نمونه زبانی خود انگیخته بخش مهمی از پروتکل ارزیابی زبان محسوب می شود. یک نمونه زبانی اطلاعات مفیدی را درباره نحوه برقراری ارتباط توسط کودک فراهم می کند و ارزیابی گفتار در چهارچوب نمونه گیری از گفتار پیوسته فرد انجام می شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسه سه روش نمونه گیری زبانی مکالمه، داستان گویی و بازی آزاد، از لحاظ ساختارهای زبانی موجود در نمونه های زبانی فراخوانی شده توسط آنها، به منظور استفاده در ارزیابی های بالینی است. برای این منظور 30 نفر از کودکان پسر 5 ساله فارسی زبان شهر یزد، که از لحاظ رشد گفتار و زبان طبیعی بودند، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مهد کودک ها ی فعال سطح شهر انتخاب شدند. با استفاده از سه روش نمونه گیری مکالمه، داستان گویی و بازی آزاد، هر یک به مدت 15 دقیقه، نمونه زبانی آنها فراخوانی شد. سپس نمونه های زبانی آنها روی کاغذ آوانگاری و ساختار ها ی زبانی موجود در آن با استفاده از سه ملاک ارزیابی کیفیت گفتار شامل تعداد گفته، میانگین طول گفته و تنوع واژگانی استخراج شد. در پایان میانگین حاصل از این سه ملاک با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) وابسته با یکدیگر مقایسه شد. یافته ها نشان داد که بین سه روش نمونه گیری از لحاظ تعداد گفته فراخوانی شده تفاوت معنی داری وجود نداشت. داستان گویی نسبت به دو روش دیگر میانگین طول گفته بیشتری فراخوانی می کرد و تنوع واژگانی نمونه زبانی حاصل از روش مکالمه از دو روش دیگر بیشتر بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت هنگامی که در ارزیابی های بالینی به نمونه زبانی احتیاج داریم که بیشترین میانگین طول گفته را فراخوانی کند، بهتر است از روش داستان گویی استفاده کنیم، و هنگامی که به بیشترین تنوع واژگانی برای ارزیابی نمونه زبانی کودک نیاز داریم بهتر است از روش مکالمه برای فراخوانی آن استفاده کنیم.