هدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی و بومی سازی مدل های مدیریت دانش لاوسن و عملکرد ویناند و همکاران و بررسی اثر و روابط بین آنها در فدراسیون های ورزشی ایران بود. این پژوهش، تحقیق توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل رؤسا، نایب رئیسان، دبیران کل، مدیران کمیته ها و کارشناسان تمامی فدراسیون ها بود و 300 نفر نمونه پژوهش را تشکیل دادند. روش نمونه گیری، طبقه ای و هدفمند بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مدیریت دانش لاوسن (2002) و پرسشنامه عملکرد ویناند و همکاران (2009) بهره گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان و همچنین با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، تأیید شد. پایایی پرسشنامه مدیریت دانش 93/0 و عملکرد 85/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که مدل رابطه بین مدیریت دانش و عملکرد در فدراسیون های ورزشی قابل برازش است (036/0P=،037/0=RMSEA،97/0GFI=). همچنین مشخص شد که مدیریت دانش و هریک از ابعاد آن بر عملکرد فدراسیون های ورزشی اثر مثبت و معناداری دارند و مدیریت دانش قادر است 55 درصد از تغییرات عملکرد را پیش بینی کند. فدراسیون های ورزشی می توانند از نتایج این تحقیق، در راستای درک بهتر فعالیت های مدیریت دانش و همچنین سنجش سطح عملکرد بهره گیرند.