آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

مذهب و سیاست در جهان اسلام همسایه دیواربه دیوار یکدیگرند. تحولات کنونی منطقه نیز، خواه بهار عربی، بیداری اسلامی یا افراط گرایی مذهبی نامیده شود، تأکیدی بر این واقعیت است. اما باز گشت مذهب به سیاست چندان هم بی دغدغه نیست؛ ظاهراً، نیروی مذهب چهره ای ژانوسی دارد و هم زمان دو گرایش متخالف از خود نشان داده است: سازنده و مخرب، افراط گرایی مذهبی و اصلاح زندگی. پیدایی نظام جمهوری اسلامی ایران در سال 1979 میلادی، به عنوان دولتی مذهبی، همواره این دوگانگی را در خاورمیانه و آسیای مرکزی تداعی کرده است. از دیدگاه ناظران منطقه، ایران اسلامی الهام بخش جنبش های اصلاح گرای اسلامی یا رادیکالیسم مذهبی است. بسیاری از مطبوعات جهانی هم سعی کرده اند این کشور را منبع الهام و حتی حامی رادیکالیسم معرفی کنند و از پدیده ای به نام ایران هراسی سخن می گفتند. اما، در واقع چنین نیست. مطالعه موردی در آسیای مرکزی نشان می دهد که ایران نه در مبانی دینی خود و نه از دیدگاه منافع اقتصادی و امنیت ملی، میل به هم دلی و تشویق رادیکالیسم مذهبی ندارد. خوشبختانه، تحولات جدید جهان عرب نیز این ایده را تقویت کرده است که اسلا م گرایی امروز نه از تنوره رادیکالیسم، بلکه از بزرگراه دموکراسی می گذرد. اما گذار به دموکراسی مستلزم سه شرط اساسی است: اندیشه دموکراسی، نهادهای دموکراسی و نیروهای دموکراسی. در این نوشته ضمن بررسی مبانی و رویکردهای عملی سیاست مذهبی ایران در آسیای مرکزی، سعی شده است به مقوله مهم « توسعه مذهبی» در شرایط گسترش دموکراسی در منطقه تأکید شود.

تبلیغات