پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فقیهان به صورت وسیعی وارد عرصه سیاست شدند و ازآنجا که فقه همان حقوق اسلامی است، می توان نتیجه گرفت که سیاست کشور تا اندازه ای تحت مدیریت حقوق دانان قرار گرفت. به اقتضای ساختار علم حقوق و نوع نگرش حقوق دانان به واقعیت، این گروه، ساختار شخصیتی ویژه ای دارند که با سایر سیاستمداران متفاوت است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل نمونه آرمانی به بررسی ساختار شخصیتی حقوقدانان و ویژگی های آنان در جهان بینی، روش ها و منابع می پردازد. براساس بررسی انجام گرفته، این ساختار شخصیتی تأثیراتی را در منش و روش فقیهانی که در مسند سیاست قرار می گیرند به جا می گذارد. در پایان نتیجه گیری می شود که هنگامی که فقیهان وارد سیاست شوند به نسبت، جزمی تر و قاطع ترند؛ در مرحله اجرای احکام، کمتر سازش پذیرند ولی در مرحله صیانت از ساختار کلی نظام محافظه کارترند؛ نیز تکلیف مدارتر، پیش بینی پذیرتر، فن مدارتر و متن گراترند.