آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

نوشتار حاضر پس از شناسایی مولفه های موثر در ادراک ساکنین از مرز محله، در صدد پاسخ به این سوال است که اولا ماهیت واقعی مرز محلات براساس ادراک ذهنی ساکنین از آن چگونه است و ثانیا آیا می توان مبتنی بر مولفه های عینی و ذهنی حاصل از توافق عام اکثریت ساکنین، مرز محله را تعیین کرد؟ بدین منظور در این پژوهش کیفی با مرور ادبیات موضوع و جمع بندی و تدوین مدل مفهومی برای تعریف مرز محله؛ در گام نخست به شناسایی مولفه های ادراک ساکنین از مرز محله(در دو نوع محله ی قدیمی و جدید شهر تبریز) پرداختیم و در گام دوم با تعریف سطوح فضایی مرز محلات، محدوده ای را با بیشترین هم پوشی در ادراک جمعی ساکنین، بعنوان مرز محلات مورد نظر پیشنهاد نمودیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که محدوده ی محلات دارای سطوح فضایی چندگانه ای است که حاصل مولفه ها، روابط و رفتار پیچیده در آنهاست و نیازمند برداشت تصاویر ذهنی ساکنین و تحلیل ابعاد عملکردی، کالبدی و معنایی به طور همزمان می باشد. پس نمی توان با تقسیمات رسمی و از بالا به پایین، محلات را بسادگی مرزبندی نمود و براساس آن برای مردمی که در آن زندگی می کنند برنامه ریزی و سیاستگذاری صحیحی انجام داد.

تبلیغات