مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه کانتوری و اشپیگل


۱.

بررسی تأثیر رقابت روسیه و آمریکا بر روند همگرایی و واگرایی منطقه ای آسیای مرکزی (سال های 2001 تا 2008)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همگرایی آمریکا رقابت روسیه آسیای مرکزی واگرایی نظریه کانتوری و اشپیگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۷ تعداد دانلود : ۶۳۴
فروپاشی اتحاد شوروی تأثیرهای پیش بینی نشده ای را بر اوضاع سیاسی جهان برجای گذاشت؛ به ویژه بر آسیای مرکزی از جمله فعال شدن قدرت های منطقه ای و جهانی که تا آن زمان به دلیل حضور مؤثر اتحاد شوروی نمی توانستند نقش اساسی دراین منطقه بازی کنند. با این شرایط زمینه برای حضور قدرت هایی چون آمریکا و روسیه (قدرت های مداخله گر نظام بین الملل) برای نفوذ هرچه بیشتر در آسیای مرکزی فراهم شد. پس از 11 سپتامبر 2001، ایالات متحده آمریکا با پیروی از راهبرد اقدام پیشگیرانه بر محور مبارزه علیه تروریسم و تحدید تسلیحات کشتار جمعی، زمینه را برای نفوذ مستقیم در منطقه آسیای مرکزی فراهم کرد؛ از سوی دیگر روسیه که نگران به خطر افتادن موقعیت نسبی خود در منطقه بود؛ پس از دوره ای کوتاه به همکاری با آمریکا در قالب مبارزه با تروریسم، به مقابله با یک جانبه گرایی آن در حوزه نفوذ سنتی خود پرداخت. بنابراین، نگارندگان به دنبال آنند که آثار رقابت روسیه و آمریکا را بعد از 11 سپتامبر 2001 بر روند همگرایی و واگرایی منطقه ای آسیای مرکزی با بهره گیری از نظریه کانتوری و اشپیگل بررسی کنند. بر این اساس فرضیه نوشتار آن است که رقابت دوقدرت در منطقه، گرایش کشورهای منطقه به یکی از دوقدرت را با هدف برطرف کردن مشکلات سبب شده و زمینه همگرایی منطقه ای در قالب «نومنطقه گرایی» را فراهم کرده است.
۲.

تحلیل واگرایی ها در سازمان همکاری اسلامی براساس نظریه کانتوری و اشپیگل - با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران-

کلیدواژه‌ها: نظریه واگرایی نظریه همگرایی نظریه کانتوری و اشپیگل سازمان همکاری های اسلامی جمهوری اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۲۹۷
در عرصه منطقه ای، کشورها درصددند که همگرایی را با توجه ویژگیهایی که از آن برخوردارند تأمین کنند. کشورهای در جست و جوی اتحاد نیازمند برخورداری از مؤلفه های همگرایی چون، ژئوپلیتیک مشترک، دین مشترک، و... هستند؛ درغیرصورت روابط به واگرایی نیز سوق داده می شود. این واگرایی در میان سازمان همکاری اسلامی در روابط با جمهوری اسلامی ایران مشهود است. براین اساس این پژوهش به دنبال طرح این سؤال است که بر مبنای نظریه همگرایی کانتوری و اشپیگل، واگراییهای جمهوری اسلامی ایران و سازمان منطقه ای سازمان همکاریهای اسلامی بعد از انقلاب اسلامی چه عواملی را در بر می گیرد. فرضیه پژوهش به دنبال این است که رابطه جمهوری اسلامی ایران با سازمان همکاریهای اسلامی که دچار واگرایی قابل توجهی براساس اختلافات ساختاری، هویتی، رفتاری و... است براساس نظریه همگرایی کانتوری و اشپیگل با نقاط ضعف و قوت واگراییها عبارت است از: نبود تاریخ مشترک، قومیت متفاوت، نژاد، ساختار سیاسی و نوع نظام سیاسی متفاوت و هم چنین نوع نگاه متفاوت به تحولات منطقه ای و جهانی بررسی کند. روش پژوهش تحلیلی توصیفی است.
۳.

عناصر ژئوپلیتیکی تأثیر گذار در همگرایی میان کشورهای ایران هند، پاکستان و افغانستان و تأثیر آن بر مناطق جنوبی (روش مقایسه ای استفاده از تئوری کانتوری و اشپیگل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه کانتوری و اشپیگل همگرایی ایران هند پاکستان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
نظام ژئوپلیتیک جهانی بعد از پایان جنگ سرد دچار تحولات گسترده ای شده، که افزایش همکاری های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی کشورها در مناطق جغرافیایی در جهت ایجاد یک نظام چند قطبی از تحولات جدید نظام ژئوپلیتیک جهانی می باشد. یکی از این مناطق مهم جغرافیایی در نظام ژئوپلیتیک جهانی که قابلیت تبدیل شدن به یک قطب ژئواستراتژیک مستقل در نظام ژئوپلیتیک جهانی را داراست، منطقه شبه قاره هند می باشد که ایران نیز به منظور تأمین منافع ملی خود و در راستای راهبرد همکاری های منطقه ای و با سیاست نگاه به شرق، به دنبال افزایش روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی خود با کشورهای این منطقه خصوصا سه کشور هند، پاکستان و افغانستان بوده است. درتحقیق پیش رو با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی قصد داریم به تبیین میزان همگرایی در روابط ایران و سه کشور هند، پاکستان و افغانستان با استفاده از نظریه کانتوری و اشپیگل بپردازیم. همچنین سوالی که در تحقیق پیش رو مورد استفاده قرار گرفته است این سوال می باشد که میزان همگرایی در روابط ایران و سه کشور هند، پاکستان و افغانستان با استفاده از متغیرهای الگویی چهارگانه و سیستم اثرگذار برون منطقه ای در نظریه کانتوری و اشپیگل به چه میزان می باشد. در پاسخ به سوال فوق باید بیان کرد که در مجموع بر اساس متغیرهای الگویی چهارگانه و سیستم مداخله گر در مدل کانتوری و اشپیگل، روابط ایران و این سه کشور در سطح پایینی قرار دارد.