سرور خراشادی

سرور خراشادی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری گروه باستان شناسی دانشگاه تربیت مدرس
پست الکترونیکی: sorur_khorashadi@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

بازنگری دو نظریه از سه گانه پورشریعتی در کتاب: (Decline and Fall of the Sasanian Empire: The Sasanian Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran) (افول و سقوط شاهنشاهی ساسانی اتحادیه ساسانی_ پارتی و فتح ایران به دست عرب ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 808
تاکنون نقدهایی مکتوب و شفاهی به کتاب پروانه پورشریعتی با عنوان:Decline and Fall of the Sasanian Empire: The Sasanian Parthian Confederacy and the Arab Conquest of Iran وارد شده است که منتقدان با دیدگاه هایی متفاوت به ارزیابی اثر و تقویت یا تضعیف نظریه های وی پرداخته اند. پرواضح است کتاب هایی از این دست که هم ارائه جسورانه ای از کلیات بدیع و ایده آفرین است و هم دریایی از جزئیات را فراروی مخاطب می گشاید این قابلیت را داراست که به کرات در بوته نقد، جرح و تعدیل و ترمیم نهاده شود. این نوشتار نیز با هدف پرداختن به جان مایه اثر که همانا سه گانه پورشریعتی در قالب یک نظریه کلان و دو نظریه خُرد است سامان یافته است. نظریه کلان مبتنی بر ماهیت کنفدراسیونی نظام حکومتی ساسانی است و نظریه های خُرد بر تمایز فرهنگی- دینی پارسیان و پارتیان و نیز گاهشماری فتوح تمرکز دارد. واکاوی انتقادی با رویکرد تحلیلی حاکی از وجود شواهدی مبنی بر تمرکزگرایی و تمرکزگریزی متناوب در طول حکومت ساسانیان است؛ نکته ای که غلبه نظریه کنفدراسیونی بر نظریه تمرکزگرایی را در معرفی نظام حکومت ساسانی به چالش می کشد. همچنین در نظریه دوگانگی مذهبی پارسیگ-پهلو با وجود برخی اشارات قابل تأمل، شواهد متقنی ارائه نمی شود.
۲.

نقد و بررسی کتاب جنگجویان سکایی در سیبری باستان A Review of Scythians warriors of ancient Siberia(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 319 تعداد دانلود : 381
تیره سَکایی را تیره ای از مردمان ایرانی دانسته اند که در مرغزارهای خوارزم، خاستگاه ایرانیان، خانه به دوش زندگی می کردند. آنان از مرغزارهای خوارزم و سیبری غربی روی به سوی جنوب نهادند و در پایین دست ها سکنی گزیدند و سپس دسته ای از آنان به شمال غرب ایران وارد شدند. این تیره در حماسه های ایرانی همچون شاهنامه و نیز در دوره های گوناگون تاریخی ایران همچون عصر آهن، هخامنشی و اشکانی نقش مهمی داشته اند. حضور آنان در جنوب شرقی ایران در دوره اشکانی چنان بوده است که دست کم نام یکی از شهرهای ایران یعنی درنگیانا به خاطر آنان به نام سیستان مرده ریگی تغییر می یابد. نیز یافته های باستان شناسی چندی از محوطه های گوناگون در ایران به این تیره بازخوانده شده است که هنوز هم درباره آن یافته ها قلم فرسایی می شود. درباره این تیره کتاب ها و مقاله هایی در سال های گذشته براساس یافته های باستان شناسی به زبان های گوناگون انتشار یافته است. به تازگی نیز کتابی تحت عنوان Scythians warriors of ancient Siberia منتشر شده است که اگرچه بر سرزمین سیبری تمرکز دارد و به دیگر سرزمین ها نپرداخته است، ولی با وجود این نقصان، آگاهی های ارزنده ای از این تیره بر پایه جستارهای تاریخی و یافته های باستان شناسی می دهد. در این مقاله، کتاب مورد بحث معرفی و نقاط قوت و ضعفش بیان می شود.
۳.

