ناکامی کانت در «ناکامی تئودیسه های فلسفی»؛ نقد و بررسی رویکرد سلبی کانت به تئودیسه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مسئله شرّ از دیدگاه کانت و تئودیسه مورد قبول او در اواخر دوره نقادی با دو رویکرد سلبی و ایجابی به تصویر کشیده شده است. رویکرد سلبی وی، پایان دادن به هر نوع تئودیسه پردازی عقل نظری و رویکرد ایجابی اش، پرداختن به تئودیسه اصیل از منظر عقل عملی است. «ناکامی تمامی تئودیسه های فلسفی» عنوان مقاله ای است که کانت با هدف تقویت موضع معرفت شناسانه خود در اتخاذ رویکردی سلبی نسبت به تئودیسه های نظری در سال 1791 به نگارش درآورده است. از منظر وی تئودیسه فلسفی پاسخی عقلانی است به چالشی که عقل، آن را علیه خداوند در مسئله شر ایجاد کرده است. این درحالی است که عقل هم چنان که صلاحیت انتقاد نظری از خداوند به خاطر مسئله شر را ندارد، صلاحیت پاسخ گویی به آن را هم دارا نیست. اما خود او اینک از منظر یک قاضی بی طرف به سنجش این چالش ها و تئودیسه های مطرح اقدام می کند تا ناتوانی عقل نظری را در پاسخ به این مسئله کلامی بیش از پیش به تصویر کشد. مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به طرح این تئودیسه ها، اشکالات کانت بر آن ها و نقد و ارزیابی این اشکالات بر اساس الهیات امامیه پرداخته و نشان می دهد وی در این مقاله به نقد بسیاری از تئودیسه هایی اقدام کرده که خود پیش از این پذیرفته یا پس از آن در طرح تئودیسه اصیل خویش مطرح می کند. هم چنین برخی از این تئودیسه ها موافق با دیدگاه امامیه است و شواهدی بر تأیید آن ها از منظر عقل و نقل ارائه خواهد شد.Kant's Failure in "the Miscarriage of all Philosophical Trials in Theodicy"; Criticism of Kant's Negative Approach to Theodicy
The problem of evil from Kant's point of view and theodicy accepted by him at the end of the critical period has been depicted with two negative and positive approaches. His negative approach is to end any kind of theodicy of theoretical reason and his positive approach is to deal with original theodicy from the perspective of practical reason. " On the miscarriage of all philosophical trials in theodicy" is the title of an article that Kant wrote in 1791 with the aim of strengthening his epistemological position in adopting a negative approach towards theoretical theodises. From his point of view, the philosophical trials in theodicy is a rational answer to the challenge that reason has created against God in the issue of evil. This is while the erason does not have the competence to theoretically criticize God for the problem of evil, nor does it have the competence to answer it. But he himself is now evaluating these challenges and theodicies from the point of view of an impartial judge, in order to depict the inability of theoretical reason to respond to this theological problem. This article deals with the design of these theodicies, Kant's problems with them and criticism and evaluation of these problems based on the Imamiyyah theology with a descriptive-analytical method and it shows that in this article he criticized many theodicies that he accepts before this or puts forward his original theodicy in his project. Also, some of these theodicies are in agreement with the Imamiyyah view, and proofs of their confirmation will be presented from the point of view of reason and narration.