سیاست به مفهوم جدید در ایران مقوله ای است که طبقات، شئون و قشرهای مختلف اجتماعی در آن دخیل بوده اند. گستردگی موضوع سیاست و حضور بیش از حد آن در زندگی مردم، حوزه های مختلف زندگی آنها را در نوردیده است. از آنجا که ادبیات موجود، طبقات، ایلات یا برخی شئون خاص را در جامعه شناسی سیاسی ایران بررسی کرده است، این تحقیق به سمت قشرهایی رفته است که یا در ادبیات سیاسی به آنها توجه نمی شود یا چون متعلق به تاریخ اجتماعی اند، کاوش در زمینه رفتار سیاسی آنها در ابتدا مشکل می نماید. بنابراین، پرسش اصلی خوانش رفتار سیاسی پزشکان در ایران معاصر و حضور آنها به مثابه گروهی صاحب نفوذ بر و در سیاست است. به نظر می رسد حضور پزشکان در سپهر سیاستایران، ناشی از لوازم سیاست جدید، تغییر در شأن اجتماعی و اقبال جامعه به آنها و برخی نیزبه بخت و صدفه های زمانه پیوند داشته است. عصر قاجار، آغاز تربیت پزشکان در ایران است. مهم ترین ویژگی این دوره استفاده از مفاهیم عمومی پزشکی برای همه فهم کردن سیاست و مفاهیم آن در ایران است. در دوره پهلوی اول، پزشکان سعی در اثرگذاری بر حوزه سیاست تا حضور در آن داشتند؛ چرا که آنها ابزار تجدد شمرده می شدند و می خواستند حرفه خود را که در ایران، جدید و منفی محسوب می شد، به شغلی با شأن اجتماعی بالا تبدیل کنند. دهه بیست تا چهل و به ویژه در دهه پنجاه، آنها به عنوان وزیر، نخست وزیر، نماینده مجلس و به ویژه اپوزسیون، سیاست را نشانه رفتند. در این پژوهش سعی شده است این فرضیه ها با شاخص های آماری نشان داده شود تا اثرگذاری و اثرپذیری سلامت و سیاست مشخص شود. در مجموع، در ایران تا پایان دوره پهلوی، پزشکان نتوانستند حضور خود را در سیاست همپای مهندسان پیش ببرند.