجر به شناسایی محوطه ای از عصر مفرغ میانی همراه با ساختارهای معماری و یک تدفین در گوشه اتاق شد. نتایج پژوهش بیانگر تعاملات فرامنطقه ای و ارائه الگوی سنت تدفینی در فضای مسکونی و شناخت سنت های فرهنگی مفرغ میانی براساس مطالعه سفال در حوضه رودخانه زاب کوچک گردید. پژوهش حاضر بر مبنای کاوش باستان شناسی و سپس بررسی برهمکنش های فرهنگی منطقه صورت گرفته است.
۴.

همگامی ویژگی های کیفی فلزکاری در آثار مکتب خراسان عصر سلجوقیان با همتای آن در مکتب قاهرۀ عصر مملوکیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلزکاری سلجوقیان مکتب خراسان فلزکاری مملوکیان مکتب قاهره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
عصر سلجوقیان یکی از ادوار خلاقانه جهان اسلام و ایران در هنرهاست. از میان هنرهایی که توانست شکوفایی اش را در این عصر رقم بزند، فلزکاری است که با نام مکتب خراسان پیوند خورده است. قلمرو وسیع سلجوقیان و مبادلات سیاسی-فرهنگی آن با دیگر سرزمین ها، سبب شد سنت فلزکاری این مکتب به سایر مناطق از جمله عصر مملوکیان تسری یابد. مطالعات اجمالی نشان می دهد آثار فلزکاری قاهره در دوره مملوکیان ضمن حفظ هویت خاص خود، با آثار تولیدشده در مکتب فلزکاری خراسان عصر سلجوقیان دارای شباهت و ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ در شیوه تزئین است. هدف این تحقیق که با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی انجام شده، شناسایی ارتباط ویژگی های مضمونی و بصری آثار فلزکاری مکتب خراسان عصر سلجوقی با همتای آن در عصر مملوکیان است. مسئله این است که چه ویژگی های مضمونی و بصری مشابهی در آثار فلزی مکاتب خراسان عصر سلجوقی و مملوکی وجود دارد و وجوه تمایز آنها چیست؟ روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای-اسنادی است که با شناسایی و بررسی آثار فلزی محفوظ در موزه های معتبر جهان انجام پذیرفته و روش تجزیه و تحلیل، کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد اگر چه تشابهات فراوانی در ویژگی های مضمونی و بصری در آثار این دو مکتب به چشم می خورد، مهم ترین تفاوت، استفاده بیشتر از دعا برای صاحب شیء و کاربرد نقوش انسانی و حیوانی در مکتب خراسان و در مکتب قاهره، کاربرد نام سلاطین و کاربرد نقوش هندسی و کتیبه ای است که مفهوم نمادین این ویژگی ها تلقین انرژی های مثبت ماورایی در زندگی انسان را در برداشته است.
۵.

مقایسۀ تطبیقی روایت داستانی و تصویری ضحاک در شاهنامۀ ۱۷۲۲م پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هنر پاکستان نگارگری نسخه ۱۷۲۲م شاهنامه ضحّاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۵
ضحاک به عنوان یکی از شاخص ترین نمادهای شرّ حضور چشمگیری در ادبیات، فرهنگ و اساطیر ایران دارد و فردوسی نیز در شاهنامه به تفصیل داستان او را روایت کرده است. به سبب همین اهمیت، در اغلب شاهنامه های مصور یک یا چند نگاره داستان ضحاک را به تصویر می کشند. انتظار ما این است که بازنمایی تصویری وقایع مربوط به ضحاک در نسخه ها با روایت داستانی مرتبط با او منطبق باشد، اما به نظر می رسد در برخی موارد چنین نیست. نگارگران در خلق نگاره ها آزادی بیشتری داشته اند و به همین سبب تفاوت هایی میان روایت تصویری با روایت داستانی مشاهده می شود. این امر را می توان متأثر از شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی باورها و تفسیرهای شخصی دانست. این پژوهش نگاره های ضحاک را در یکی از نسخه های نسبتاً متأخر شاهنامه که در پاکستان تولید شده است، با روایت متنی مرتبط مورد مقایسه قرار می دهد. در مجموع شش نگاره در این نسخه به داستان ضحاک مربوط است که مقاطع مختلف این داستان را بازنمایی کرده اند. تلاش بر این است که با مطابقت این نگاره ها و روایتی که فردوسی از ضحاک ارائه می دهد، به این نتیجه دست یابیم که در خلق نگاره ها تا چه اندازه به متن توجه شده است و اگر تفاوتی مشاهده می شود، آن را ناشی از چه می توان دانست. این پژوهش برای نیل به مقصود از روش تطبیقی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مشاهده مستقیم نگاره ها بهره می برد.
۶.

