آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

جامعه مسیحیان ارتدکس مصر که با نام قبطی شناخته می شوند، از دهه ۱۹۷۰ به بعد و به ویژه بعد از انقلابی که حسنی مبارک را سرنگون کرد، هدف خشونت و تبعیض بوده اند. هدف اصلی این مقاله درک علل تعمیق شکاف مذهبی بین مسیحیان قبطی و اکثریت مسلمان در مصر معاصر است. در این زمینه، وضعیت قبطیان از زمان به قدرت رسیدن سادات در سال ۱۹۷۰ تاکنون با تمرکز بر موارد اصلی خشونت و حمله به قبطیان بررسی شده است. چارچوب نظری در این نوشتار نظریه «دولت در جامعه» جوئل اس. میگدال برای تبیین علل تعمیق شکاف است. بررسی موضوع مورد مطالعه نشان داد که علت اصلی عمیق شدن این شکاف ها از سال ۱۹۷۰، سستی و ناتوانی دولت مصر در کنترل جامعه و برعکس نیرومند بودن گروه های اجتماعی در مصر و ساختار چندپاره جامعه بوده است. در پنج دهه گذشته رهبران مصر یک سیاست بقا به منظور حفظ قدرت خود در محیط چندپاره را دنبال کرده اند و به جای تلاش برای پرکردن شکاف قبطی-مسلمان، خود در موارد بسیاری سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را در پیش گرفته اند و ازاین رو دولت خود به بخش بزرگی از مسئله قبطی ها تبدیل شده است. به باور نویسندگان، نظریه میگدال می تواند به خوبی علت شکاف های قومی و مذهبی مختلف دیگر در جوامع جهان سوم را هم تبیین کند.

تبلیغات