پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که آیا فلسفه دین و الهیات موسوم به جهانی، می تواند با رویکرد اسلامی دنبال شود یا نه؟ فلسفه دین اجمالاً عبارت است از تأمل عقلی بیرون نگرانه در باب دین. این قسم معرفت، از سنخ فلسفه های مضاف و معرفت درجه دوم است و آشکارا از کلام (الهیات)، دین پژوهی و فلسفه متمایز است و با بهره گیری از توانایی عقل نظری، به ارزیابی معتقدات ادیان و پدیدار عمومی دین می پردازد. در این نوشتار نشان داده خواهد شد فلسفه دین با رویکرد اسلامی امکان پذیر است و می تواند در مسیر تحقق قرار گیرد. اما از محوری ترین مسائل فلسفه دین در روزگار ما، مسئله الهیات جهانی است، تا آنجا که به نظر می رسد آن گاه می توان از فلسفه دین با رویکرد اسلامی دفاع کرد که تکلیف این مسئله مهم نیز با رویکرد اسلامی روشن شود. الهیات جهانی می کوشد بدون اتکای انحصاری بر یک دین خاص، بلکه بر مبنای مشترکات ادیان مختلف جهان، تبیینی روزآمد و قابل پذیرش از پدیدار عمومی دین ارائه دهد. اصلی ترین مبنای الهیات جهانی در غرب، تکثرگرایی دینی است؛ اما نوع نگاه قرآن به مسئله دیگرادیان، با این مبنا سازگاری ندارد، بلکه بیشتر با شمول گرایی تناسب دارد و مبنای گفت وگوی بین پیروان ادیان را تکثرگرایی اجتماعی از طریق تساهل و مدارای پیروان ادیان می داند. اما این بدان معنا نیست که قرآن با اصل پی ریزی یک «الهیات جهانی» مخالف است، بلکه بر عکس با نظر به برخی آموزه های قرآنی می توان الهیاتی جهانی بر مبنای آموزه های مشترک ادیان، معنویت و تقدس، عقلانیت و کرامت انسانی تأسیس کرد.