آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

این نوشتار، به منظور تحلیل ماهیت اختلاف اهل سنت با امامیه در باره «رجعت» به رشته تحریر در آمد. مفهوم اصطلاحی رجعت سه معنا دربر دارد: 1. امکان احیای اموات؛ 2. بازگشت گروهی از صاحبان ایمان خالص و گروهی از کافران محض به دنیا در آستانه قیامت و وقوع جنگ میان آن‌ها؛ 3. پایان یافتن دنیا با پیروزی مؤمنان صالح. بیشتر علمای امامیه اجزای سه گانه معنای رجعت را پذیرفته‌اند، ولی گروهی از آن‌ها جزء دوم معنای رجعت را مردود شمرده و در عوض، ظهور دولت حقه را پذیرفته‌اند. دلائل معتقدان به رجعت متفاوت است؛ برخی از بزرگان امامیه رجعت را به اجماع علمای امامیه مستند ساخته‌اند. در بعضی تعبیرها نیز، رجعت دارای خاستگاه قرآنی دانسته شده است. بعضی نیز گوناگونی و فراوانی روایات در این زمینه را سبب اعتقاد به آن دانسته‌اند. اما عالمان اهل سنت، اعتقاد به رجعت را بدعت در دین دانسته و بدون در نظر گرفتن اجزا و سطوح سه گانه معنایی در مفهوم «رجعت» و تعیین دقیق موضع نزاع، این اعتقاد امامیه را از تأثیر گذاری‌های یهود بر آنان دانسته‌اند. آنچه مسلم است این که امامیه و اهل سنت در دو جزء اول و سوم معنای رجعت اتفاق نظر دارند؛ زیرا این دو جزء بدون هیچ گونه تأویلی به ظاهر آیات قرآن مستند است. بر این اساس، اختلاف تنها در جزء دوم معنای یاد شده است و چون اصل چنین امری از نظر عقل و به استناد وجود نمونه‌هایی از آن در امت‌های گذشته محال نیست، نمی توان آن را بدعت شمرد. به‌ویژه با توجه به اینکه برخی آیات قرآن ظرفیت چنین معنایی را دارد. البته امامیه رجعت را ضروری مذهب می‌داند و نه از اصول دین؛ پس این اختلاف آن‌چنان دامنه دار و ژرف نیست که گروهی، دیگران را به سبب آن بدعت گذار و یهودی پندارند.

تبلیغات