نقد کتاب تاریخ اشکانیان در کتاب سالنامه، تاسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 146 تعداد دانلود : 290
این مقاله نقدی بر کتاب تاریخ اشکانیان در کتاب سالنامه، تاسیت است. با تطبیق نسخه انگلیسی اثر The Annals by Tacitus و ترجمه فارسی آن به بررسی محتوا و ترجمه کتاب پرداخته شده است. نادر میرسعیدیِ مترجم، از ترجمه انگلیسی متن مفصل لاتین این اثر بخش های مربوط به تاریخ اشکانیان را برگزیده و به فارسی برگردانده است. نگارندگان مقاله تلاش کرده اند پس از معرفی متن اصلی کتاب و برخی ویرایش های مهم آن به زبان های غیرفارسی، به بررسی ترجمه میرسعیدی و مقایسه آن با ترجمه انگلیسی اثر پرداخته و با یادآوری ارزش کار میرسعیدی به برخی نکات مغفول مانده در ترجمه اشاره کنند. فزون بر این، نگارندگان بخش هایی از تاریخ اشکانیان در کتاب سالنامه تاسیت که در ترجمه میرسعیدی وارد نشده است را در نوشتار کنونی گنجانده اند. هرچند متنی که در ترجمه میرسعیدی از قلم افتاده است عمدتاً مربوط به تاریخ معارضات گرجستان و ارمنستان است ولی در این سرزمین ها خاندان های ایرانی و اشکانی ایفای نقش می کردند که تاریخ آن ها از تاریخ ایران اشکانی مستقل نبوده است.
۴.

نقد کتاب مشاهداتی از ارمنستان باستانی و روابط اشکانیان و رومیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 331 تعداد دانلود : 880
این مقاله در نقد کتاب مشاهداتی از ارمنستان باستانی و روابط اشکانیان و رومیان که ترجمه پایان نامه ارشدی است Perceptions of Classical Armenia: Romano-Parthian Relations, 70 BC-AD 220 با تطبیق اصل انگلیسی اثر و ترجمه فارسی آن به بررسی محتوا و ترجمه کتاب پرداخته است. نویسنده با بررسی اقدامات نظامی امپراتوران دوره های مختلف روم از 70 ق.م تا 200 م. تلاش کرده است با مقایسه نظریات مختلف درباره سیاست خارجی رومیان در مناطق شرقی، مناقشات سیاسی و خصوصاً نظامی که بین رومیان و اشکانیان طی این دوره ها درگرفته است، به بازشناسی تصویری بپردازد که رومیان از اشکانیان ارائه داده اند و از این رهگذر، انگیزه های رومیان را از نمایاندن اشکانیان به عنوان دشمن شرقی روم بررسی نماید. گرچه نویسنده دست به انتخاب موضوع بسیار مهمی زده است اما اثری درجه یک از آب درنیامده است. در این زمینه آثار مهم و شاخصی در مغرب زمین انتشار یافته است که این اثر در قیاس با آنها دارای کاستی های فراوانی است و ترجمه آن نیز از چنان ضعف مشهودی برخوردار است که بهتر می بود هم کتاب مناسب تری برای ترجمه انتخاب می شد و هم مترجمان آن دقت نظر بیشتری به خرج می دادند.
۵.

