واژه جهانی شدن در دو دهه اخیر یکی از پرکاربردترین واژه های عرصه سیاستگذاری اقتصادی،فرهنگی و سیاسی داخلی و بین المللی کشورها و نیز موضوع بحث های دانشگاهی و ژورنالیستی بوده است. به رغم کاربرد گسترده واژه جهانی شدن در ادبیات سیاسی جهان معاصر، هنوز معنا و مفهوم آن مناقشه آمیز است و بسته به اینکه از چه زاویه و با چه نگرشی به آن نگریسته شود، معنا و مفهوم متفاوت پیدا خواهد کردکه ظهور واژه های مختلفی همچون «جهانی شدن»، «جهانی سازی»، «جهان گرایی»، «غربی شدن» و «آمریکایی» شدن در بسیاری از جوامع از جمله ایران بیانگر این امر است. در مورد ماهیت جهانی شدن رویکردهای متفاوتی وجود دارد. جهانی شدن به عنوان یک پروسه و جهانی شدن به عنوان پروژه دو نگرش رایج و متفاوت نسبت به این پدیده است. در این پژوهش با استفاده از مدل تحلیل گفتمانلاکلا و موفه دیدگاه اسلام نسبت به جهانی شدن بررسی می شود. براساس بررسی های دینی می توان به این مطلب اذعان کرد که در اسلام نیز به مانند گفتمان های دیگر، برداشت هایی وجود دارد که با جهانی شدن همساز است و حتی راه آینده را بر آن توصیه می کند. اگرچه جهانی شدن در برداشت اسلامی با پدیده جهانی شدن کنونی، هم در تعریف و هم در اهداف و روش ها، تفاوت های بنیادی دارد، می توان گفت جهانی شدن از دیدگاه اسلام دیدگاهی پروسه ای است و آن را از پیش تعیین شده نمی داند.این مقاله درصدد است با تأملی بر آیات قرآن و روایات رابطه اسلام با این مفهوم را تبیین کند.