آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

در حوزه نظری، یکی از مهم ترین مشکلات علم سیاست در جامعه ایران، آشفتگی مفاهیم سیاسی است. به جرأت می توان گفت این آشفتگی حتی در مهم ترین مفهوم علوم سیاسی یعنی«دولت» نیز وجود دارد. در حوزه عملی نیز یکی از مهم ترین موانعرشد و گسترش جامعه مدنی در تاریخ معاصر و ایران امروز، پایداری ساختار «اختلاف» بین «ملت» و «دولت» است؛ زیرا واژه «دولت» چه در متون ادبی کهن و چه در زبان نوشتار و گفتار امروز ما کاربردهای متنوعی داشته است. لذا به سبب ابهاماتی که در زبان حقوقی و سیاسی معاصر در این زمینه وجود دارد، ضروری می نماید برای رفع این نقیصه ها و روشن شدن مفهوم «دولت» تا حد امکان، چاره اندیشی شود. این امور، خود از ضرورت بازشناسی مفهوم «دولت» در اندیشه سیاسی ایرانِ دوران میانه و قدیم حکایت دارد. بر این اساس سعی ما در این نوشته نشان دادن مفهوم «دولت» در اندیشه سیاسی ایرانِ دوران میانه و قدیم خواهد بود. این مقاله، روش گفتمان و از میان همه نظریه پردازان گفتماننیز، نظریه گفتمان لاکلا و موفهرا به کار برده است. پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از مؤلفه های نظریه گفتمان لاکلا و موفه، بهبازشناسی مفهوم «دولت» در اندیشه سیاسی ایرانِ دوران میانه و قدیم (پیش از صفویه) بپردازد.

تبلیغات