پایان جنگ سرد نقطه عطفی در تحول سیاست خارجی آمریکا و نوع نگاه این کشور به روابط بین الملل بود. در این برهه، طیف وسیعی از ایده ها و انگاره ها درباره مسائل بین المللی در محافل علمی و عملی سیاست خارجی آمریکا بروز یافت. موضوع اصلی مقاله، بررسی چگونگی رابطه این ایده ها و انگاره ها در قالب متون سیاست خارجی و روابط بین المللی آمریکا و به عبارت دیگر، تأثیرگذاری سیاست خارجی آمریکا بر قبض و بسط های معرفتی روابط بین الملل در این کشور است. این مقاله می خواهد به این سؤال پاسخ دهد که چه رابطه ای میان گفتمان های سیاست خارجی و دانش روابط بین الملل در آمریکا هم زمان با پایان جنگ سرد، یعنی دوره ریاست جمهوری بوش پدر، وجود دارد. این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان و با بررسی متون برگزیده سیاست خارجی آمریکا و دانش روابط بین الملل نشان می دهد که گفتمان های سیاست خارجی و دانش مسلط بر روابط بین الملل در دوره بوش پدر از تناظر گفتمانی برخوردارند. این تناظر گفتمانی با استفاده از معیارهای عینی تری چون زمینه مندی متناظر، جفت های دوگانه متناظر و گزاره اصلی متناظر نمایانده شده است.