با وجود انکار نقشهای عرفانی و دینی زنان در بسیاری از ادیان، نقشهای مثل مادری و همزادی در فرهنگ ملل و ادیان همواره مورد توجه بوده است. نقش همزادی??? زنانه در واقع معرّف خلاقیت در عنصر مؤنث است. این کهن الگو از دیرباز تاکنون همواره به صورتی مؤثر میان ادیان حضور داشته است؛ چنانکه شخینا در فرهنگ یهودی، سوفیا در فرهنگ مسیحی، باکره نورانی در مانویت، داکینی در آیین بودایی و شکتی در فرهنگ هندی از نمونههای آن هستند. در فرهنگ اسلامی این وجه الاهی در کاملترین شکل خود به صورت فاطمه فاطر???? ظهور مییابد. در فرهنگ بودایی که مورد بحث ما است، این نقش در شکل داکینیها در بودیزم تنترهیی شکل میگیرد که شباهتهایی با نوع نگاه ابن عربی به زن دارد. در عرفان اسلامی، اوج توجه به زن را میتوان در اندیشههای ابن عربی یافت. در سطور ذیل به بررسی این دو اندیشه و شباهتها و تفاوتهایش میپردازیم.