آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

نظام ژئوپلیتیک جهانی بعد از پایان جنگ سرد دچار تحولات گسترده ای شده، که افزایش همکاری های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی کشورها در مناطق جغرافیایی در جهت ایجاد یک نظام چند قطبی از تحولات جدید نظام ژئوپلیتیک جهانی می باشد. یکی از این مناطق مهم جغرافیایی در نظام ژئوپلیتیک جهانی که قابلیت تبدیل شدن به یک قطب ژئواستراتژیک مستقل در نظام ژئوپلیتیک جهانی را داراست، منطقه شبه قاره هند می باشد که ایران نیز به منظور تأمین منافع ملی خود و در راستای راهبرد همکاری های منطقه ای و با سیاست نگاه به شرق، به دنبال افزایش روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی خود با کشورهای این منطقه خصوصا سه کشور هند، پاکستان و افغانستان بوده است. درتحقیق پیش رو با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی قصد داریم به تبیین میزان همگرایی در روابط ایران و سه کشور هند، پاکستان و افغانستان با استفاده از نظریه کانتوری و اشپیگل بپردازیم. همچنین سوالی که در تحقیق پیش رو مورد استفاده قرار گرفته است این سوال می باشد که میزان همگرایی در روابط ایران و سه کشور هند، پاکستان و افغانستان با استفاده از متغیرهای الگویی چهارگانه و سیستم اثرگذار برون منطقه ای در نظریه کانتوری و اشپیگل به چه میزان می باشد. در پاسخ به سوال فوق باید بیان کرد که در مجموع بر اساس متغیرهای الگویی چهارگانه و سیستم مداخله گر در مدل کانتوری و اشپیگل، روابط ایران و این سه کشور در سطح پایینی قرار دارد. 

تبلیغات