آیزایا برلین در صدد بر آمده است تا نشان دهد چگونه تضاد میان مونیسم و پلورآلیسم خود را در دو مفهوم بسیار متفاوت از آزادی یعنی آزادی «مثبت» و «منفی» جلوه گر ساخته است. اساس نگاه کثرت گرای برلین مبتی بر این فرض است که امکان های بسیار برای انتخاب وجود دارد که قابل تلفیق و ترکیب نیستند و باید با آزادی عمل میان آنها دست به انتخاب زد. او در صدد بر می آید با رد مونیسم معرفتی، پایه های کثرت گرایانه روش خود را بنیان نهد و اندیشه و عمل را از حوزه ای تک سویه به حوزه ای چند سویه مبدل کند تا از این راه دغدغه اصلی او یعنی فراهم کردن بستر های آزادی تحقق یابد.