آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

تاسیس حقوق بین الملل به گروسیوس نسبت داده می شود،  که خود بر دو مبنای حقوق طبیعی و معاهده های بین دولتی استوار است. در این نوشتار تلاش می شود تا با مقایسه آرای هابز، کانت و گروسیوس در مورد حقوق طبیعی از یک سو، و حقوق ملل از سوی دیگر، نسبت این دو نوع حقوق در چارچوب فکری هریک از این سه اندیشمند به دقت بررسی شود. در پژوهش حاضر، این فرضیه را در ذهن داریم که همان طورکه وضع طبیعی در یک جامعه (با واحد فرد انسانی) به واسطه ضرورت هایی به «وضع تمدنی» هابزی می انجامد، در محیط بین المللی نیز که در بدو «وضع طبیعی» با الهام از حقوق طبیعی میان کشورها (که واحد این محیط هستند) حاکم است، به واسطه نگرانی های مشابه، «وضعی حقوقی» به وجود می آید. پرسش اصلی پژوهش این است که تا چه حد حقوق طبیعی بر آنچه نظام حقوقی در محیط بین المللی شناخته می شود، در آرای هابز، کانت و گروسیوس سایه افکنده است. برای یافتن پاسخ های مناسب به این پرسش ، با رویکردی مقایسه ای از تحلیل مفهومی استدلال های ارائه شده این سه متفکر در متون فارسی و انگلیسی استفاده می شود. رابطه بین حقوق طبیعی و حقوق بین الملل از بررسی دیدگاه گروسیوس و استخراج نظری وضع حقوقی در محیط بین المللی از حقوق طبیعی از سوی وی آشکار شد. این نوع پژوهش در نهایت به سود نظریه پردازی در حقوق بین الملل و فلسفه حقوق بین الملل با درکی درست تر از مبناهای فکری مختلف نظریه ها در این حوزه خواهد بود.

تبلیغات