نقدی بر کتاب باستان شناسی خلیج فارس در دوره اشکانی و ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 104 تعداد دانلود : 816
سال هاست که باستان شناسان ایرانی و انیرانی در سرزمین های پیرامونی خلیج فارس و نیز در ژرف ناهای آن به پژوهش های باستان شناسی پرداخته اند و دستاوردهای ارزنده ای به ارمغان آورده اند. این دستاوردها بیش تر درقالب مقاله هایی منتشر شده است که بیشینه آن ها به زبان انگلیسی است. کتاب های متعددی نیز در این زمینه وجود دارد که البته به زبان انگلیسی چاپ شده است. اگرچه کتا ب هایی به قلم تاریخ پژوهان ایرانی و انیرانی نگاشته شده، نبود تک نگاریِ جامعی درباره خلیج فارس ازمنظر باستان شناسی به شدت محسوس و مشهود بود. به تازگی کتابی به زبان فارسی با نام باستان شناسی خلیج فارس در دوره اشکانی و ساسانی منتشر شده است که بررسی ها، کاوش ها، و مطالعات انجام شده باستان شناسان را در پهنه های شمالی و جنوبی خلیج فارس در دو دوره پردامنه تاریخ ایران یعنی دوره اشکانی و ساسانی دربرمی گیرد. از این روی، اهمیت موضوعی و حساسیت ملی حوزه خلیج فارس ضرورت نهادن این تألیف را در بوته ارزیابی، نقد، و بررسی توجیه می نماید. نگاه نقادانه بر این اثر ارزش مند حاکی از وجود کاستی هایی چند در ویراستاری ادبی، انسجام و نظم منطقی بین فصلی و درون فصلی مطالب، مطول بودن عناوین برخی فصل ها، تناسب و هماهنگی نداشتن عنوان با محتوا در برخی فصل ها، نبود توازن در پرداختن به پیشینه پژوهش های کرانه های شمالی و جنوبی خلیج فارس ازمنظر توالی گاه نگاری و وجود نقایصی اندک در ارجاع دهی و نمایه است.
۶.

How did Kartir become Kartir?(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 680 تعداد دانلود : 41
The empowerment of Zoroastrian Magi as a social class was intertwined with the emperors’ power to the extent that the political power of Magi can be regarded as a discontinued historical process with ups and downs. This paper attempts to reassess an apparent contrast between historical narratives and archeological findings (e.g. rock reliefs) concerning the political empowerment of Zoroastrian Magi in the beginning of Sassanid Empire until the reign of Narseh. According to the historical narratives, the Sassanid founding fathers, Ardashir and his Successor Shapur I, emphasized ecumenism (i.e. the possession of political sovereignty and religious power by emperor.) However, according to the rock reliefs of the 3rd century, shortly after Shapur I, with the rise of Bahram I, a structural split occurred between the emperor’s power as the sovereign and the power of Magi. Bahram I’s reign is the first historical period in which Zoroastrian Magi, represented as a social class, obtained a political superiority. Roughly speaking, in this epoch which spanned for almost two decades (the reign of Bahram I, Bahram II, and Bahram III,) one institutionalized reading of Zoroastrianism developed by an elite Magi, i.e. “Kartir”, became dominant over others and turned steadily into the Imperial religion. The above contrast can be formulated, as follows: given the fact that an ecumenical power is the ultimate form of sovereignty in a monarch system, why and how a Kartir could gain authoritatively a significant share of power? Through adopting an historical approach, the authors pursue the roots of answer in three related political phenomena: First, the quarrel between Bahram I and Narseh; second, the trial and the execution of Mani the prophet; and third, the institutionalization of Zoroastrianism as the Imperial religion.
۷.

