سورنا فیروزی

سورنا فیروزی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

«کَشتَریتو»؛ جایگاهش در تاریخ ماد و تبار او(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 567 تعداد دانلود : 194
کشتریتو یا کشتریتی با این که یک فرمانروای شهری بیشتر نبوده است، اما به روزگار اسرحدون (669-680 پ.م.) چنان قدرتی یافت که آشور و سرزمین های دیگر از این مساله دچار هراس شدند. جایگاه این فرد از نظر نظامی، دل شاه آشوریان را منقلب کرده بود و از همین رو، بارها نام کشتریتو در پیشگو یی نامه های مرتبط با خدای «شَمَش» دیده می شود که در آن، اسرحدون بارها درباره شرکت کردن یا نکردن در جنگ با او پرسش می کند. درباره کیستی کشتریتو نظریه ای گفته شده است که در آن، او را با فرااُرتِس وصف شده در تاریخ هرودوت یکسان پنداشته اند. در این مقاله، ضمن بررسی جزئیات اطلاعات مرتبط با کشتریتو، این انطباق مردود دانسته شده و سپس به دامنه قلمرو او، کیستی او نسبت به مادی ها و جایگاه او در تاریخ ماد پرداخته شده است. پژوهش پیش رو با بررسی داده های مستند در منابع مکتوب آشوری و مطالعه تطبیقی آن ها با آن دسته از اطلاعات مرتبط با تاریخ اساطیری مادی ها در نوشته های نویسندگانی چون دیودور (به نقل از کتسیاس)، اسوبیوس، خورنی و آگاپیوس، جایگاه کشتریتو را از منظر این تحلیل مورد ارزیابی قرار می دهد این مقاله نشان می دهد که کردارهای کشتریتو، در حافظه تاریخی مادی ها تاثیری نگذاشت، اما خاطره آن ها از شخصیت او، بر هویت شناسی این مردمان اثرگذار بود.
۲.

نخستین پارسی در تاریخ و پیامد حکومت او: اکسودوس پارسیان در درون فلات ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: پَرسواَ آشور تونکو م‍اد مهاجرت گروهی پارسیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 641 تعداد دانلود : 449
زاگرس مرکزی یکی از پرجمعیت ترین مناطق فلات ایران در نیمه نخستِ هزاره یکم پیش از میلاد و آکنده از سرزمین های کوچک یا نیمه گسترده بود. در ارتباط با این گستره جغرافیایی، یکی از نکات عجیب و جالب توجه در محتوای منابع میان رودانی مرتبط با هزاره یکم پیش از میلاد، برخورد با دو موقعیت سراسر متفاوت برای سرزمینی با نام همسان پرسواَش یا پرسومَش است، به طوری که از روزگار شلمانسر سوم تا سلطنت سارگن دوم آشوری نام این سرزمین همواره در کنار سرزمین هایی یاد شده است که در شرق آشور و در حدود زاگرس مرکزی واقع بوده اند، اما از روزگار سناخریب به بعد، سرزمین پرسواَش (پرسومَش) در شرق ایلام و متحد آن گزارش شده است. همچنین، می دانیم که سرزمین پارسیان در روزگار حکومت خاندان هخامنشی نیز -چه پیش از برآمدن جهان شاهی (:امپراطوری) و چه پس از آن- در زاگرس جنوبی قرار داشت. این که بر مبنای محتوای منابع نوشتاری به دست آمده از کاوش های باستان شناسی چگونه می توان این موضوع را توضیح داد، موضوعی است که پژوهشگران زیادی کوشیدند تا برای آن پاسخی بیابند. پژوهش پیش رو با بررسی محتوای این کتیبه ها و ارزیابی داده های جغرافیایی درون آن ها، به یک بازنگری در موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که نام سرزمین نخستین نه تنها به مفهوم تبار یک جمعیت اشاره داشته است، بلکه مردمان آن دیار به یک مهاجرت گروهی (:اکسودوس) بزرگ و در مقیاس آن چه پیشتر بنی اسرائیل در مصر تجربه کرده بود، دست زدند تا استقلال سیاسی و آزادی پیشین خود را دوباره بیابند. این پژوهش نشان می دهد که علت از دست رفتن این استقلال، شکست برنامه های توسعه طلبانه یک شاه کهن از این سرزمین در برابر آشوریان بوده است. 
۳.

