آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

علم سیاست مبتنی بر مبانی مختلفی ازجمله مبانی انسان شناختی است که طبعاً از منظر قرآن کریم، دارای تحلیل و تفسیری ویژه و برخاسته از جهان بینی الهی می باشد و آن را از علم سیاست سکولار جدا می سازد؛ دانشی که بریده از وحی و انسان محور است. این نوشته می کوشد با مراجعه به آیات قرآن کریم و برداشت های تفسیری علامه طباطبایی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که مبانی انسان شناختی علم سیاست کدام است و التزام به آنها چه لوازم و دستاوردهایی در جهت تولید دانش اسلامی- بومی سیاست در پی می آورد. در پاسخ، بر این فرضیه تأکید شده است که با توجه به شاخص های دانش بومی مطلوب و مبانی انسان شناختی مانند کرامت، آزادی همراه با مسئولیت، فضیلت خواهی، جاودانگی و خردورزی که از قرآن کریم و تفسیر المیزان قابل برداشت است، می توان به دستاوردهایی متفاوت از حیث روشی، بینشی و کارکردی دست یافت. از حیث روش، اندیشور سیاست می تواند علاوه بر استفاده از روش تجربی، از روش اجتهاد جامع و فراگیر به کشف زوایای پیدا و پنهان متون اسلامی بپردازد. در عرصه بینشی، زمینه ها و بسترهای شایسته ای برای رسیدن به نگرش جامع و جامعه نگر به آموزه های دینی فراهم می شود تا در نگرشی واقع گرایانه این آموزه ها برای حل مشکلات سیاسی- اجتماعی نقش بازی کنند. دستاورد کارکردی آن مبانی به این نحو است که با درنظرگرفتن هدف و رویکرد استکمالی انسان به سوی سعادت، هدف و موضوع دانش سیاسی اسلامی صرفاً قدرت برای قدرت نیست، بلکه قدرت برای هدایت انسان و حرکت او در جهت سعادت دنیوی و اخروی است. طرح این مبانی و پیامدهای آن، گامی آغازین برای حرکت به سوی دانش سیاست اسلامی و مرزکشی شفاف با رقبای خود است.

تبلیغات