پرسپکتیو در برخی نگارکندهای صخره ای ساسانی: ژرفانمایی یا بازتابی سیاسی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساسانی نگارکندهای صخره ای پرسپکتیو حق ولیعهدی حق تباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 547 تعداد دانلود : 951
دو ویژگی بنیادین هنر یادمانی ساسانی، یعنی سنت واقع گرایی و سنت مقامی به بهترین شکل در نگارکندهای صخره ای این دوره نمود یافته اند؛ به گونه ای که در کنار هم یک نظام نشانه ای رمزآلود را پدید آورده اند. معناکاوی این نظام نشانه ای با توسل به «رویکرد نشانه شناختی: بافت گرایی و پیوستار متنی (تصویرشناسی مقایسه ای)» میسر خواهد شد. آنچه بن مایه این جستار شد، خطای دید ناشی از اجرای پرسپکتیو در نگارکند صخره ای بهرام دوم در نقش رستم فارس است. این مسأله که امر را در شخصیت شناسی برخی پیکره ها بر محققان مشتبه ساخته است، بسی پرسش برانگیز است. چرا هنرمند عصر ساسانی در مواقعی عامدانه به اجرای پرسپکتیوی بی ضرورت دست زده است؟ نتیجه مطالعات حاکی از آن است که ترفندهای هنری چون پرسپکتیو نیز نقش یک عنصر نشانه ای نمادین را در این آثار ایفا نموده اند؛ چنان که این ترفند در نگارکند بهرام دوم در نقش رستم فارس به دور از هر گونه ژرفانمایی، تنها با مفهومی سیاسی مبنی بر حق ولیعهدی همراه است. پرسپکتیو عینیت یافته در نگارکند صخره ای شاپور اول در نقش رجب فارس نیز در عین ژرفانمایی، نشانه ای مبنی بر اولویت در حق ولیعهدی است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع پژوهش های تاریخی است که با رویکرد نشانه شناختی به تحلیل مسأله پرداخته است.
۸.

A Deliberation on the Position of Vuzorg Farmzar and his Jurisdiction during Sassanid Era, Relying on Historical and Epigraphic Evidences(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 662 تعداد دانلود : 546
In its course of evolution, the Sassanian rule accepted a change in temporal exigencies, condition and manner of governance of each ruler where more attention was paid to the institutional establishment, grades/ranking, titles, symbols and administrative hierarchy. In a way, the organizational manner, to a larger extent, could engulf the period into a curtain of ambiguity. One of those ranks was Vuzorg Farmzar that apart from having equivalents in different periods of time, with respect to its real application, encountered with sectional and temporal confusion as well. As such, an increase or decrease in jurisdiction of the above rank was influenced more by policies of each emperor. According to this fact, the issues which are to be dealt with in this article are: Which title was synonymous to the word “grand vizier” or “Vuzorg Farmzar” in the early Sassanid era? In which era of Sassanid dominion, the title “Vuzorg Farmzar” was addressed as “Hazarpat” ? How was the factional evolution of the position of “Hazarpat”? This research is concerning to show that the word “Bidakhsh” , is a title that in the early Sassanid era was employed to endow titles of person such as “grand vizier” or “Vuzorg Farmzar” and after some time it was completely forgotten. The word “Hazarpat” was one of the other titles which was equivalent to “Vuzorg Farmzar” in the middle Sassanid era and we can distinguish three Functional phases for it: It was a militaristic position in the early Sassanid era, a militaristic- civil jurisdictive position in the middle era and a militaristic position once again at the end at of Sassanid era. Taking into account historical sources and epigraphic records, the current research tries to find out the basis and essence of “Vuzorg Farmzar” and titles synonymous to it as well as their actual or the honorary functions during the era In order to clarify, the extent of governance and administration establishment, on the top of which was the “grand vizier” (Vuzorg Farmzar). To achieve this goal, the connections of the titles such as “Bidakhsh”,“Hazarpat”, “Vuzorg Farmzar” and “Sepahbad” are questioned, by determining the existence, primacy and recency of these titles in epigraphic records and also in the historical sources in which the functional jurisdiction of these titles mentioned,the accuracy or inaccuracy of these hypothesis would be distinguished.
۹.