بررسی دو دیدگاه حضور آریاییان و فرهنگ آنان درفلات ایران«از عصر آهن» یا «پیش از آن»؛ طرح یک دیدگاه سوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آریاییان فلات ایران اکد م‍اد کَرزینَ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 563 تعداد دانلود : 435
در این چند دهه و به ویژه دو دهه اخیر، بحث بر سر این که، زمان ورود جمعیت های آریایی به فلات ایران در چه عصری بوده، یکی از موضوعات جدالی دنیای تاریخ پژوهی و باستان شناسی ایران است. در این باره دو دیدگاه معروف تاریخی-باستان شناختی وجود دارد که در یکی که رایج تر است، ورود آریاییان مرتبط با عصر آهن و اواخر هزاره دوم پیش از میلاد دانسته می شود. نظریه دیگر، پیشینه حضور مردمان یادشده در فلات را به ادوار پیش از عصر آهن نسبت می دهد. مقالات گیرشمن، کامرون، دایسون و یانگ، پایه بررسی تفسیرهای صورت گرفته در دیدگاه نخست و جلد سوم دانش نامه کاشان، مبنای تحلیل ادله دیدگاه دوم در این مقاله را تشکیل داده اند. مقاله پیش رو، ضمن بررسی و نقد ادله نظریه نخست، به واکاوی دلایل انتقادی دیدگاه دوم، به مستندات مطرح شده در کتاب دانش نامه کاشان نیز می پردازد و مولفه های آن را تحلیل می کند. این امر از یک سو، با استفاده از ابزارهای موجود در نگرش باستان شناسی اساطیر و از سوی دیگر، با برقراری یک مطالعه تطبیقی- تحلیلی میان داده های استنادشده در هر دو نظریه و داده های موجود در منابع مکتوب میان رودانی که از چشم هر دو سو نادیده گرفته شده اند، صورت می گیرد و سپس با بیان نقاط قوت و ضعف هر دو دیدگاه، نظریه سومی را با حالت میانجی مابین دو دیدگاه مطرح می کند. پژوهش کنونی، نشان داد که دلایلی وجود دارند که هر دو نظریه، در رابطه با برخی از مناطق، نگاهی درست را مطرح کرده اند، ولی این نگاه در همه مناطق فلات ایران، قابل پیگیری و اثبات نیست.
۴.

امکان وجود یک سرزمین نیایی کهن تر برای مردمان پرسوا بر مبنای محتوای منابع مکتوب باستان شناختی و نام های تاریخی اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باستان شناسی اساطیر پَرسواَ کیپانی متون نوآشوری هرودوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 613 تعداد دانلود : 509
پیرو قرائت های صورت گرفته از ترجمه متون نوآشوری، نظر بر این است که برای نخستین بار در سده نهم پیش از میلاد و در گزارشی از شلمانسر سوم، به مردمانی با نام «اتحادیه ای از بیست وهفت شهریار پَرسواَ» اشاره شده است. برخی اهالی، این هویت سیاسی را نیاکان پارسیان در سده های بعدی می دانند و گروهی نیز قائل به برقراری چنین رابطه نیانواده ای میان آن دو جمعیت نیستند. از طرفی در تحلیل فرهنگ و تاریخ نگاری ملت های تاریخی، باستان شناسی اساطیر بخش جدایی ناپذیر به شمار می آید؛ پس آن می تواند در تحلیل داده های اساطیری و شبه تاریخی و تطبیق نتایج این تحلیل ها با واقعیت های تاریخی باستان شناختی راه حلی مناسب برشمرده شود. این امکان وجود دارد که مجموعه اطلاعاتی که نویسندگان یونانی زبان از چیستی هویت نام پارس (Πέρσíς) و پارسیان (Πέρσαι) ارائه کرده اند، یکی از این داده های نخستین برای پژوهش های باستان شناسی اساطیر لحاظ شود. در این مقاله و براساس مؤلفه های رویکرد یادشده از مطالعات باستان شناختی، امکان برخورد با مدارک کهن تری از هویت و حضور نیاکان پارسی یا اهالی پَرسواَ بررسی شده است. مطالعه پیش رو نشان می دهد می توان راهکاری پیشنهاد کرد که میان داده های اساطیری منابع مکتوب و آن گروه از اطلاعات نوشتاری که از پژوهش های باستا ن شناختی به دست آمده اند، ارتباطی برقرار کرد و از این روش، ردپای کهن تری از حضور پارسیان به دست آورد. اینکه عوامل مطالعه شده دارای صورت اساطیری، ولی درون مایه قیاسی تاریخی و انطباق پذیر با متون آشوری اند و این گونه دست یافتن به جغرافیای خاستگاه یک جمعیت تاریخی امکان پذیر می شود، اساس این مطالعه است؛ همچنین پیش از ورود به تحلیل داده ها، نظریه های دوگانه موجود و رایج درباره هویت تباری اهالی پَرسواَ بررسی شده است؛ سپس پیرو داده های موضوع بحث، ردپای تاریخی نیاکان محتمل برای مردمان پَرسواَ پیگیری و تحلیل شده است.
۵.

