آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

ارزشیابی کاذب از مخرب ترین کژکارکردهای موجود در نظام آموزشی است که ماهیت و تبعات مُخربش کمتر شناخته شده است. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی تبعات شکل گیری فرهنگ ارزشیابی کاذب در مدارس ابتدایی انجام گرفته است؛ شرکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و راهبرد ملاکی، از میان معلمان، مدیران مدارس و متخصصان حوزه سنجش آموزش انتخاب شدند و پس از 27 مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد. داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری ، و با استفاده از راهبرد کُلایزی در نرم افزار مکس. کیو.دی. ای تحلیل شد. به منظور افزایش اتکاپذیری، تأییدپذیری، و باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «درگیری طولانی مدت»، سه سو سازی و تحلیل موارد منفی استفاده شد. در نهایت، 5 مضمون اصلی شامل تبعاتی برای دانش آموزان، معلمان، خانواده ها، جامعه و نظام آموزشی شناسایی شد. یافته ها نشان دهنده گستره وسیع آسیب ها ناشی از شکل گیری این پدیده است و زنگ خطری برای سیاست گذاران آموزشی است تا با اتخاذ تدابیر اندیشمندانه مانع از بروز و تشدید چنین تبعاتی شوند. شواهد نشان می دهد، کم توجهی به اصول سنجش آموخته ها در نظام آموزش ابتدایی و نبود سازوکارهای مستقل از نظام آموزشی و مؤسسات اعتبارسنجی برای سنجش ملی کیفیت فرایند یاددهی یادگیری در نظام آموزش ابتدایی، زمینه را برای شکل گیری و تشدید فرهنگ ارزشیابی کاذب و تبعات ناشی از آن فراهم کرده است.

تبلیغات