توسعه و پیشرفت در واقعیت انضمامی اش وابسته به توسعه نظر و عمل انسان است و توسعه نظر و عمل انسان بر بنیاد قوا، ساحات وجودی، حرکت، ادراک و فعلِ انسان پدید می آید؛ ازاین رو فرایند حرکت وجودی و جوهری انسان در ساحت فردی و اجتماعی، مقوِّم توسعه و پیشرفت جامعه انسانی است. از منظر رهیافت و مبانی انسان هستی شناختی حکمت متعالیه، انسان دارای مراتب وجودیِ عقلی، نفسانی و طبیعی است. این مراتب در هر دو بُعد حیات فردی و اجتماعی انسان، مقوم توسعه وجودی انسان و جامعه هستند. در این مقاله با توجه به مراتب قوای وجودیِ انسان و نحوه گسترش آنها در ابعاد فردی و اجتماعی، سه لایه طولی و متوالیِ توسعه عقلی و نظری، توسعه اخلاقی و عملی و توسعه مدنی و نهادی شناسایی شدند. ویژگی مهم این دیدگاه در مقایسه با رهیافت ها و دیدگاه های مدرن و معاصر در تاریخ فلسفه غرب آن است که می تواند تبیینی یکپارچه، جامع، فرایندی و مترتب از مراتب واقعی، ارزشی، نهادی، فردی و اجتماعی حیات انسان ارائه دهد؛ به گونه ای که دچار چالش در تبیین پیوند میان واقعیت و ارزش و فرد و جامعه نشود.