الگوشناسی گرمابه در باغ های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باغ ایرانی گرمابه مکان یابی کارکرد ارتباط شکلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
نیاز به باغ سازی در دوره های مختلف در مناطق گوناگون و برای افراد مختلف، منجر به ایجاد گونه های مختلفی از باغ ایرانی شده است. در فضای کالبدی برخی از باغ های ایرانی علاوه بر فضای عمارت سردر و اندرونی، فضاهای خدماتی و جانبی نیز وجود دارد. یکی از مهم ترین فضاهای خدماتی، گرمابه است که این پژوهش به این کاربری مستقل به صورت عنصری وابسته به باغ پرداخته و با مطالعه ۹ نمونه گرمابه در باغ، به بررسی الگوهای کالبدی و عملکردی گرمابه ها در باغ های ایرانی پرداخته است. سؤال اصلی پژوهش، این است که الگوهای کالبدی و عملکردی گرمابه های واقع در باغ های ایرانی چگونه است؟ این تحقیق از نوع کیفی و روش پژوهش، در بخش نظری توصیفی-تحلیلی است. ابزارهای گردآوری اطلاعات در بخش نظری کتابخانه ای است. براساس اطلاعات به دست آمده در بخش نظری، الگوهای کالبدی و عملکردی گرمابه های واقع در باغ با استفاده از تحلیل های تطبیقی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد گرمابه های ساخته شده در باغ ها اکثراً به صورت خصوصی یا خصوصی - عمومی بوده اند. در برخی از باغ ها، ارتباط شکلی بین هندسه کوشک هشتی یا فضای تقسیم کوشک، با هندسه فضای سربینه گرمابه باغ وجود دارد. با تحلیل مکان یابی گرمابه نسبت به محور اصلی، فرعی، کوشک و سردر می توان دریافت که در تمامی باغ ها، گرمابه در محور فرعی باغ و در ارتباط با کوشک یا بنای سردر واقع شده است.
۷.

پژوهشی بر ساختار معماری و سبک شناسی بنای آرامگاهی دستگردان طبس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرامگاه دوره اسلامی معماری سبک شناسی دستگردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
شکل گیری بناهای آرامگاهی با در نظر گرفتن دلایل محیطی و جغرافیایی، فرهنگ و باورهای یک جامعه را بازتاب می دهد. در این میان، نواحی شرقی ایران، در توسعه و تکامل معماری مقابر دوره اسلامی سهم چشمگیری داشته است. بخش دستگردان در شهرستان طبس و در شمال استان خراسان جنوبی قرار دارد. طی بررسی باستان شناسی سال ۱۳۹۴ در این منطقه، یک بنای آرامگاهی شناسایی گردید که تاکنون به لحاظ کارکرد معماری و تاریخ ساخت، مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ از این رو ضرورت انجام این پژوهش فراهم گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع پژوهش های بنیادی و براساس ماهیت و روش، از نوع تحقیقات تاریخی-تحلیلی است. در فرایند این مقاله سعی شده با استناد به منابع کتابخانه ای و بر پایه پژوهش میدانی و تهیه نقشه، به واکاوی و تحلیل گونه معماری بنای آرامگاهی دستگردان پرداخته شود. از آنجا که هیچ گونه کتیبه تاریخ داری در این بنا به دست نیامده و به درستی نمی توان پیشینه تاریخی و هویت بنا را تعیین نمود، اما براساس طرح، عناصر کالبدی و بافتی که آرامگاه دستگردان در آن شکل گرفته، این نتیجه حاصل شد که طرح اصلی این بنا برگرفته از بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ با طرح مربع شکل در سده های اولیه تا میانی دوره اسلامی است. همچنین با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا می توان پی ریزی آن را به اواخر دوره سلجوقی تا ایلخانی نسبت داد.
۸.

پژوهشی تحلیلی بر سفالینه های موسوم به گمبرون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال گمبرون دوره صفوی سبک شناسی تکنیک تزئینات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
در طول دوره صفویه، در کنار سایر پیشرفت های هنری مانند فلزکاری، تولید انواع سفال نیز رونق فراوانی داشت. در این عصر سفالینه های متنوعی تولید می شد که نه تنها بخش مهمی از نیازهای داخلی را تأمین می کرد، بلکه گاهی به کشورهای دیگر نیز صادر می شد. در این میان سفال موسوم به گمبرون یکی از نمونه های شاخص سفالگری اواخر این دوره محسوب می شد. امروزه نمونه های متعددی از این گونه سفالین زینتبخش موزه های مختلف داخل و خارج از کشور بوده که در برخی کتب و مقالات اشارات مختصری به آن شده است، اما عملاً می توان این گونه سفالین را یکی از گونه های کمتر شناخته شده سفالی دوران اسلامی به حساب آورد؛ چراکه تاکنون نه تنها شواهد تولید آن در کاوش های باستانشناسی به دست نیامده، بلکه کمتر محوطه باستانی در ایران نیز شناسایی شده که در کاوش های آن نمونه هایی از این ظروف سفالی به دست آمده باشد. با توجه به این موارد ضرورت داشت که در یک پژوهش مستقل دیگر به این گونه سفالین پرداخته شود و مستندات بیشتری درمورد آن ارائه گردد. نتایج این پژوهش نشان داد که سفال گمبرون از اواخر قرن یازدهم هجری به بعد در ایران شناخته شده و با وجود اهمیت صادراتی، در بین مردم ایران هم تا حدودی کاربرد داشته است. احتمالاً این سفال در مراکزی چون قم، نائین، اصفهان و کرمان تولید می شده و فرم و تزئینات آن نیز تا حد زیادی مشابه نمونه های صفوی و برخی سفالینه های چینی بوده است.
۹.

