جامعه شناسی تفکر رویکردی نسبتاً جدید به مطالعه اندیشه سیاسی است که ظهور و افول و نیز محتوای اندیشه ها را براساس مطالعه زمینه های اجتماعی آنها توضیح می دهد. در این مقاله، با استفاده از الگوهای تحلیلی دو تن از جامعه شناسان معاصر (روبرت ووسنو و رندال کالینز) تلاش می شود الگوی مرکبی برای تحلیل جامعه شناختی ظهور تفکر سیاسی نوین در دهه های پیش از انقلاب مشروطه ایران طراحی می کنیم. سپس با استفاده از این الگو تلاش می شود نشان داده شود که چگونه ظهور اندیشه سیاسی جدید در ایران معاصر، نه چنانکه معمولاً ادعا شده است، پدیده ای وارداتی و بی زمینه، بلکه برعکس، در پیوند با ظهور ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مرتبط در ایران قرن نوزدهم بوده است. استدلال می شود که بر اثر این تحولات ساختاری، جامعه ایران نیمه دوم قرن نوزدهم دیگر جامعه ای ضعیف، ایستا و متفرق نبوده، بلکه جامعه ای قدرتمند، پویا و تا اندازه ای پلورالیستی بوده که امکان حمایت از زمینه های نهادی تفکرات جدید را فراهم می کرده است.