آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

  هدف از این پژوهش آزمون تجربی این دیدگاه شومپیتری است که هدایت اعتبار به سمت فعالیت های کارآفرینانه لازمه شکل گیری و توسعه کارآفرینی است. منظور از هدایت اعتبار این است که چه نسبتی از اعتبارات بانکی به فعالیت های اقتصادی غیر مالی تخصیص یافته است. برای ارزیابی کارآفرینی از دو شاخص مرسوم یعنی «نرخ تراکم ورود کسب وکارهای جدید» (ED) بانک جهانی (WB) و «نرخ فعالیت کارآفرینانه نوپا» (TEA) دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM) استفاده شده است. برای ارزیابی اثر هدایت اعتبار بر کارآفرینی از مدل داده های تابلویی استفاده شده است. براساس شاخص اول کارآفرینی، مدل برآوردی داده های 66 اقتصاد جهان را طی دوره 2006 الی 2016 پوشش می دهد و براساس شاخص دوم، 54 اقتصاد جهان را طی دوره 2001 الی 2016 دربر می گیرد. نتایج برآوردها متفاوت است. وقتی کارآفرینی بر اساس «نرخ تراکم ورود کسب وکارهای جدید» ارزیابی می شود، برآوردها بر خلاف انتظار اثر هدایت اعتبار بر کارآفرینی را تایید نمی کنند، اما زمانی که شاخص «نرخ فعالیت کارآفرینانه نوپا» مطمح نظر قرار می گیرد، مطابق انتظار نظری اثر معنادار هدایت اعتبار بر کارآفرینی برای اقتصادهای با درآمد متوسط رد نمی شود. حساسیت نتایج به اینکه کدام شاخص مبنای ارزیابی کارآفرینی قرار می گیرد، نشان از آن دارد که برای ارزیابی نظریه شومپیتر نیاز به داده هایی داریم که به درستی انعکاس دهنده کارآفرین در معنای شومپیتری آن باشند.

The Effect of Credit Allocation on Entrepreneurship

 This paper aims to empirically assess Schumpeter's view that access to credit is vital for entrepreneurial activities. Credit allocation refers to the allocation of bank credits by the monetary authorities to non-financial economic activities. To measure the scope and penetration of entrepreneurship, two common indicators are used: The New Business Entry Density (ED) of the World Bank (WB) and Total Early-stage Entrepreneurial Activity (TEA) of the Global Entrepreneurship Monitor (GEM). Our sample for the first case includes 66 countries over the period 2006 to 2016, and for the second case, 54 countries during the period 2001 to 2016. The results rejects the hypothesis of the impacts of credit allocation on entrepreneurship in the case of former indicators, but do not reject it in the case of the latter indicators.  Furthermore, the sensitivity of the results to the choice of entrepreneurship measure indicates that further inquiries as well as alternative indicators are required to address the Schumpeterian hypothesis.

تبلیغات