اردشیر خوره: تختگاه اردشیر پاپکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سلسله ساسانی اردشیر پاپکان شهرسازی اردشیرخورّه قلعه دختر فیروز آباد طربال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 368 تعداد دانلود : 217
اردشیر پاپکان، بنیانگذار سلسله ساسانی به شهرسازی اهمیت فراوانی می داد. وی مبادرت به ساخت تعداد زیادی شهر نمود که اکثر مورخین و جغرافیانگاران سده های نخست اسلامی به آنها اشاره کرده اند. بزرگترین و مهم ترین شهر اردشیر، شهرگور یا اردشیر خوره نام داشت که در نزدیکی فیروزآباد فارس قرار دارد. این شهر که در واقع پایتخت اردشیر محسوب می گردید همانند برخی از شهرهای پارتی دارای طرحی مدور بود. در میانه شهر برجی رفیع مشهور به طربال قرار داشت که مظهر الهه آب، آناهیتا بود و در مجاورت آن کاخی عظیم ساخته بودند. علاوه بر توصیف جغرافیانگاران اسلامی از بناهای مهم شهر، در سده های اخیر نیز باستان شناسان با کاوش هایی که در آن انجام داده اند، اطلاعات مفیدی از تأسیسات و چگونگی آن بدست آورده اند. این شهر پس از پیروزی اردشیر بر اردوان پنجم ساخته شد و متعاقب آن کاخی باشکوه به نام کاخ اردشیر در نزدیکی شهر و در محلی خوش آب و هوا بنا گردید تا در خور شأن و شوکت شاهی چون اردشیر در پایان روزهای زندگی و کناره گیری از سلطنت باشد. اردشیر قبل از پیروزی بر اردوان، بر قله رفیعی در تنگاب که دسترسی به آن بسیار دشوار بود، دژی مستحکم و استوار بنا نمود تا ضمن به چالش کشیدن شاه اشکانی و اعلام استقلال سیاسی، ارتش کوچک خود را در مقابل تهاجمات اردوان حفظ و نقشه آزادسازی ایران را در آنجا پی ریزی نماید و به استحکام پایه های قدرت و انسجام نیروهای نظامی خود بپردازد.
۱۱.

پژوهشی بر مناصب لشگری دوره ساسانی با استناد به منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی

کلید واژه ها: ساسانی خسرو انوشیروان اران سپاهبدی هزار پت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 458 تعداد دانلود : 910
عناوین و مناصب لشگری ساسانی طی ادوار مختلف و در گذر از مرحله ای به مرحله ی دیگر و گاه به تبعیت از سیاست های خاص هر یک از پادشاهان، دستخوش تغییرات چشمگیری گردیده است. یکی از این مناصب عنوان هزارپت است که علاوه بر دارا بودن معادل بسیار که هر یک در دوره ای خاص مرسوم و پس از آن منسوخ شد، به لحاظ کارکرد واقعی نیز با آشفتگی مقطعی و زمانی مواجه بوده است. چنانکه در دوره ای خاص یک منصب لشگری و در برهه ای دیگر منصبی لشگری - کشوری بوده است. تفویض مقام اران سپاهبدی به چهار نفر از سرداران و به تبعیت از آن ایجاد چهار شکل مشخص سواره نظام که خود متاثر از تقسیمات کشوری - لشگری زمان خسرو انوشیروان است، از دیگر تغییرات سازمان نظامی سلسله ساسانی محسوب می گردد. علاوه بر این، مناصب موروثی کشور نیز از این قاعده مستثنی نبود. به گونه ای که با نقض برخی قوانین کشوری، انحصاری بودن تعدادی از مشاغل خاص نزد خاندان های بزرگ از میان رفت.در این پژوهش سعی شده است با استناد به منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی به اصل و ماهیت وجودی القاب و عناوین لشگری دوره ساسانی پرداخته شود تـا بـر اساس آن سیمای حکومتی و نظامی این دولت در حد مقدور آشکار و زوایای تاریک آن روشن گردد. از سوی دیگر کندوکاو پیرامون پیدایش هر یک از مناصب نظامی، میزان اختیارات و سرانجام تغییر و تحول آنها در ادوار بعد از دیگر مباحث این نوشتار است. معمولاً گفته می شود که ساسانیان بر خلاف حکومت اشکانیان موفق به تشکیل یک دولت متمرکز و منسجم در زمینه ی تشکیلات اداری و مذهبی گردیدند. از این رو در این مقاله تلاش گردیده است تا با استناد به القاب و عناوین متعدد نظامی که در این دوره به وجود آمد، به فرضیه فوق در حد مقدور پاسخ داده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان