استفاده گسترده از رسانه ها و شبکه های اجتماعی مجازی و روابط مبتنی بر ارتباطات الکترونیکی، فعالیت سیاسی و اجتماعی را در دهه اخیر بسیار متحول کرده است.از این رهگذر در این مقاله در پی آنیم تا تأثیر رسانه های اجتماعی مجازی بر عرصه سیاست ایران را بررسی کنیم. بنابراین این مقاله این پرسش را مطرح می کند که چگونه رسانه های اجتماعی مجازی موجب تحول در عرصه سیاست ایران شده است؟ مصادیق اثرگذاری این رسانه ها چیست؟ در پاسخ به این پرسش ها این فرضیه مطرح می شود که رسانه های اجتماعی مجازی، از یک سو با قرار دادن قدرت در دست شهروندان، امکان کنشگری بلاواسطه را در عرصه سیاسی کشور برای شهروندان ایرانی فراهم کردند و از سوی دیگر، این رسانه ها با تسهیل امکان کنشگری فردی، به کنشگران ایرانی این امکان را می دهند که تا حدی مستقل باشند و دیدگاه های رسمی را به چالش بکشند. با توجه به ماهیت پرسش های مطرح شده، در این پژوهش از روش ترکیبی مطالعه بهره برده ایم. از این رهگذر با بررسیوتشریحآرای متفکرانی چون لیوتار، بودریار، کاستلز و باختینسعی بر آن خواهد بود تا فرضیه مطرح شده، آزمون شود. در این زمینهمصادیق مورد بحث انتخابات ریاست جمهوری دهم وکارناوال های شهری در پارک های تهران، که با قرار گروهی از جوانان عضو شبکه های اجتماعی مجازی صورت گرفت، است.