در این مقاله، موج سوم بیداری اسلامی به مجموعه تحولاتی اطلاق شده که از اواخر سال 2010 از شمال آفریقا آغاز و به دیگر کشورهای عربی تسری یافت. وقوع انقلاب اسلامی دومین موج بیداری اسلامی محسوب می شود. موج اول بیداری اسلامی نیز به مجموعه واکنش هایی اطلاق می شود که نیمه دوم قرن هجدهم و قرن نوزدهم به ویژه پس از انقلاب صنعتی در گستره جهان اسلام علیه هجوم سیاسی فرهنگی غرب انجام شد. وقوع امواج مذکور، به مثابه یک «مسئله علمی»، منتهی به این سؤال شده که «چه نسبتی میان امواج سه گانه بیداری اسلامی که یک طی دوره دو سده ای رخ داده اند و نظام بین المللی سلطه وجود دارد؟» اگرچه امواج بیداری در شرایط فکری، سیاسی و اجتماعی متفاوتی رخ داده اند، اما فرضیه نویسنده این است که «امواج سه گانه بیداری اسلامی، واکنشی در مقابل «نظام بین المللی سلطه» و عوامل داخلی آنها در قلمرو جهان اسلام بوده است.