آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

همان هنگام که جنبش های محیط زیستی در مذمت صنعت می کوشیدند و آن را عامل نابودی زندگی و زیست بوم کره زمین می دانستند، در هنر ستاخیزی به پا شد. عده ای کوشیدند تا زیبایی آن احجام مرده و خشن که روزگار، تاریخ انقضایشان را اعلام کرده بود، دوباره نشان همگان دهند و به چشمان بیاموزند که زیبایی در کالبد و عادی بودن نیست. موسیقی با لوله های آهن و سطل های فلزی نواخته شد، چرخ دنده و زنجیر هایی که روزگاری چرخ کارخانه ها را می گرداند، پیکره مجسمه های آهنی را شکل داد. این موج تحولات معماری و معماری منظر را هم درگیر کرده بود. مناظر ویران شده ای که روزگاری نبض اقتصادی شهر و نشانی از یک جهش مهم در زندگی بشر و جدال جامعه سرمایه داری بین پرولتاریا و بورژوا ها به شمار می آمدند اکنون از زندگی شهری به دور افتاده و مرده بودند. معمارِ منظری چون «پیتر لاتز» با دیدی واقع بینانه، این مناظر که سرنوشت عصر خود بود را به جای حذف، زمینه طراحی خود قرار داد و با توجه به شناختی که از قابلیت این عناصر برای تبدیل به فضا های جذاب و پر مخاطب داشت، توانست در آنها مداخله کند و بار دیگر این فضا ها را به بستر شهر و زندگی روزانه شهروندان برگرداند. از این رو با آن که وایافت فرسوده ها از گذشته های دور رواج داشته است و روی آوردن گرایش های گوناگون هنری به این رویکرد به سال 2002 برمی گردد، اما قبل از آن در سال 1985 پیتر لاتز، وایافت2(upcycling) را هنرمندانه در سایت های خود، با دیدی منظرین به نمایش گذاشت. لاتز الگوی خاصی در این فضاها ندارد، بلکه با بهره گیری از تئوری ها و رویکرد های متنوع در طراحی سایت های پسا صنعتی تلاش می کند تا حداکثر اطلاعات و لایه های موجود را در سایت شناسایی کند و با نگاهی غیر قطبی، طراحی وایافت شده ای از مناظر ویران شده پسا صنعتی داشته باشد. رویکرد های او برای رسیدن به چنین منظری در 6 بخشِ شناسایی و ترمیم مکان بد، شناسایی لایه های اطلاعاتی و ترکیب آنها با یکدیگر، استفاده از عناصر خود سایت، باز گذاشتن طرح برای مشارکت مردم در طراحی، ایجاد منظر فرهنگی و در نهایت نمایش زیبایی با بیان دیگر قابل جمع بندی و اشاره است

تبلیغات