این مقاله بر آن است تا نوع روابط چین با آمریکا و روابط این دو در خلیج فارس را بررسی کند. سیاست خارجی چین از زمان دنگ شیائوپینگ با دیدی واقع بینانه به دنبال بهبود و توسعه روابط خود با آمریکا قرار گرفت. در این زمینه در منطقه خلیج فارس تعامل این دو کشور به طرف همکاری و دوری از درگیری سوق پیدا می کند و چین در جریان بحران هایی که در دهه های اخیر در این منطقه صورت گرفته، یک رویه عمل گرایانه و واقع گرایانه اتخاذ کرده و با دوری از هر سیاست و مشی رادیکال و عجولانه در جهت منافع ملی خود گام برداشته و بدین وسیله سعی کرده است با فاصله گرفتن از سیاست های ایدئولوژی گرایانه، در جهت اعتمادسازی و چالش زدایی با آمریکا گام بردارد و از تقابل بپرهیزد و در جهت تأمین بیشتر منافع خود با سایر قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای همکاری کند. البته تعامل چین با آمریکا با حفظ منزلت و حیثیت چین در مقابل یکجانبه گرایی و قدرت طلبی آمریکا صورت گرفته است که ویژگی خاص سیاست خارجی چین در گذر از بحران های فی مابین روابط خود با آمریکا در منطقه خلیج فارس بوده است.