تحلیل توزیع زمانی- مکانی الگوهای استقرار سکونتگاه های عصر آهن شهرستان دیواندره با استفاده سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصر آهن الگوی استقرار عوامل محیطی تراکم کرنل شهرستان دیواندره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
شهرستان دیواندره، یکی از مهم ترین مناطق جغرافیایی و اقلیمی ایران و کردستان، که در تقسیمات ژئومورفولوژیکی بخشی از واحد کردستان شرقی و سنندج- سیرجان را تشکیل داده است. از نظر منظر طبیعی با دشت های مرتفع که توسط سد کوهستانی احاطه شده است. براساس مطالعات باستان شناسی شهرستان دیواندره و مجاورت با محوطه های تاریخی زیویه و تخت سلیمان و نیز وجود محوطه های کاوش شده در منطقه مذکور بی شک یک منطقه تاریخی با داده های فرهنگی خاص خود است که تاکنون به صورت کامل مورد پژوهش قرار نگرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه ۵۶ استقرار عصر آهن منطقه دیواندره (بخش کرفتو) که در بررسی های میدانی باستان شناسی سال ۱۳۹۷ شناسایی شدند می پردازد. مهم ترین پرسش های موجود، چگونگی شکل گیری استقرارها و متغیرهای محیطی مؤثر در شکل گیری سکونتگاه های عصر آهن است. در این پژوهش سعی بر آن است با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و به کارگیری مدل تحلیل جغرافیایی، تفسیر روشمند و مناسبی از نحوه توزیع محوطه های عصر آهن بخش کرفتو ارائه گردد. بررسی ها نشان داد که الگوی مکان گزینی محوطه ها در ارتباط با عوامل محیطی همچون ارتفاع، منابع آبی در شکل گیری و برهمکنش فرهنگی زیستگاه های عصر آهن مشهود است. منطقه مورد پژوهش دارای آب و هوای مناسب، تپه های ماهوری کم ارتفاع در پهنه دشت، جهت کشاورزی و تأثیرپذیری متغیرهای محیطی، وابستگی استقرارها به منابع آبی به صورت خطی استقرارهای دائمی و کوچرو فصلی را نشان می دهد. همچنین بررسی عوامل محیطی تأثیرگذار در مدل تراکم کرنل بیشترین تراکم محوطه ها در بخش مرکزی و غربی منطقه را مشخص می کند.
۱۰.

الگوشناسی اندام های کالبدی خانه های تاریخی لاهیجان با هدف ارائۀ رهیافت های هویت ساز در طراحی ساختارهای معاصر در زمینۀ تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگو گونه شناسی خانه های سنتی عناصر کالبدی خانه های قاجار بافت تاریخی لاهیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
از بین رفتن هویت در ساخت و سازهای نوین و سرعت تغییرات در بافت قدیم شهرها به عنوان گنجینه تاریخی- فرهنگی، لزوم بازشناسی الگوهای بومی را مسجل می نماید. الگوشناسی رویکردی است که سعی در شناخت روش های کاربردی برای دستیابی به عناصر هویت ساز بومی را داراست. در این میان، بافت های مسکونی به عنوان هسته اولیه شهرهای سنتی، میراثی واجد ارزش برای شناخت و تحلیل الگوهای بومی در راستای بهسازی و نوسازی توأم با تداوم هویت در بافت های فرسوده تاریخی و پیشگیری از پیدایش بناهای ناهمگون در بافت های نوین شهرهای ایران است. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن مستندسازی خانه های قاجار شهر لاهیجان به بازشناسی الگوهای کالبدی هویت ساز بپردازد؛ لذا در گام نخست به روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مرور مباحث پایه ای مرتبط با مبانی الگوشناسی، شاخص های کالبدی مؤثر در الگویابی تبیین می گردد. در ادامه برای شناسایی الگوهای کالبدی، خانه های قاجار بازمانده در بافت تاریخی لاهیجان به عنوان جامعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفته و ضمن شناسایی مؤثرترین عوامل، رهنمودهایی پایدار برای طراحی ساختارهای معاصر با هدف ارتقای ابعاد کیفیت ساز معرفی می گردند. نتایج حاصل از مطالعه نشان دادند که براساس الگوهای کالبدی شناخته شده در نمونه های مورد مطالعه که مشتمل بر چهار دسته اندام های فضایی (در سه مقیاس کلان، میانه و خرد)، سازه ای، نما و آرایه ای هستند، رهیافت هایی هویت ساز و پایدار در طراحی ساختارهای امروزی در منطقه مورد بررسی قابل پیگیری است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