بررسی ارتباط سقراط با تراژدی کلاسیک و نسبت سنجی این دو، هدف این نوشتار است. اوج گیری شعر تراژدی در قالب نمایشنامه هایی از «آیسخولوس» هم زمان با دوران رشد و بالندگی هایی مواجه بوده است که آیسخولوس به اجرا درمی آورد و اوج زندگی شهر آتن محسوب می شد. وی با تأثیرپذیری از محتوای دینی تراژدی مبتنی بر سرنوشت، حق و عدالت و نیز عنصر درد و رنج در آن، که مایه ترحم و ترس می شود، و بسیاری الهامات دیگر از درون مایه تراژدی، واقعه محاکمه خود را تبدیل به نمایشی تراژیک کرد. تفاوت آن با نمایشنامه های آیسخولوس در این بود که برخلاف حضور تخیل در اشعاری از این نوع، نمایشنامه سقراط و پایان اندوهناک آن، واقعیتی انکارناپذیر است.