جمهوری خواهی را می توان رویارویی با لیبرالیسم در تاکید بر خیرهای اجتماعی و غایات مشترک افراد جامعه، مشارکت سیاسی فعال شهروندان به مثابه عنصر اساسی در زندگی خوب و شناسایی متمایز از آزادی فراتر از آزادی منفی و عدم مداخله دولت در زندگی خصوصی دانست. در دو دهه پایانی سده بیستم، کاستی های لیبرالیسم نفع گرا و وظیفه گرا با اتکای بر احیای سنت جمهوری خواهی مورد انتقاد قرار گرفت. هم اکنون این سنت در پیوند با ایدئولوژی فضیلت مدنی در چارچوب چشم انداز کامیونتاریانیستی گسترشی فزاینده یافته است. مدعای این پژوهش آن است که «جمهوری خواهی کامیونتاریانیستی با ایجاد تعدیلاتی در پیش فرض های اساسی کامیونتاریانیسم رادیکال، در سیاست حمایتی خود تلاش می کند تا با شناسایی دو ویژگی پیوستگی و تفاوت؛ از فروپاشی اجتماعی جلوگیری کند.