حمام خانه و گرمابه در جهان ایرانی؛ از آغاز تا پایان کار ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرمابه حمام آیین زرتشتی باستان شناسی اساطیر فلات ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 887 تعداد دانلود : 905
فرهنگ شست وشو نزد نگاه معاصر، یکی از مولفه های ارزیابی فرهنگ های کهن برشمرده می شود و از این رو، تحقیق درباره آن، یک ضرورت است. این که ریشه مساله، یعنی درک نیاز به پاک ساختن تن بر چه مبنایی بوده، نخستین گام وارسی موضوع مورد بحث است. در ادامه، پرداختن به این که سازه های مشخص و مرتبط با استحمام از چه زمانی و در کجا پیدایی یافت و چگونه این مساله در جاهای دیگر ظهور کرد، مسیر پژوهشی را بنیاد می نهد. سپس چگونگی رو آوردن به گرمابه و فرهنگ شست وشو با آب گرم، بررسی و نمونه های تاریخی و باستان شناختی آن ها ارزیابی می شود. در این پژوهش دیده شد گرچه طبق اصلی مهم در آیین زرتشتی و در دوران چیرگی این دین، امکان برپایی و نشر فرهنگ استحمام در گرمابه هایی به سبک یونانی-رومی ممکن نبوده است، اما این مساله به مفهوم دور بودن ایرانیان از فرهنگ پاکیزگی نبوده و در این باره، شاهدهای جالب توجهی در اختیار است. این مساله حتی درباره وجود مکان های اختصاصی برای شنا نیز قابل اثبات است. در حقیقت، تنوع فرهنگ های ایرانی و انیرانی رایج در فلات ایران، دروازه هرگونه نتیجه گیری یک سویه در این زمینه را مسدود می کند. مقاله پیش رو نشان می دهد که در فرهنگ زرتشتی، در کنار وجود شیوه ای از فضاسازی جهت تسهیل استحمام با آب سرد، نوعی از گرمابه نیز پدید آمد که با ساختار رومی متفاوت بود. هم چنین بیان شد که در محتوای اساطیر ایران باستان نیز ارزشمندی فرهنگ شست وشو قابل پیگیری است و این می تواند بنیادی بر وارسی های میدانی-تطبیقی آن در گستره باستان شناسی اساطیر باشد
۶.

از سَگبیتَ تا هَگمَتانَ؛ شاه شهرهای مادی

کلید واژه ها: م‍اد هگمتانه باستان شناسی اساطیر آشور سَگبیتَ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 206 تعداد دانلود : 859
زمانی که شَمشی-ادد پنجم، شاه قدرتمند آشور و جانشین شلمانسر سوم از پسِ طغیان برادر خود برآمد، جهانی از مردمان و سکونت گاه های شرقی تازه ای پیش روی او و سپاهش ظهور کرد. از میان این مردمان، مادی ها و شهر شاهانه آن ها، سَگبیتَ، یکی از جالب ترین سرنوشت های رزمی در تاریخ غرب فلات ایران را رقم زده اند. شاه آشور با پیروزی بر این شهر، توانست بر قلمروی بزرگی دست یابد و بدین روی، پس از پدر خود، پایه گذار عصر تاراج مردمان مادی در دو سده آینده گردد. این که بر سر شهر شاهانه و متعلق به سده نهم پیش از میلاد سَگبیتَ چه آمد و آیا ارتباطی میان آن و اکباتانا در متون یونانی و هَگمَتانَ یا هگمتانه در کتیبه داریوش اول در بیستون برقرار است یا خیر، هدفی است که این پژوهش در پی آن است. همچنین رابطه میان محتوای تاریخی و اساطیری متون مرتبط با پیدایی این شهر، موضوعی است که این پژوهش به آن پرداخته است. مقاله پیش رو نشان می دهد که گرچه از منظر جغرافیایی، میان سَگبیتَ و بیت-ساگبات با هگمتانَ، مشابهتی وجود ندارد، اما نام و یاد آن دو و نیز نزدیکی حدود جغرافیایی آن، پدیدارگر هگمتانَ یا اکباتانا در سده بعدی شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان